قضاوت باید آگاهانه باشد.

دهمین جلسه از دوره پنجاه و نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا به نمایندگی پرستار؛  با استادی: مسافر محسن  نگهبانی: مسافر امیر حسین و دبیری: مسافر جمیل   با دستور جلسه " قضاوت و جهالت " در روز چهارشنبه مورخ سیزدهم  تیر ماه 1403 راس ساعت ۱7 آغاز به کار نمود.

به نام قدرت مطلق اللهسلام دوستان محسن هستم یک مسافر خداوند را شاکر هستم که این جایگاه را تجربه می‌کنم، از استاد عزیزم آقا محمد و همه همراهانی که باعث شدند من به این نقطه برسم تشکر می‌کنم.

با توجه به دستور جلسه امروز یعنی قضاوت و جهالت و مطالبی که من به عنوان یک رهجو تا به امروز از آموزش های کنگره ۶۰ یاد گرفته‌ام.

در این مبحث قضاوت و جهالت ما با دو مثلث مواجه می‌شویم، یکی مثلث جهالت و یکی مثلث دانایی. مثلث دانایی از تفکر تجربه و آموزش شکل گرفته است و در مقابل،مثلث جهالت متشکل از ترس و نادانی و منیت است.
هر چقدر مثلث دانایی من بزرگتر و وسیع باشد در بحث قضاوت آگاهانه تر و درست‌تر برخورد می‌کنم.
من در قبل از سفرم و در ابتدای آن،به دلیل اینکه در تاریکی بودم و نا آگاه بودم،مانند همان جمله که می‌گویند عقل مردم در چشم آنها است، در یک نگاه دیگران را قضاوت می‌کردم.
همانطور که استاد امین گفتند این قضاوت‌ها مانند موشک‌هایی است که به سمت فرد مقابل شلیک می‌شود و مسلما موشک در مقابل موشک است  بعد از این شلیک‌های من باید منتظر پاسخ طرف مقابل هم باشم که به دنبال آن تخریب‌هایی را در دو طرف ایجاد می‌کند و از همه مهمتر انرژی بسیار زیادی از من گرفته می‌شود.

در بحث جهالت هم همینطور است،گفتیم که سه ضلع دارد منیت، ترس و ناامیدی. این مثلث زمانی برای من شکل می‌گیرد که در پایین‌ترین نقطه ناآگاهی و نادانی باشم و همین باعث می‌شود من هر فردی و هر اتفاقی را در هر جایگاهی راحت قضاوت کنم.
یک داستان وجود دارد که حضرت موسی با همراهان خود از یک مسیری عبور می‌کردند و با یک جسد مواجه شدند،هر کدامشان سعی کردند که این جسد را قضاوت کنند و نظری بدهند در همین زمان حضرت موسی با توجه به آگاهی و دانایی بالایی که داشتند به دیگران گفتند که ببینید چه دندان‌های زیبایی دارد.
در آخر دوباره خداوند را شکر می‌کنم که این جایگاه را تجربه کردم و از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید از شما عزیزان سپاسگزارم.

عکاس: مسافر حسن از لژیون دوم

تایپ و ویراست: مسافر دانیال از لژیون دوازدهم 

بارگزاری:مسافر حسن و مسافر محمد از لژیون سوم

وبلاگ نمایندگی پرستار