استنباط ما از توانایی آدم ها ناشی از قضاوت های نابجاست

جلسه هشتم از دور سوم جلسات لژیون سردار نمایندگی زالپارس با استادی راهنمای محترم مسافر رحیم،نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه قضاوت و جهالت پنج‌شنبه 14 تیرماه 1403 ساعت 15 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، رحیم هستم یک مسافر
درب های بسته روزی باز خواهندشد، مانند قلب هایی که آلیاژاصلی آنها از سیاه سنگ است، آنچه شما کاشته اید، رشد خواهد نمود و دشت ها را سبزپوش خواهد کرد، دیگر انسانی گرسنه نخواهد ماند و (نخواهد) مرد. بایستی حرکت نمود و قدم ها را استوار (برداشت). از بیداری تا هوشیاری فاصلۀ چندانی نیست، اما ما انسان ها بایستی صبر داشته باشیم. برای هر یک از ما قدمی تازه، یعنی آمیختن با روشنایی، بر پیشانی عالم درج است.
خداوند بزرگ را شاکرم که مجدداً این توفیق را دارم تا در لژیون سردار در حضور شما باشم و خدمت کنم و آموزش بگیرم. از راهنمای عزیزم که این جایگاه و شناخت لژیون سردار را مدیون آموزش های ایشان هستم قدردانی می کنم. روشن بودن چراغ کنگره حاصل زحمات افراد بسیاری در گذشته و هم چنین خدمتگزارانی در آینده است که ما اصلاً آنها را ندیده ایم، امیدوارم ما هم لایق انتقال این آموزش ها به دیگران بعد از خودمان باشیم تا این نور و روشنایی پایدار بماند.
تمام برنامه ها و آموزش ها در کنگره 60 برای آن است که بتوانیم در زندگی فردی و اجتماعی آنها را کاربردی نماییم، قضاوت دیگران کار شایسته ای نیست و یک ضدارزش محسوب می شود. این که چرا ما درگیر این ضدارزشی می شویم، ناشی از همان مفهوم مثلث جهالت است. ضلع منیت این مثلث آن قدر بلند است که اجازه عبور من رحیم را نیزازسلول ترس و ناامیدی این مثلث نمی دهد. بتی که من برای خودم ساخته ام، اجازه خروج را به من نمی دهد. در حالی که اگر من دانایی موثری داشتم به ورطۀ این جهالت نمی غلتیدم. ترس من باعث می شود این بت اجازه کسب دانایی و آگاهی را نیز از من بگیرد.
استنباط ما از توانایی آدم ها ناشی از همین قضاوت های نابجاست! حکایت این قضاوت ها، مانند همان فیلمی است که ما از نیمه آن را دیده ایم. نمی توانیم به اصطلاح قهرمان یا ضد قهرمان را بشناسیم. و متاسفانه این دست قضاوت ها، گریبانگیر من رحیم است و اگر بتوانم کار کنم که کمتر به سراغم بیاید، در واقع توانسته ام از جهل دوری کنم.
افتخار بزرگی است که من مسافر بتوانم قدمی در مسیر مالی کنگره بردارم و باید سپاسگزار خداوند باشم که اجازۀ آن به من داده شده است. امیدوارم قدر این نعمت را همۀ ما بدانیم واتفاقات خوبی برای خودمان رقم بزنیم. و در مسیر و اهداف بلند کنگره 60 نقشی هر چند اندک داشته باشیم. این موضوع، هم به رشد و توسعه خودم و هم موفقیت در امور زندگی کمک شایانی خواهد نمود.
حسن ختام این جلسه را با بیتی از مولانا مزّین می کنیم که، می فرماید:
نه تو آنی که همانی////نه من آنم که تو دانی. دنیایی از مطلب در همین بیت نهفته است. امیدوارم در نهایت، که من رحیم نیز درگیر قضاوت و تخریب های شدید آن نشوم. از اینکه سکوت نمودید و به صحبت های من گوش کردید از همۀ شما متشکرم.

گروه سایت نمایندگی زال پارس
مرزبان خبری: مسافر قاسم
تنظیم برای وبلاگ: مسافرجوادلژیون ششم
تایپ و ویراستاری: مسافرمحسن لژیون یکم