English Version
English

شناخت صور پنهان قضاوت

شناخت صور پنهان قضاوت

چهاردهمین جلسه از دوره اول جلسات لژیون سردار ویژه همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی یوسف‌آباد با استادی سردار راهنما تازه‌واردین همسفر مونا، نگهبانی دنور همسفر الهام و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز سه‌شنبه سیزدهم تیرماه 1403 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدارا شاکر هستم که توانستم در این جایگاه خدمت کنم از آخرین جلسه‌ای که خدمت کرده‌ام خیلی می‌گذرد. راجع به دستور جلسه جهالت و قضاوت خیلی فکر کرده‌ام که به چه صورت به لژیون سردار ارتباط دهم؛ اولاً که قضاوت از کلمه قضا می‌آید، به معنی حکم صادر کردن که قبل از آن عمل سنجش و اندازه‌گیری اتفاق افتاده است. به این معنی که اول سنجیدن و اندازه‌گیری کردند و طبق آن حکم صادر شده است.

ما از موقعی که از خواب بیدار می‌شویم برای زندگی خودمان قضاوت می‌کنیم و حکم صادر می‌کنیم تا آخر شب. منتهی من همیشه فکر می‌کردم قضاوت کردن خیلی بد است، یعنی فقط جنبه منفی آن را می‌دیدم، ولی اتفاقاً قضاوت خیلی خوب است و جایی بد می‌شود که من بخواهم برای دیگران قضاوت کنم، خارج از حیطه وظایف‌ام  یا حیطه‌ای که به من ربط دارد، بسنجم و ببینم چی هست و حکم صادر را کنم.

من در زندگی خودم قضاوت می‌کنم و دائم بر سر دوراهی قرار می‌گیرم و انتخاب می‌کنم که چه تصمیمی بگیرم و یا چه تصمیمی نگیرم. در عمل قضاوت کردن؛ اول باید بسنجیم، بعد اندازه‌گیری کنیم، اطلاعات جمع آوری کنیم، بشناسیم و بعد حکم صادر کنیم. وقتی این موضوع می‌رود در قالب دیگران، می‌شود قضاوت منفی. این عمل دیگر شناختن نمی‌شود، بلکه می‌شود عمل قضاوت کردن و به اصطلاح فضولی و تجسس، که از همان ریشه، این کار اشتباه است. چون قضاوت با تجسس شروع می‌شود و در نهایت می‌رسد به این قضیه که حکمی برای دیگران صادر کنیم که در نهایت برای ما تخریب به وجود می‌آورد.

به نظرم بزرگترین تخریب قضاوت، این است که من کارمای آن قضاوت را پس می‌دهم به این صورت که من خودم در آن موقعیت قرار می‌گیرم و دقیقاً همان اتفاق برای من می‌افتد و این به نظرم بدترین مجازاتی هست که برای قضاوت می‌تواند وجود داشته باشد.

من قبل از اینکه وارد کنگره شوم قضاوت که می‌کردم؛ یک مدت بعد از آن، در آن موقعیت قرار می‌گرفتم و بعداً می‌فهمیدم که کار من اشتباه بوده است.

وقتی انسان در مسیر آگاهی و دانش قرار می‌گیرد و یک چیزی را می‌خواهد یاد بگیرد، آن حسابرسی زودتر اتفاق می‌افتد و این به نظرم خیلی خوب است، چون باعث می‌شود که بفهمیم که چه کاری را در چه موقعیتی اشتباه انجام دادیم.

الان در حال حاضر وقتی من یک اشتباهی را انجام می‌دهم، خیلی زود متوجه آن می‌شوم و برایم اتفاق می‌افتد و در همان لحظه متوجه می‌شوم که کارم اشتباه بوده است، در واقع وقتی در مسیر درست قرار می‌گیریم خیلی زودتر متوجه اشتباه خودمان می‌شویم.

در روزهایی که به کنگره می‌آییم آموزش می‌گیریم، خدمت می‌کنیم، انرژی می‌گیریم و در لژیون می‌نشینیم. اگر دقت کنید این انرژی که به دست می‌آوریم چند روزی با ما هست و بعد از دو سه روز این انرژی تحلیل می‌رود. این به این خاطر است که مشک وجودی خودمان را پر از آب کنگره کرده‌ایم و به خیال خودمان حالا حالاها کلی انرژی یا به اصطلاح آب داریم، ولی  آن مشک حفره‌هایی دارد و آن حفره‌ها می‌تواند گره‌های درونی من باشد.

شاید هم این حفره‌ها قضاوت‌های بیجای من باشد،  شاید اشتباهات من باشد و به این صورت  باید کارمای آن را پس دهم که آن مشک به خاطر حفره‌ها سریع خالی می‌شود.

گاهی انرژی من خیلی زود تخلیه می‌شود یا خیلی وقت‌ها شاید مشکل خاصی وجود نداشته باشد و اتفاقی نیفتاده باشد اما حال ما بد هست، انرژی نداریم، سطح انرژی‌مان خیلی پایین است، شاید که این شرایط کارمای آن اشتباه و قضاوتی است که نا به جا انجام داده‌ایم .

چیزی که در لژیون سردار، من خیلی خوب احساس کردم این بود که برای عضویت، ۲۰درصد توانایی مالی من مطرح است که چقدر می‌توانم پرداختی داشته باشم و ۸۰درصد توانایی صور پنهان من است در بخشیدن.

شاید خیلی آدم‌های پولدار و خوبی ببینیم که توانایی پرداخت ندارند، پس لژیون سردار من را آشنا می‌کند با آن ۸۰درصد توانایی من که چقدر توانایی بخشیدن و گذشتن از درآمدم را دارم و می‌توانم این فشار را تحمل کنم.

بنابراین در لژیون سردار هستم تا بخشش را یاد بگیرم تا یکی از آن حفره‌های درونی خود را بپوشانم و در آخر کاری انجام نمی‌شود، مگر نیت آن کار، خالص باشد.

تایپ: همسفر نیلوفر، رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
عکاس خبری و ارسال: همسفر سارا، خدمتگزار سایت، عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی یوسف‌آباد‌

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .