مشارکت مکتوب
تخریبهای شیشه و موادهای جدید و درمان آن با متد DST
سلام دوستان نیما هستم یک مسافر.
من از تخریبهای شیشه که روی جسم و روان من اثر گذاشته است میخواهم صحبت کنم.
مصرف شیشه من، از سال ۸۶ به شکل مقطعی شروع شد و بهمرورزمان بیشتر و دائمی شد. مصرف شیشه برای من به این شکل بود که شیشه را برای چهکاری باید انجام بدم مصرف میکردم.
اگر تو ذهنم اعمال ضد ارزشی بود به چیزی جز آن فکر نمیکردم و اگر قمار بود فقط مشغول به انجام قمار میشدم و بعد از چند شبانهروز بیداری به خواب میرفتم.
معمولاً وقتی چیزی مصرف میکنی بهطور کامل هیچ اختیاری روی افکار، روان و کارهایی که باید انجام داد نخواهید داشت؛ یعنی هرچه که به ذهن برسد، همان لحظه انجام میدهند. بهطور کامل قدرت تفکر و تصمیمگیری از آدم گرفته میشود. یا بهطور واضحتر غرق در آن مسئلهای میشوند که به نیت آن شیشه مصرف کرده است. بدون حتی لحظهای فکر کردن فاز انجام آن کار را میگیرد و در لحظه آن را عمل میکند.
برای من مصرف شیشه به این شکل بود که اصلاً فکر نمیکردم مثلاً وقتیکه شرط بندی داشتم فقط درگیر شرط بندی میشدم، به هر شکلی که بود باید پول آن را فراهم میکردم. حتی یکشب تا صبح ۲۰۰ میلیون باختم ولی دوباره دنبال فراهم کردن پول بودم تا بازی کنم.
۹۹٪ مواقع کارهایی را انجام میدادم که هیچوقت در حالت عادی آن کار را انجام نمیدادم. وقتی مصرف میکردم این کار مدام تکرار میشد تا اینکه از بیخوابی زیاد بیهوش میشدم. در تمام مواقع بعد از بیدار شدن یاد کارهای که انجام داده بودم میافتادم خود را سرزنش میکردم.
هنوز به خاطر بعضی از کارها، آسیبهایی که به خود و اطرافیان خود زدم خود را سرزنش میکنم.
از بیشترین تخریبهای جسمی، خرابی دندانهای من. حواسپرتی، از دست دادن توان تمرکز کردن و افسردگیهای خیلی شدید به خاطر اتفاقها و کارهایی که انجام دادهام که باعث میشد حتی خیلی جدی به خودکشی فکر کنم است. متأسفانه تخریبهای شیشه آنقدر زیاد است که نمیشود همه را نام برد...
خیلی از اتفاقها و اشتباهات مثل یک راز برای همیشه بین ما و خداوند میماند.
با تشکر و سپاس فراوان مسافر نیما لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
24