حادثه چه تلخ و چه شیرین باشد قسمتی از بخشهای غدد درونریز بدن را فعال میکند تا بتواند عوارض جسمی استرس را کنترل کند، مثلاً یک حادثهی خوب مثل قبولی در کنکور یا تولد نوزاد که باعث خوشحالی ما میشود، گردش خون را بالا میبرد و برای بالا رفتن گردش خون، قند خون بدن بالا میرود و فرد ازنظر خونی یک وضعیت جدید را تجربه میکند که اگر کنترل نشود به افت ضربان قلبی دچار میشود. حالا اگر این حادثهها زیاد تکرار شود، مشکل به مغز میرسد و دیگر دستگاههای بدن نمیتوانند کنترلکننده باشند، مثلاً اگر حادثهای پیش بیاید شما نمیتوانید شب را بخوابید یا تا ساعتها بیدار میمانید، حالا چه حادثهی خوب باشد، چه حادثه بد و در این بیداری تمام کنترلکنندههای مغزتان به هم میریزد.
حالت استرس در خانمها و آقایان متفاوت است، خانمها همسطح استرس بالاتری دارند و هم استرس پذیری بیشتری دارند. آنها در زمان استرس بیشتر گریه میکنند درصورتیکه آقایان در زمان فاجعه میتوانند گریه کنند که این برمیگردد به مسئلهی بیولوژیکی بدن که خداوند آن را قرار داده است. هنگامیکه به جنس نر استرس وارد میشود؛ اگر مورفین یا مواد مخدر در دسترس آنها باشد بلافاصله آن را استفاده میکنند درحالیکه جنس ماده از مورفین استفاده نمیکند و بهراحتی میتواند با استرس کنار آمده و آن را تحمل کند. حافظه در هیپوکمپ (دستگاه عصبی مرکزی) ایجاد میشود که کاملاً هیپوکمپ نیز نسبت به استرس در آقایان و خانمها تفاوت دارد؛ یعنی آقایان تصویر کلی استرس در ذهنشان است؛ ولی در ذهن خانمها جزئيات استرس مِهماند. آقایان در برابر استرس امکان دارد ارست (ایست قلبی) کنند؛ ولی خانمها ارست نمیکنند؛ بنابراین از تمام این صحبتها نتیجه میگیریم که در روابط خود و رفتارمان با یکدیگر باید به تفاوتهای بیولوژیکی همدیگر احترام گذاشته و یکدیگر را درک کنیم.
منبع: سیدی استرس
نویسنده: همسفر مریم لژیون راهنما همسفر عفت لژیون (چهاردهم)
ویرایش: رابط خبری همسفر امالبنین لژیون راهنما همسفر عفت (چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
127