دوازدهمین جلسه از دوره شصت و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا به استادی مسافر حسین ، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر حبیب با دستور جلسه (قضاوت و جهالت) در روز چهارشنبه 13 تیر ۱۴۰۳، راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛ خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم تا هم آموزش بگیرم و هم خدمت کنم، از ای جنت محترم و لژیون محترم مرزبانی بابت این فرصتی که در اختیار من گذاشتند هم تشکر میکنم، اولین بار است که این جایگاه را تجربه میکنم و از این بابت بسیار خوشحال هستم، وقتی به خودم نگاه میکنم به این نتیجه میرسم که زندگیام با آموزشهایی که از کنگره دریافت کردهام بسیار آرامش و آسایش بیشتری گرفته است، در مورد قضاوت و جهالت هم باید بگویم که جهالت سرآغاز تمامکارهای ضد ارزشی میباشد و نادانی انسان تنها به خاطر جهالت اوست، من هم قبل از ورود به کنگره و دریافت آموزشهای آن بهطور پیوسته دیگران را مورد قضاوت قرار میدادم و آن چیزی را که دیده بودم قضاوت میکردم و اصلاً کاری به این نداشتم که چرا این اتفاق افتاده است، تمام ضد ارزشیها مانند ورود به اعتیاد که از کشیدن شروع میشود از کارهای منفی کوچک شروع میشوند، مثلاً انسان با قضاوت کردن وارد بازیهای دیگر نفس میشود و انجام دیگر کارهای دیگر ضد ارزشی نیز برایش عادی میگردد، انسان از ابتدا در ضد ارزشها قرار نداشته بلکه با انجام کارهای ضد ارزشی کوچک که از روی جهالتش بوده وارد تاریکیها میشود، خدا را شکر میکنم که در کنگره منابع آموزشی بسیار خوبی برای استفاده کردن وجود دارد و بهترین آنها سیدیهای جناب مهندس است که هر شخصی با شنیدن و نوشتن آنها بهخوبی میتواند خوب را از بد و تاریکی را از روشنایی تشخیص دهد و به آرامش برسد، دریکی از سیدیها جناب مهندس میفرمایند اصحاب پیامبر اکرم به او گفتند که در فلان مکان فسق و فجور فراوانی میشود و رسول خدا هم از حضرت علی خواستند تا به آنجا برود و آنچه میبینند را بیان کنند، حضرت علی نیز وقتی میخواستند وارد آن مکان شوند چشمهای خود را بستند و بعد از گشت زدن در آنجا نزد پیامبر رفته و به ایشان فرمودند که من در آنجا هیچچیز ندیدم و این کار را برای این انجام دادند که نمیخواستند افراد حاضر در آنجا را مورد قضاوت خود قرار دهند، وقتی من هم اطلاع کلی از موضوعی ندارم و آن را قضاوت میکنم تنها حال خودم را خراب کردهام، در پایان از جناب مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم نمودند تا من بتوانم به اینجا بیایم و علاوه بر رهایی از دام اعتیاد آموزشهای زیادی بگیرم و آنها را در زندگیام کاربردی کنم، از راهنمای بزرگوارم آقا مهدی هم بسیار متشکرم که معنای واقعی عشق را به من آموخت، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنون و سپاسگزارم.
نگارنده: مسافر رضا لژیون 12
تنظیم و تایپ: مسافر روح الله لژیون 21
عکس: مسافر مجید لژیون 16
- تعداد بازدید از این مطلب :
53