جلسه دوم از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی نمایندگی ایران با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر شهاب و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه " قضاوت و جهالت " روز سه شنبه دوازدهم تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_191139.jpg)
سخنان استاد:
در ابتدا از آقای مهندس تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم نمودند تا ما بیائیم و آموزش بگیریم و حالمان خوب بشود، از راهنمای محترم آقا یحیی تشکر میکنم که اجازه دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش ببینم؛ اولین روزی که وارد کنگره شدم راهنمای محترم آقا نورالله استاد جلسه بودند، همان لحظه در دل خودم آرزو کردم که میشود یک روزی من هم در این جایگاه قرار بگیرم، خداوند خواسته من را اجابت کردند و من امروز در خدمت شما هستم. درباره دستور جلسه قضاوت و جهالت است، اینکه چرا قضاوت را با جهالت آورده است سوال خوبی می باشد، مگر قضاوت چیز بدیست؟ وقتی خداوند انسان را خلق کرد و به زمین فرستاد تا اختیار خودش را در دست بگیرد، به انسان یک قدرت و ویژگی خاصی به نام قضاوت کردن داد؛ ما انسانها در طول زندگی دائما درحال قضاوت کردن هستیم، قضاوت کردن خودمان و مسیر زندگیمان، اینکه کنگره بیایم یا نیایم، مهمانی بروم یا نروم، کنکور شرکت بکنم یا نکنم و یا هر کاری که انجام میدهیم در مورد خودمان قضاوت میکنیم. اگر در مورد خودمان و زندگیمان قضاوت میکنیم، اصلا اشکالی ندارد چون یک چیز طبیعیست که در فطرت انسان است، اما اشکال کار در اینجاست که انسان از این قدرت برای قضاوت کردن دیگران استفاده میکند و به مسائلی که اصلا به او ربطی ندارد، وارد میشود.
قضاوت تا آنجایی که به خودم ربط دارد چیز خوبیست و به خاطر همین است که میگویند « کلاهت را خودت قاضی کن » ولی من میآیم از این قدرت سوءاستفاده میکنم و دیگران را قضاوت میکنم، اگر یکی لباس نو پوشیده باشد، یک جور قضاوتش میکنم، لباس کهنه پوشیده باشد یک جور دیگر قضاوتش میکنم، اگر کنار همسرش راه میرود یک جور قضاوتش میکنم، اگر از هم فاصله داشته باشند جور دیگر قضاوتش میکنم و یا وقتی وارد کنگره میشوم اگر کسی گوشهای نشسته باشد قضاوتش میکنم، اگر کسی سرحال باشد طور دیگری قضاوتش میکنم. تمام اینها فقط و فقط از روی جهالت و نا آگاهی من است وگرنه خداوند به من عقل داده است تا بدانم قضاوت کردن دیگران وظیفه من نیست، قضاوت کردن یک شرایط خاصی دارد، حتی یک قاضی که شغلش قضاوت کردن است در مورد پروندهای و یا در مورد دو نفر میخواهد قضاوت کند، ابتدا پرونده به کلانتری میرود و در موردش تحقیق میشود، شاهد و بقیه موارد آماده میشود، سپس به دست قاضی میرسد. قاضی یک به یک افراد را صدا میکند، از هر طرف جداگانه سوال میکند و آنها از خودشان دفاع میکنند، بعد هر دو طرف را احضار میکند، وکیل مدافع هر یک از طرفین از آنها دفاع میکند، دادستان هست، هئیت منصفه وجود دارد، همه مدارک در پرونده موجود است، کارشناس و پزشک قانونی هم هست، سپس قاضی میآید و با احتیاط رای میدهد، بسیار دیدهایم و شنیدهایم که قاضی حکم داده و حکمش اشتباه بوده است، حال من میآیم به استناد حرفی که روی هوا زده شده به خودم اجازه میدهم در مورد دیگران قضاوت کنم، امیدوارم من به عنوان یک رهجو و انسان یاد بگیرم که فقط حواسم به خودم باشد و اگر واقعا بیل زن هستم، باغچه ی خود را بیل بزنم، به خودم اجازه ندهم در حریم خصوصی دیگران دخالت کنم و دیگران را مورد قضاوت قرار بدهم.
آزمون راهنمایی:
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_192247_116.jpg)
لژیونهای سیگار نمایندگی ایران:
روزهای یکشنبه لژیون سوم ویلیام وایت، راهنما مسافر جهان
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_194130_323.jpg)
روزهای سهشنبه لژیون دوم ویلیام وایت، راهنما مسافر روحالله
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_194157_397.jpg)
روزهای پنجشنبه لژیون یکم ویلیام وایت، راهنما مسافر عطاالله
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_194114_299.jpg)
مرزبان کشیک: مسافر حسن
مرزبان کشیک: مسافر علی
تایپ مسافر: مصطفی لژیون پنجم
تنظیم: راهنما همسفر حامد
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
120