جلسه یازدهم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار نمایندگی خمین با استادی دیدهبان محترم آقای منصوری نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه قضاوت و جهالت در روز سهشنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ شروع به کار نمود.
![](/EditorFiles/Image/photo1719986975%20(3).jpeg)
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزاریم که این اجازه را به ما میدهد که به کنگره بیاییم و اینکه اجازه میدهد به لژیون سردار بیاییم. اجازه ورود به لژیون سردار را خداوند به همه افراد نمیدهد خیلیها پول دارند و خیلی امکانات و آسایش دارند ولی آرامش ندارند چون بارها گفتم خداوند اجازه استفاده از نعمتهاش را به همه کس نمیدهد.
خیلیها با ۴۰ هزار تومان استخر میروند ولی خیلیها توی خانهشان استخر خصوصی دارند ولی نمیتوانند از آن استفاده کنند.
مصرف مواد مخدر و خمر یک پوششی روی مغز همه ما گذاشته بود و زمانی که به کنگره آمدیم آرام آرام این پوشش کنار رفت، کنگره کنار هم یک چایی میخوریم و چقدر دلچسب و لذیذ است! این برمیگردد به همان حرفی که خداوند باید اجازه بدهد و الان خداوند به ما اجازه داده است و باید خیلی قدر خودمان را بدانیم و حالا اجازه داده که چه کار کنیم؟ این اجازه را به ما داده است که با مال او شریک شویم یعنی خداوند میگوید با مالک یومالدین شریک میشوید یعنی اگه یکی ۱۰۰۰ متر زمین دارد و ۱۰ مترش مال ماست دیگر او حق ندارد زمین را بفروشد
و ما میتوانیم در ۱۰۰۰ مترش راه بریم چون او نمیتواند بگوید ۱۰ متر ما کجاست. فقط کافیست که ما بخشندگی یاد بگیریم و خودمان را بشناسیم اصلاً نیازی به پول درآوردن نیست ما سالها به دنبال چه میگشتیم؟ به مغازه عطاری میرفتیم که یک قرص به ما بدهد که حال ما خوب شود یا به روانپزشک میرفتیم که حالمان را خوب کند من به NA رفتم به TC رفتم همه به دنبال این بودیم که حالمان را خوب کنیم ولی آدرس درست کجا بود؟
![](/EditorFiles/Image/photo1719986975%20(2).jpeg)
آدرس درست در درون ما بود!
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
اینجا را آقای مهندس آورده که به ما آدرس پولدار شدن را بدهد آدرس استفاده کردن از نعمتهای خداوند که شریکت کند فقط اینکه باید بدانیم به چه نیتی میآییم به کنگره، اینکه صدای خانم خود را بندازیم یا یکی میاد که فقط مواد را رها کند و برود. اگر نیت شما خوب باشد خداوند اجازه برداشت از نعمتهایش را میدهد.
ما نمیتوانیم به نیت این باشیم که به کنگره کمک کنیم
باید نیت ما این باشد که به کنگره وصل شویم و خداوند اجازه بدهد تا بتوانم از نعمتهایش استفاده کنم پس همه ما در کارهایی که در کنگره میشود شریک هستیم اما به اندازه وسعمان.
جا دارد که تکمیل شدن ساختمان را به شما تبریک بگویم خیلی ساختمان زیبا و قشنگیست امیدوارم هرچه زودتر به ساختمان خودتان بروید. خوش به حال کسی که در کنگره بیشتر تلاش میکند خوش به حال کسی که بیشتر پول میدهد.
خوب بریم سراغ دستور جلسه قضاوت و جهالت، یک سوال دارم چه کسی میتواند قضاوت کند در هستی؟
کسی میتواند قضاوت کند که مسئول یک قسمتی هست مثلا یک پدر در خانواده مسئول بچههایش است میتواند قضاوت بچههایش را انجام دهد یک راهنما در لژیون میتواند قضاوت رهجوهایش را انجام دهد و فقط مسئول لژیون خودش میباشد نمیتواند به رهجوی لژیون دیگری کار داشته باشد یا قضاوت کند و جالبتر از هر چیز اینکه مسئولیت و اذنش را خداوند صادر کرده است. پس ما جایی میتوانیم قضاوت کنیم که مسئول باشیم و مسئولیت آن جایگاه را در اختیار داشته باشیم حالا این قضاوت کردن ما چه ربطی با جهالت دارد که دستور جلسه را جناب مهندس گذاشتند قضاوت و جهالت!
چرا اول قضاوت را گذاشتهاند بعد جهالت را؟ وقتی در جایگاه قضاوت نباشیم و ما قضاوت میکنیم ما وارد جهالت شدهایم و جهالت به تنهایی یک شاخه ندارد ما وقتی در مورد شخصی قضاوت میکنیم در ادامه باید برای او حکم هم صادر کنیم و وارد سیاهچاله آن شخص خواهیم شد
و دیگر برگشتش را خداوند میداند وقتی که ما در مورد کسی قضاوت میکنیم و ما مسئول آن نیستیم، درون خودمان را از تاریکیها پر میکنیم پس با شروع قضاوتی که من تجربهاش را ندارم و آموزش نگرفتهام من وارد سه ضلع میشوم یعنی وارد مثلث جهالت میشوم و در مرکز مثلث قرار میگیرم.ما یک مثلث داریم به نام دانایی موثرو یک مثلث داریم به نام جهالت که جهالت را بگویم در مرکز آن مثلث و فعال میشویم و اثرگذار نیز میشوم و زندگی دیگران و خودم را نابود میکنم گاهی یک حرفی را گوش میدهی و گذر میکنی ولی گاهی میشینی و قضاوت میکنی و زمانی به خودت میآیی که میبینی وسط مثلث جهالت قرار گرفتهای و باعث ضربه زدن به خیلی از افراد شدهایم. ما چه زمانی میتوانیم قضاوت کنیم؟ ما زمانی که مینشینیم و غیبت کردن را گوش میدهیم مجبور به قضاوت میشویم شاید سالها زمان ببرد ولی باید پس بدهی چون به آن خوراک دادید و به ذهن و فکر و صور پنهان راه دادهاید. ساختار انسان طوری تشکیل شده است که همانطور که جناب مهندس فرمودهاند خیلی از حرفها را نمیتواند بزند ولی با نگارش، آنها را به ما میگویند و کسی نمیتواند چیزی را پنهان کند وقتی که شروع میکنید به غیبت گوش کردن، مجبور به قضاوت میشوید چه خواسته و چه ناخواسته و در قرآن هم میفرماید آیا آنهایی که میدانند با آنهایی که نمیدانند برابرند؟ الان از امروز اجازه ندهید کسی بنشیند و برای شما از دیگری غیبت کند چون از گوشت برادر مرده نیز بدتر است. وقتی دستور جلسه را فهمیدم شروع کردم به حرف زدن یا وقتی سیدی را گوش کردم شروع به حرف زدن کردم وقتی که حضرت رسول به غار حرا رفت خداوند به او گفت بخوان. حضرت رسول گفت من چیزی بلد نیستم. خداوند فرمودند خودم یادت میدهم. گوش کرد و خواند و بعد آمد مردم را هدایت کرد.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید ممنونم.
نویسنده: مسافر محسن از لژیون یکم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
47