سلام دوستان ملیحه هستم همسفر
در سیدی قضاوت و جهالت استاد امین با فرآیند قضاوت آشنا شدیم؛ بر اساس آموزشهای کنگره ۶۰ قضاوت توسط کسانی انجام میشود که جهالت دارند و هرچقدر دانایی و آگاهی انسان بیشتر باشد کمتر بر کرسی قضاوت مینشیند؛ چون میداند قضاوت کردن کار هرکسی نیست و برحسب گمان خود نباید هیچکس را قضاوت کند؛ وقتی در مورد اموری که به ما مربوط نیست دچار ضد ارزش میشویم علاوه بر اینکه زندگی خود را خراب کردهایم دیگر از آرامش لازم برخوردار نخواهیم بود. در کنگره یاد گرفتهایم که دوربینمان را فقط روی خود متمرکز کنیم؛ ما باید روی ضلع جهانبینی خود کارکنیم، آموزش ببینیم و دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم تا از جهل و نادانی رها شویم و دیگران را بهناحق قضاوت نکنیم.
سلام دوستان آزاده هستم همسفر
قدرت اختیاری که در زمان خلقت به انسان داده شد فقط برای این بود که قاضی کارهای خود باشد و وقتی بین دوراهی قرار میگیرد قضاوت کند که کدام راه را انتخاب کند؛ انسان همیشه بین دوراهی قرار دارد؛ یکی از راهها، راه ضدرارزشهاست که زیبا به نظر میآید اما عبور از این مسیر بهای سنگینی دارد و راه دیگر، راه ارزشهاست که مسیر سخت و طاقتفرسایی به نظر میرسد؛ ولی درنهایت به آرامش و صلح منتهی میشود؛ اگر ما دیگران را قضاوت کنیم وارد جهالت شدهایم؛ شروع به تجسس میکنیم و این قضاوت و تجسس در امور دیگران هیچ ربطی به ما ندارد؛ باید ذرهبین را فقط روی خود متمرکز کنیم.
سلام دوستان محبوبه هستم همسفر
انسان آگاه فقط در مورد خود و کارهای خود قضاوت میکند؛ برای قضاوت کردن در امور دیگران تجسس لازم است؛ قضاوت کردن امری پیچیده و مهم است که کار هرکسی نیست؛ ما برای قضاوت بر امور دیگران نیاز به منابع اطلاعاتی زیادی داریم که کار سادهای نیست و درواقع قضاوت نیاز به تخصص دارد؛ گاهی ما بر اساس جهل و نادانی شروع به تجسس و در ادامه قضاوت اطرافیان میکنیم که پایه آن جهل و نادانی ماست و کینه، حسادت و منیت به همراه خواهد داشت.
درمجموع این دستور جلسه به ما میآموزد که بهجای توجه و تمرکز بر امور دیگران بر روی خود و گرههای درونی خود تمرکز کنیم؛ به قول حضرت مسیح: چگونه است که خاری را در چشم دیگران میبینیم اما بیلی را در چشم خود نمیبینیم؟ بنابراین جهالت و قضاوت رابطه دوطرفه دارند؛ قضاوت کردن با جهل آغاز میگردد و درنهایت به جهل بیشتر ختم میشود.
سلام دوستان آرزو هستم همسفر
برای قضاوت کردن ممکن است نیاز به یکسری پیشنیازها مانند تفکر سالم، دانایی، شناخت دو طرف، شناخت خویش، معرفت، عدالت و ... باشد؛ اما جهالت نیاز به هیچ پیشزمینهای ندارد و تنها نبود دانایی کافی است؛ برای مثال وقتی نور نباشد میگوییم تاریکی، اینجا هم وقتی دانایی نباشد میگوییم نادانی و جهالت و نبود دانایی بقیه مسائل را به دنبال دارد؛ مثل ترس، منیت، ناامنی، خودخواهی، خرافات و ...؛ این موارد هیچکدام پیشنیاز نادانی و جهالت نیستند بلکه زاییده نادانی هستند؛ درواقع نتیجه و میوه جهل و نادانی هستند؛ وقتی کمکم به دانایی افزوده شد، این موارد هم ذرهذره از بین میروند؛ درنهایت جهل و نادانی هیچ هزینهای ندارد؛ ولی عادل بودن و قضاوت کردن بسیار هزینهبر است.
زمانی که خداوند انسان را خلق کرد به ساکنین گفت: من انسان را از خاک خلق کردم؛ به این معنی که هرچه در خاک وجود دارد در انسان هم هست، ویژگی منحصربهفردی که انسان دارد این است که خود سرنوشت خویش را در دست دارد و باید راه را از چاه تشخیص دهد؛ خداوند اختیار انسان را به دست خودش داد تا خود، تعیین کند که میخواهد به راه فجور برود یا راه تقوا را در پیش بگیرد؛ در کل این قضاوتها در وجود و سرشت همه انسانها هست؛ اما تا جایی که ما در مورد خود قضاوت کنیم عادی و خوب است و مشکل از جایی آغاز میشود که در مورد چیزی که به ما ربطی ندارد و تخصصی در آن نداریم قضاوت میکنیم.
گمان و ظن بد نسبت به دیگران اولین مرحله ورود به قضاوت است؛ دستور آمده که به هیچکس ظن و گمان بد نبرید؛ بعدازاین مرحله به تجسس میرسیم و شروع میکنیم به تجسس در امور شخصی و خانوادگی دیگران و درنهایت به مرحله سرزنش کردن میرسیم؛ شروع میکنیم به غیبت کردن در مورد دیگران که این مسئله به نبود دانایی و در حقیقت به جهالت برمیگردد.
رابط خبری: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون یکم)
عکاس: همسفر لیلا مرزبان خبری
ویراستار: همسفر صفورا رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون بیستویکم)
ارسال: همسفر مینا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
237