English Version
English

انسانی که در جهل و نادانی باشد درباره دیگران قضاوت می‌کند

انسانی که در جهل و نادانی باشد درباره دیگران قضاوت می‌کند

جلسه دهم از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی پرند به استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر سمانه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری راهنما همسفر الهه با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" روز سه‌شنبه به تاریخ دوازدهم تیر ماه ۱۴۰۳ راُس ساعت ۱۳:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
همه ما می‌دانیم که قضاوت یعنی حکم دادن، حکم کردن و جهالت یعنی نادانی. خداوند از زمانی‌که انسان را خلق کرد و از روز الست همان جایی که ما با خداوند پیمان بستیم  که خداوند فرمود: آیا من پروردگار شما هستم و ما گفتیم بله شما پروردگار ما هستید. از همان روز که اختیار را به ما داد به واسطه آن اختیاری که در اختیار ما گذاشت به ما قضاوت کردن را هم داد چرا ؟ چون ما وقتی بیائیم در بعد زمین براساس اختیاری که داشتیم انتخاب می‌کردیم که چه راهی را برویم و چه راهی را نرویم و چه کار بکنیم و چه کار نکنیم و  همه این‌ها برای انسان نیاز بود تا قضاوت کردن را بلد باشد. حالا قضاوت کردن در مورد خود شخص من؛ اگر قاضی خوبی برای زندگی خودم باشم این‌جا باز برمی‌گردد به دانایی من، هر چقدر دانایی، شناخت و معرفت انسان بیشتر باشد در صراط مستقیم بهتر قدم برمی‌دارد  و می‌تواند قضاوت‌های درستی در رابطه با زندگی خودش انجام دهد که همیشه با ما است، بوده و خواهد بود.

بعضی اوقات انسان از این اختیاری که به او داده شده و لطف‌هایی که خداوند به انسان کرده، سوءاستفاده می‌کند و در زندگی‌های دیگران از آن استفاده می‌کند. آقای مهندس در تمام سخنانی که شروع می‌کند  می‌فرماید: خواهش می‌کنیم برای رهایی خودمان از دست بزرگ‌ترین و نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی است، این‌جا همان را می‌گوید که بزرگ‌ترین دشمن ما جهل‌ ما است. انسانی که در جهل و نادانی باشد درباره دیگران قضاوت می‌کند؛ پس انسانی که در زندگی و در حیطه شغلی دیگران در مسئولیت‌هایی که دیگران دارند اظهار نظر می‌کند و چیزی که به آن ربطی ندارد در واقع آن از جهل و نادانی آن است که دیگری را قضاوت می‌کند. ما در کنگره ۶۰ یاد می‌گیریم و می‌گوئیم مثلث جهالت ترس، منیت و ناامیدی است. انسان اختیار این را دارد که هر کاری می‌خواهد بکند و همیشه ترس‌ها یا بازدارنده هستند یا نگهدارنده. ترسی که ما در کنگره از آن صحبت می‌کنیم ترس بازدارنده است. بعضی اوقات ترس از این‌که دیگری از من پیشی نگیرد یا این‌که نکند این از من بالاتر باشد، نکند این از من نمره بالاتری بگیرد؛ اگر من سمانه خوب نگاه بکنم، می‌بینم که همه این‌ها تاثیر‌گذار است و شاید خود من متوجه نباشم؛ اما آن قیاس را انجام می‌دهم. به فرموده استاد امین بدانم که آن شخص چه زحمت‌هایی پشت آن یک سال  کشیده است،  شاید آن زحمت‌هایی که آن شخص در یک سال کشیده، من سمانه در پنج سال نکشیده باشم؛ وقتی که آن در آن جایگاهی قرار می‌گیرد می‌آیم و قیاس می‌کنم و همین‌طور قضاوتش می‌کنم. آیا پارتی‌بازی کرده‌ است از این حرف‌ها زیاد در کنگره می‌شنویم.

خدا را شکر همه این‌ها را آقای مهندس به ما آموزش داده که چگونه با آن‌ها مبارزه بکنیم. ما در لژیون سردار فقط یاد گرفتیه‌ایم مثلاً بخشنده باشیم آیا ما می‌آییم و می‌نشینیم و می‌گوئیم که خداوند تمام صفات خودش را در وجود تک‌تک ما نهادینه کرده است. یکی از صفات خداوند ستار‌العیوب  است. آیا من سمانه فقط در لژیون سردار می‌نشینم و می‌گوئیم بله خدا بخشنده است. من‌می‌بخشم حالا در هر جایگاهی باشم. سردار، دنور، پهلوان و‌ یا نشانی در بی‌نشانی داشته باشم. آیا ستارالعیوب بودنش را هم دارم؟! این‌‌که عیب دیگران را ببینم می‌توانم‌ بر رویش پرده‌ای بگذارم یا این که لذت می‌برم برای این‌که این‌گونه افشا بکنم، می‌آیم بیشتر و بیشتر پیش همه آن را بازگو می‌کنم؛ پس در کنگره ۶۰ در لژیون سردار آقای مهندس، به نظر من یکی از دلایلی که این دستور جلسات را قرار داد این بود که این نباشد من در لژیون سردار فقط یاد بگیرم بخشنده باشم، من باید یاد بگیرم در هر جایگاهی که هستم؛ وقتی تمام صفات خداوند در درون من است باید آن‌ها را کاربردی بکنم و تا زمانی‌که به آن دانایی و شناخت نرسیده‌ام در مورد دیگران قضاوت نکنم.

خود من به شخصِه خیلی قضاوت می‌کردم و می‌توانم قسم بخورم که من هیچ‌وقت حسادت نمی‌کردم؛ ولی قضاوت می‌کردم و تنها چیزی که تخریب زیادی در زندگی‌ام داشت قضاوت کردن بود؛ یعنی کسی را قضاوت می‌کردم بعد به آن شخص شاید تهمت هم می‌زدم. خدا را شکر می‌کنیم که آمدیم در کنگره قرار گرفتیم و همه این‌ها را یکی یکی به ما آموزش می‌دهد و این نباشد که ما فقط مصرف‌کننده بی‌مصرف باشیم؛ وقتی روی صندلی که نشسته‌ایم، آموزشی که می‌گیریم در زندگی خودمان کاربردی کنیم. واقعاً مصرف‌کننده‌های بی‌مصرفی هستیم و واقعاً همه این‌ها بها دارد که من این‌جا بنشینم و بخواهم خیلی ساده از این قضیه عبور بکنم؛ پس زمانی‌که من به خودم اجازه بدهم در حریم شخصی دیگران دخالت بکنم، من از کجا بدونم شاید پشت پرده چیز دیگری باشد. در کار مرزبان دخالت می‌کنم، شاید مرزبان روش دیگری برای خود دارد. آقای مهندس در شعبه برای هر چیزی جایگاهی قرار داده است و هر جایگاهی حریم خاص خودش را دارد. در حرمت کنگره ۶۰ داریم تجسس نکنید و همه این‌ها برمی‌گردد به دانایی شخص؛ اگر دانایی من بالا باشد سعی می‌کنم با خودم مقابله بکنم و در حریم دیگران دخالت نکنم و اگر به شناخت، معرفت و آگاهی نرسیده باشم هر چند هم برایم توضیح بدهند آموزش‌ها را بگیرم جزء این‌که در دیگران استفاده بکنم و قضاوت‌شان نمایم. همه این‌ها بها دارد و واقعاً باید پرداخت بکنیم.

امیدوارم که همه ما یک روزی به هر خواسته‌ای که داریم برسیم و الویت اول ما این باشد که برای حال خوش خودمان تلاش بکنیم نه این‌که بیاییم در جایگاهی بنشینیم، من قبلا می‌گفتم بروم کنگره و یاد بگیرم با بچه‌ام چگونه رفتار بکنم، یاد بگیرم با همسرم چگونه رفتار بکنم؛ اما امروز اصلا عقیده من این نیست، می‌گویم یاد بگیرم در جایگاهی که خودم هستم درست زندگی بکنم من اگر خودم درست زندگی بکنم، مطمئناً فرزند و همسر من و یا اطرافیانم با دیدن من تغییر خواهند کرد.

تایپ: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ارسال: مرزبان خبری همسفر زلیخا
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .