در کنگره 60 آدرس خود شخص را به خودش می دهند

اولین جلسه از دور چهل و نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد، با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافرمحمدرضا، دبیری مسافر ناصر با دستور جلسه "قضاوت و جهالت (جشن یکسال رهایی مسافر تقی) " روز پنج‌شنبه 14 تیرماه ۱۴۰۳ ساعت 16/30  آغاز به کار نمود.

خدا را شاکر و سپاسگزارم که بعد از مدت بسیار مدید توفیق خدمت در جایگاه استادی در محضر شما بزرگواران نصیب من شد از نگهبان، گروه مرزبانی، ایجنت محترم و همه عزیزان دست اندر کار کمال تشکر را دارم امروز روز پنجشنبه روز تولد اولین سال رهایی تقی عزیز است که مصادف شده با روز چهاردهم تیرماه در اولین جلسه از این دوره شاهد برگذاری این تولد هستیم.
دستورجلسه قسمت اول کارگاه مربوط به دستورجلسه قضاوت وجهالت است. اصولا همه انسانها در صدد بدست آوردن حال خوب هستند، آیا اینطورنیست؟ ببینید چه قشنگ تایید کردند حالا می خواهیم برسیم به یک جایی، هر کاری می کنند برای اینکه حالشان خوب بشود دیگر مصرف کننده جماعت هم مواد مصرف می کرد که حالش فکر می کرد که خوب می شود ولی خب شاید در لحظه حالش خوب می شد ولی در دراز مدت داشت تخریب عجیبی را به وجود می آورد.
کسی که دنبال پول است وقتی که به مقصود خودش از درآمد می رسد باعث ایجاد انرژی می شود و حالش خوب می شود و کسی که دنبال یک مدال ورزشی است وقتی که تلاش می کند و به نتیجه  می رسد، برایش ایجاد حال خوب می کند یعنی دوپامین می رسد به حد اعلی و خودش اصطلاحا قبول می کند و برایش حس خوبی ایجاد می شود که به آن چیزی که به دنبالش بوده رسیده است.
تمام این خواسته هایی که از مسیر درست و صراط مستقیم و راه درست برای ما محقق می شوند پشت آن یک انرژی  هست این انرژی باعث می شود که حالمان خوب باشد، بالا باشیم تا یک مدت حداقل باطری وجود مان شارژ داشته باشد و از خودمان و کاری که انجام دادیم لذت ببریم. یکی از چیزهای دیگر هم که حال آدم را خوب می کند و بین مسافرها خیلی مرسوم است غیبت کردن است وقتی دچار غیبت کردن شدی قطعا داری در مورد یک نفر دیگر صحبت می کنی و شاید از صحبت کردن در مورد شخصیت یک نفر در مورد کاری که انجام داده و در مورد اشتباهی که کرده، مثل چاق بودنش یا در مورد لاغر بودنش که این هم  خراب کرد! فلانی را دیدی؟ یا دختر فلانی را دیدی چطور شد؟ پسر فلانی را دیدی چطور شد؟

شاید یک انرژی موقت نسبتا خوبی را دریافت کرده باشیم، ولی این انرژی چون از راه درست و صراط مستقیم به دست نیامده است در ما حال خوبی به وجود نمی آورد. یکی از خصوصیاتی که در فرد قضاوت کننده مشهود می باشد این جمله است که می گویند همینطور نیست آقای فلانی؟ در همین هنگام سریع به دنبال این است که یک یار در جمع برای خودش پیدا کند تا همراهی اش کند. دستور جلسه قضاوت و جهالت می باشد و ما خیلی وقت ها افکارمان، اعمال مان و رفتارمان به خیال مان قضاوت چیز بدی نیست و با خودمان می گوییم من که چیزی نگفتم، حرف بدی نزدم. در کنگره 60 آدرس خود شخص را به خود همان فرد می دهند و یک مورد بسیار خوب دیگر این است که کاملا فرد جاهل را برای ما علامت گذاری نموده اند. در زمان گذشته جاهلان با مدل لباس، مدل مو، رفتار خاص در صحبت و راه رفتن مشخص می شدند، در لغت نامه، معنی جاهل می شود نادان. وقتی با دقت بالاتر به صحبت های آقای مهندس گوش می دهیم متوجه می شویم که اگر دوربینت از روی خودت کنار رفت بدان جاهل هستی، اگر حواست در حین سفر به غیر از خودت بود یعنی جاهلی، اگر بدون هیچ گونه دلیل و شاهدی در مورد کسی صحبت کردی یعنی جاهل هستی. چندین مرتبه در چندین جلسه مختلف روزهای مختلف در مورد این دستور جلسه نظرهای مختلفی مطرح شد، اصل مطلب را آقای مهندس بیان نمودند، اکنون من مسافر با این دستور جلسه که مطرح شد به چه جمع بندی رسیده ام که مهم است، آیا توانستم فاکتورهای جهالت خودم را پیدا کنم و در صدد تغییر آن و در عملکرد خودم اقدام نمایم و نگرشم را در قضاوت کردن نسبت دیگران تغییر بدهم، و از آموزه هایی که در کنگره 60 در هم تنیده است استفاده کنم.

برگردیم سر حرف اول،که حالم خوب بشه! من آمدم کنگره 60 که انرژی بگیرم من آمدم کنگره 60 که نسبت به انسان های بیرون از کنگره 60 دیدگاه بهتری نسبت به زندگی، نسبت به شغل،نسبت به همسر داری، نسبت به فرزند داری داشته باشم و با یک تفکر بهتر، یک عملکرد بهتر ارائه بدهم و نتیجه اش بشود صلح و آرامش در زندگیم. حالا آمدم اینجا جای اینکه حالم خوب باشه دارم میگردم دنبال پرتغال فروش، یا زیر بغل مار، آقا چرا فلانی اینجوریه، چرا مرزبان اینجوری کرد، اینم که بابا حالش خرابه، کی این وسط ضرر میکنه؟ منکه دوربینو از روی خودم برداشتم و دارم نقاط ضعف دیگران را جست و جو میکنم و در مورد این نقاط ضعف قضاوت میکنم و نظریه میدهم و برای خودم میبرم و میدوزم در نهایت از آمدن به کنگره ی 60 هفته ای 3 بار حضور هفته ای حداقل با پارک رفتن حساب کنی حداقل 4 تا 3 ساعت 4 تا 4 ساعت که قراره اینجا به بهترین وضعیت ممکن آموزش بگیرم که این آموزش به من کمک کنه همیشه لبخند روی لب هام باشه،همیشه باعث بشه بخندم،باعث بشه مشکلات رو به سادگی‌ نگاه کنم اینقدر درگیر این جهالت شدم و به واسطه قضاوت دیگران که کم کم دارد انرژی کنگره 60 هم برایم کمرنگ میشود،کم کم دارد انرژی راهنما، آموزش حضور، سر ساعت آمدن، سر ساعت، رفتن برای من کمرنگ میشود. چه کاری باید بکنیم؟

بهترین کار زمانی که در شعاع انسانی که دارد دیگران را قضاوت میکند قرار میگیرید اینه که سریع مسیر خودت را عوض کنی، حرفو عوض کنی، وقتی دارد در مورد کسی صحبت میکند آقای مهندس بارها گفته اند، وقتی یک نفر میاد پشت یکی صحبت میکنه بگین یک لحظه صبر کنین، صدایش بزنم بیاید ببینم جلو خودش هم میتوانی همینجوری صحبت کنی؟
کلا آن نقطه پایان را باید بعضی وقتها بگذاریم، بعضی وقتها شروع کننده خط هستیم ولی بعضی وقتها باید آن نقطه پایان را بگذاریم. نظر در این رابطه زیاده، هرکسی قطعا از دیدگاه خودش نگاه میکند وجود کارگاه آموزشی هم بخاطر همین است که همسفر، مسافر، هر کسی نقطه نظر خودش برگرفته از تجربه ای که از آموزش به دست آورده، برگرفته از فکری که برایش ایجاد شده را مطرح کند در جمع و باعث بشود به دانسته های ما اضافه بشود. به همین دلیل بقیه جلسه را میسپارم به مشارکت ها که انشالله از مشارکت های شما چیزهایی خوبی یاد بگیریم و بتوانم حداقل ذره ای از این آموزش را در جهت رسیدن به صلح، آرامش، امنیت، رسیدن حال خوب در خانواده، کار و زندگیمان اجرایی کنیم.
از اینکه به صحبت های من گوش دادید از همه شما عزیزان سپاسگذارم.

در ادامه تولد یکسال رهایی مسافر تقی را داشتیم که به ایشان و همسفر محترمشان تبریک عرض می کنیم.

سلام دوستان مجتبی هستم مسافر،
برای یک راهنما هیچ لحظه ای بهتراز این نیست که در این جایگاه، ثمره تلاش هایش را ببیند، این ها همه به تلاش مسافر بستگی دارد. تولد ها حاوی پیام هستند، برای تازه واردین، آنهایی که در اواسط سفرهستند، می خواهند به ما بگویند اگر پای کار باشید وسختی ها را تحمل کنید قطعا به آن حال خوبی که می خواهید می رسید، کسانی که با مسافرتقی سفر کردند می دانند اگر الان این جایگاه را تجربه می کند یقینا یک همسفر خوب همراهش بوده است. مسافر و همسفر هر دو باید تلاش کنند تا با موفقیت به هدفی که دارند برسند، تقی در طول سفر اول  با سختی های زیادی روبرو شد ولی با آموزش های کنگره، سختی ها را پشت سر گذاشت و باعث شد در سفر دوم بماند والان یک سال رهاییش را جشن بگیرد. تبریک می گویم به خودش، همسفرش، راهنمای همسفرش وتمام کسانی که کمک کردند این دو دراین راه بمانند، امیدوام خدمتگزاران خوبی در کنگره باشند.

آرزوی مسافر تقی برای تمام اعضای کنگره 60

آرزو می کنم شعبات کنگره 60 اینقدر در ایران گسترش پیدا کند تا هیچ مردی به خاطر اعتیاد یا هیچ پدری به خاطر اعتیاد شرمنده همسر و خانواده اش نباشد.

سلام دوستان تقی هستم مسافر با بیش ۱۷ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی ۲/۵ گرم شیره خوراکی، ۱۱ ماه و ۲۸ روز سفر کردم به روش DST، داروی درمان شربت OT، ورزش در کنگره والیبال به راهنمایی مسافر مجتبی لژیون ۱۴ شفا، رهایی یک سال.

از بنیان کنگره 60 جناب آقای مهندس و خانواده ایشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند، از راهنمای محترمم آقای مجتبی اصغری و راهنمای همسفرم خانم زهرا تشکر میکنم. میخ هایی در دیوار محکم تر هستند که ضربات محکم تر به آنها زده شده باشد. برای پذیرش و ورود به کنگره، 56 روز، روزهای  یکشنبه، سه شنبه و پنجشنبه با همسفرم می آمدیم،

همسفرم داخل ماشین می نشست تا اینکه توسط آقای رضا دهقان پذیرش شدم، به خاطر خنده رو بودن آقا مجتبی ایشان را به عنوان راهنما انتخاب کردم، چون احساس کردم فقط ایشان بدرد من می خورند و همین طور هم شد درشرایط سخت، شادی وغم به من کمک کردند. هر فرمانی دادند سعی کردم صددرصد عمل کنم. بعد از رهایی مواد متاسفانه هنوزدر بند سیگار، ناس، انفیه و آدامس بودم و بالاخره به آگاهی رسیدم که اگر قرار باشد بصورت واقعی رها بشوم باید از تمام بند ها رها بشوم.

آقای مهندس خیلی زیبا بیان فرمودند ما در کنگره، دو تا راه بیشتر نداریم یکی راه مستقیم و دیگری راه غیر مستقیم راه سومی نداریم. در انجیو های دیگر ضربه گریز زدن را خورده بودم بنابراین  در کنگره به هیچ وجه گریز نزدم با انجام فرامین خیلی راحت و بدون دقدقه سفر کردم. آقا مجتبی همیشه در لژیون میگویید من برای کمک به رهجو تا ته چاه هم میروم، برای من واقعا آمدند. یعنی من را از ته چاه کشیدند بالا، همه راهنماها وقتی حرفی می زنند تا آخربه آن عمل می کنند چون این راه را رفته و تجربه کرده اند. وقتی وارد سفر دوم جهانبینی میشویم تازه مشکلات و انتظارات خانواده شروع میشود، انتظار دارند سریع اثرات سالها تخریب از بین برود باید با صبوری تحمل کرد.

الان زندگی ما خیلی عالی شده است که همه را مدیون کنگره 60 و تمام خدمتگزاران هستم. راهنمای ویلیام من آقای رضا شفیعی هم خیلی برای من زحمت کشید خیلی از ایشان هم تشکر و قدر دانی میکنم.

مشارکت راهنمای همسفر خانم زهرا

سلام دوستان زهرا هستم همسفر رضا، ما کنگره ای ها دو تولد داریم و دوبار متولد می‌شویم، یکبار زمانی که پا به حیات میگذاریم و در زمین خاکی متولد میشویم، یکبار دیگر زمانی است که از دنیای تاریکی، دنیای اعتیاد و از کنار یک مصرف کننده زندگی کردن وارد روشنایی ها می شویم دوباره متولد می شویم و چقدر زیباست این تولد دوباره. پیام این تولد ها برای یک تازه وارد این است. حالا که وارد کنگره شده ای و نور امید در دل شما تابیده است باید قدر آن را بدانی. 

ممنونم از این که به مشارکت من گوش کردید.

سلام دوستان اعظم هستم همسفر تقی
خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم، جا دارد از آقای مهندس و‌ خانواده محترمشان تشکر کنم بابت فراهم کردن این بستر، از راهنمای مسافرم، آقا مجتبی سپاسگذاری می کنم بابت راهنمایی هایی که به مسافرم داشتند، از راهنمای خودم خانم زهرا عزیز تشکر می کنم که با عشق به من آموزش دادند و خیلی خیلی به من کمک‌ کردند و همچنین از ایجنت محترم و‌ مرزبانان گرامی کمال تشکر را دارم و همینطور راهنمای تازه واردین ام خانم معصومه عزیز. امیدوارم من و‌ مسافرم در کنگره ثابت قدم بمانیم و‌ بتوانیم در کنار خدمت آموزش بگیریم.

ممنونم از اینکه به صحبت های من گوش کردید.

مرزبان خبری مسافر رحیم

تایپ مسافران احمد لژیون 5 امیر لژیون 5 عطا لژیون 18

عکس مسافران  محمدرضا لژیون 10

صوت مسافر امیر لژیون 1 علی اصغر لژیون 19

تایپ تولد هادی لژیون 17 حسین لژیون 1

ویرایش مسافر اصغر لژیون 15

ارسال خبر مسافر امید لژیون 14