English Version
English

قضاوت میوه جهالت است

قضاوت میوه جهالت است

جلسه اول از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدی‌پور قم با استادی پهلوان مسافر احسان و نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر علی (قضاوت و جهالت) روز پنج‌شنبه مورخ ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:

خدا را هزاران بار شکر بابت فرصت زندگی، فرصت خدمت، فرصت بودن در کنار شما عزیزان تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. از جناب مهندس و خانواده ایشان به علت تمام آموزش‌هایشان و همچنین از آقای زرکش، دیده‌بان لژیون سردار و ایجنت محترم علی آقا بابت فرصت این خدمت ممنونم.
خیلی خوشحال و خرسند هستم از بودن در کنار شما عزیزان، نمایندگی‌های کنگره 60 حال و هوای خودش را دارد، اما نمایندگی که من از آن می‌آیم و نمایندگی که شما هستین، ساختار متفاوتی دارد، من از نمایندگی صالحی می‌آیم و هر جا که از ما صحبتی می‌شود می‌گویند این‌ها بچه‌های صالحی هستند و اگر در ساختمان سیمرغ کار می‌کنیم می‌گویند که این‌ها بچه‌های صالحی هستند، اگر تیمی از شعبه ما برنده می‌شود می‌گویند تیم بچه‌های صالحی است، اگر کسی مقام بیاورد بچه‌های صالحی مقام آورده‌اند، خواه ناخواه اسمی پشت ما است که حکایتی دارد، شعبه ما را جناب سرهنگ صالحی به همراه همسر محترمشان خانم ناحید به علت این‌که فرزندشان آقا ایمان در کنگره 60 به درمان رسید، خانه‌اش را به کنگره 60 دادند، نمایندگی در منطقه تهران‌پارس استان تهران است و خودشان رفتند و مستاجر شدند. به گفته خود آقای صالحی، دست به خاک میزند از آن به بعد طلا می‌شود و در حال تاسیس شعبه صالحی 2  که در ورامین است هستند.
امروز که به این شعبه آمده‌ام متوجه شدم حال و هوای صالحی را دارد، چون شماها نیز بچه‌های محمدی‌پور هستید و خواه‌ناخواه اسمی پشتتان آمده است که در تک‌تک رهایی‌هایتان شریک شده است و خواه‌ناخواه پدر معنوی شده است، شنبه جلسه‌ای داشتیم که خانم صالحی در شعبه ما بود، برای ایشان دعا کردم که انشاالله آن‌قدر خبرهای خوشحال‌کننده بشنوند که از خوشحالی خوابشان نبرد و این دعا را نیز برای آقای محمدی‌پور می‌کنم، قطع به‌یقین شعبه‌ای که باگذشت و بخشش افتتاح بشود حکایت کنگره 60 را رقم زده است، چون کنگره 60 نیز از بخشش و گذشت شروع شده است، انسانی بعد از رهایی و پیدایش درمان اعتیاد دستش را بالا برد و گفت من مصرف کننده بوده‌ام و می‌خواهم به تمام مصرف کنندگان کمک کنم.


در کتاب 60 درجه خواندیم که استاد امین به مهندس می‌گوید با آبروی ما بازی نشود، اما ایشان از آبرویشان گذشتند، و به آبرو و بزرگی و عظمت و عزت رسیدند و خدا سایه جناب مهندس را 120 سال بالای سر ما نگه دارد و خداوند آنقدر عزت و بزرگی از بابت آن گذشت عطا نموده که بی شمار است، امروز حال و هوای خوبی در این شعبه دارم و امیدوارم آقای محمدی‌پور سلامت و تندرست باشند و خداوند حافظشان باشد.

همه دستور جلسات کنگره 60 به این صورت شروع می شود که پناه می‌برم به خدا از جهل، که بزرگترین دشمنم است، نادانی کلمه بدی نیست، من خود نادان هستم، یعنی نسبت به یکسری مسائل ناآگاه هستم و اطلاعات ندارم و عدم آگاهی من، نادانی من را رقم میزند، اما صفتی است که باید از آن عبور کرد و کنگره 60 می‌گوید؛ اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی، و جهالت خود فلسفه‌ای دارد و عدم وجود دانایی است، مانند تاریکی که عدم وجود روشنایی است، ولی میوه دارد و میوه آن قهر، دورویی و ریا است. امروز درمورد قضاوتی می‌خواهیم صحبت کنیم که میوه جهالت است، نیروی منفی و تاریکی است، بچه‌های کنگره 60 اثرات قضاوت را زیاد دیده‌اند.
جناب مهندس از روزی که آمد و اعلام کرد که من روشی به اسم DST دارم و خود با این روش درمان شده‌ام و بعد از آن سیستم نظام‌پزشکی، جناب مهندس را بسیار قضاوت کردند، در کلام خود دائماً این مورد را می‌گوید، این‌که اگر تو به‌عنوان شخصی قرار گرفتی که قضاوت شدی و نیت خیرخواهانه‌ای داشتی، نباید وارد آن قضاوت و جنگی بشوی که بخواهد برایت قضاوت به وجود بیاورد، اگر قضاوت مردم و سیستم پزشکی را می‌پذیرفت، آیا کنگره 60 ادامه دار بود؟ قطعا نبود، اما هدف، ایمان راسخ، باور، نیروهای الهی، ایمان و محبت، انقدر درون ایشان بود که متوقف نشدند، اصلا به قضاوت دیگران گوش ندادند، هدف ایشان احداث کنگره ۶۰ به این عظمت شد که بسیاری از انسان‌ها به درمان رسیده‌اند و می‌رسند، این جز لطف الهی به جناب مهندس نبود و نیست.

استاد امین در یکی از سی‌دی‌ها می‌گوید؛ وقتی شما کسی را قضاوت می‌کنید وارد جنگ می‌شوید، یعنی بستری مهیا می‌کنید که انرژی‌تان را از دست بدهید، و باعث این می‌شود که وارد تاریکی‌ها شویم، هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که ما شخص یا مجموعه‌ای را قضاوت کنیم  و با انجام این عمل ضدارزش وارد تاریکی‌ها می‌شویم. ما اعضای کنگره ۶۰ به وسیله اعتیادی که داشته‌ایم، خود و خانواده ما بارها دچار قضاوت گردیده است و طعم تلخ قضاوت شدن را چشیده‌ایم، پس بهتر لمس کرده‌ایم و بیشتر باید سعی کنیم که وارد قضاوت دیگران نشویم، ما از پس این رنج‌ها به تعالی و رشد خواهیم رسید.

نکته دیگر این است که ما جایگاه قضاوت را نداریم، مثلا یک راهنما می‌تواند رهجوی ‌ش را قضاوت کند، اما رهجو هرگز.
درست است که شاید قضاوت‌کردن و غیبت‌کردن شیرین باشد، اما قرار است که ما از این ضد‌ارزش‌ها با تزکیه و پالایش دوری کنیم، برای من باعث افتخار که از طرف لژیون سردار به شعب مختلف می‌روم برای خدمت، شخصی به من متذکر شد که هرگز مغرور نشو، تو را لایق دانستند تا شال پهلوانی را انداخته‌ای و اجازه داده‌اند که خدمت کنی، پس من را لایق خادمی دانسته‌اند و با افتخار می‌گویم که من در کنگره ۶۰ یک خادم هستم، خیلی‌ها دوست دارند خدمت کنند یا سرمایه‌دارانی هستند که دوست دارند از اموال خود ببخشند اما اجازه این کارها برایشان صادر نگردیده است، کنگره ۶۰ بستری محیا نموده که می‌توانیم به‌آسانی خادم بشویم، آن هم خدمت به کسانی که در اوج تاریکی‌ها هستند به تعبیر من اعتیاد مثل یک زلزله است که بر روی سرخود و خانواده ما آوار گردیده است و خادمین کنگره ۶۰ آموزش لازم را برای آواربرداری دیده‌اند و پس از آن دست مرا می‌گیرند و از زیر آوار بلند می‌کنند، بی‌انصافی است که من پس از نجات راه آن‌ها را ادامه ندهم، باید دانست که این حرکت عظیم کنگره ۶۰ چه عظمت بزرگی دارد و امیدوارم تک‌تک ما در این حرکت عظیم سهیم باشیم.

تهیه و تنظیم: گروه وبلاگ ‌نویسان مسافران محمدی‌پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .