English Version
English

مقام قضاوت

مقام قضاوت

هشتمین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار نمایندگی رودکی با دستور جلسه《قضاوت و جهالت》با استادی راهنمای ویلیام‌وایت همسفر شهره، نگهبانی همسفر سمیرا و دبیری همسفر معصومه در روز سه شنبه در تاریخ دوازدهم تیرماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا خدا را شکر می‌کنم، از خانم سمیرا که خدمت در این جایگاه را به من دادند سپاسگزارم و از حضور به موقع شما متشکرم.

 دستور جلسه راجع به قضاوت و جهالت هست، ما همیشه دستور جلسات سال را در لژیون ویلیام ارتباط می‌دهیم به قلیان و سیگار. الان هم دستور جلسه را به لژیون سردار ارتباط می‌دهیم، برای قضاوت کردن پیش نیازهایی می‌خواهیم مثل دانایی، آگاهی، اعتمادبه‌نفس، ایمان، عدالت و ... ما برای جهالت پیش نیازی نمی‌خواهیم ترس، ناامیدی و ... را جهالت به وجود می‌آورد. خداوند وقتی انسان را آفرید و به او اختیار داد، فرمود: تو خودت می‌توانی انتخاب کنی که قضاوت کنی یا خیر؟ در مسائلی که به تو ارتباطی ندارد قضاوت نکنی و تجسس نکنی. قاضی با داشتن علم و اطلاعات در مقام قضاوت است با این حال یک زمان‌هایی به مشکل برمی‌خورد، دیگر چه برسد به ما که هیچ چیز از قضاوت نمی‌دانیم.

سرک کشیدن در زندگی دیگران باعث می‌شود ما از زندگی خودمان عقب بمانیم. من اگر بیل‌زنم باغچه خودم را بیل بزنم؛ اگر ما در مورد زندگی کسی را قضاوت کنیم خداوند این اذن و فرمان را می‌دهد که راجع به زندگی ما هم قضاوت بشود. کائنات همه جمع می‌شوند و اجازه می‌دهند که این خوشش آمده بهش بدهید. من وقتی از بدبختی و بیچارگی کسی خوشحال بشوم، کائنات می‌گوید: این از بدبختی خوشش آمده، به آن بدهید. من اگر بخواهم قضیه را قضاوت درست کنم یک شبه نمی‌توانم این کار را انجام دهم این بستگی به آن دارد که من چگونه رفتار کنم.

افکار و اندیشه ما فرماندهی جسم ما را گرفته‌اند همه حس‌های منفی در ما هستند این ما هستیم که اجازه می‌دهیم کدام بیدار شود و کدام بیدار نشود، همه چیز دست خود ما هست تا وقتی که ذهنمان دست خودمان باشد. باید فرماندهی نفس و ذهن، دست خود ما باشد تا قضاوت نکنیم. ما با سی‌دی نوشتن، مشارکت کردن و ... در همان لحظه هستیم. من می‌خواهم تو لژیون سردار باشم؛ اما هیچ تلاشی نمی‌کنم برای اینکه در لژیون سردار باشم. نباید برای خودم درگیری ذهنی درست کنم و مسائل را گوشه ذهنم فقط نگه دارم باید تلاش کنم تا به هدفم برسم و درگیر قضاوت نشوم؛ چون اینجا فقط زمان را از دست داده‌ایم.

می‌بینیم آن کسی که ما قضاوتش می‌کردیم به همه چیز رسیده ما هنوز داریم درجا می‌زنیم؛ اگر سرگرم زندگی خودمان باشیم خیلی قشنگ‌تر زندگی می‌کنیم و می‌توانیم برای زندگی‌مان برنامه‌ریزی کنیم. باید همیشه در لحظه باشیم ما در کنگره یاد گرفتیم که چگونه تفکر کنیم؟ می‌توانیم افکارمان را سریع جمع‌بندی کنیم اگر راجع به کسی قضاوت کنیم سریع برمی‌گردد به خودمان. این را می‌دانیم که هر کس را قضاوت کنیم همان بلا سر خودمان می‌آید. هیچ‌کس جای هیچ‌کس دیگر نیست، فقط به زندگی خودمان فکر کنیم. ممکن است یک مواقعی از خط عبور کنیم؛ ولی دوباره سریع می‌توانیم برگردیم به خط. خدا را شکر که در کنگره هستیم امیدوارم قشنگ زندگی کنیم.

مشارکت اعضای لژیون سردار:

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر عضو لژیون سردار

جناب مهندس فرمودند: اگر قضاوت در مورد مسائل خود ما باشد ایرادی ندارد؛ ولی راجع به شخص دیگر اگر بخواهیم قضاوت کنیم نشات گرفته از جهالت ما است. من طی سفرمان، مسافرم را خیلی قضاوت کردم فکر می‌کردم گریز زده است و همیشه استرس داشتم ولی چند وقت هست که رها کردم و با مسائل دیگر خودم را سرگرم می‌کنم و خیلی آرام‌تر شدم. من قرار است که بال پرواز مسافرم باشم نه اینکه با قضاوت‌هایم مانع به درمان رسیدنش بشوم. برای بار اول است که در لژیون سردار مشارکت می‌کنم حس خوبی دارم می‌خواهم دنور بشوم و از استاد سردار می‌خواهم که مسافرم رها بشود.بابت وقت مشارکت سپاسگزارم.

سلام دوستان پریسا هستم یک همسفر عضو لژیون سردار

خدا قوت به هر سه عزیز، از صحبت‌های استاد استفاده کردم. دو کلمه قضاوت و جهالت کنار هم آمده‌اند و این به‌خودی‌خود بد نیست، در یک حوزه‌هایی باید اتفاق بیفتد و قضاوتی که از روی جهل نباشد درست است. من باید خودم را قضاوت کنم که چقدر پیشرفت کردم؟ یک‌زمانی پدر و مادر باید بچه‌هایشان را قضاوت بکنند؛ ولی باید کنارش آگاهی هم باشد. اگر من قضاوت کردم و در پی قضاوتم ترس، ناامیدی و منیت نداشتم آن قضاوت درست است. در قضاوت باید به‌طرف مقابل هم اجازه داده بشود که از خودش دفاع کند باید فرصت حرف زدن داد، ما به‌راحتی همه را قضاوت می‌کنیم. وقتی کسی را می‌بینیم که وضع مالی خوبی دارد قضاوتش نکنیم که دزد است خسیس است باید ببینیم چه‌کار کرده که به اینجا رسیده است که مطمئناً خیلی تلاش کرده است، در کنار آن هم گذشت‌ها و بخشش‌هایی را انجام داده است. ما نمی‌میریم تا در جایگاه کسانی که قضاوتشان کردیم قرار بگیریم. باید از اعضای لژیون سردار که موفق هستند یاد بگیریم. ممنونم که به صحبت‌هایم گوش کردید.


سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر عضو لژیون سردار

خدا قوت به هر سه عزیز، در مورد دستور جلسه یک نظریه می‌خواندم تحت عنوان پنجره شکسته که محتوایش این بود که شما اگر پنجره خانه‌تان که شیشه آن شکسته است، درست نکنی چند وقت بعد عابرین که عبور می‌کنند فکر می‌کنند خانه شما متروکه است و بقیه شیشه‌های پنجره را هم می‌شکنند. این راجع به ما انسان‌ها هم صدق می‌کند؛ زیرا هرچه در بیرون است در درون ما هم است. زمانی که من دارم قضاوت می‌کنم قطعاً ویژگی‌های منفی در درون من زیاد است و به خاطر همین من تبادل انرژی ندارم. جناب مهندس می‌فرمایند: ویژگی‌های منفی باید باهم دیگر درست بشوند، به‌صورت شاخه‌ای اتفاق نمی‌افتد و رفته‌رفته ایجاد می‌شود، تورم کنار می‌رود و موجب می‌شود که من قضاوت نکنم. بار معنوی پشتش بار مادی هم دارد. وقتی در صراط مستقیم هستیم آن اتفاق می‌افتد چون ویژگی‌های منفی از بین می‌رود. بابت وقت مشارکت سپاسگزارم.

نگارش: راهنمای لژیون یازدهم همسفر معصومه

ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)

ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر سمیه

همسفران نمایندگی رودکی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .