ذهن قضاوت‌گر

نهمین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار همسفران نمایندگی حسنانی با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» به استادی ایجنت همسفر زهرا، نگهبان همسفر مرضیه و دبیری همسفر پروانه در روز سه‌شنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۳ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر از خداوند سپاس‌گزارم که به من اجازه داد تا در کنار عزیزان شعبه حسنانی باشم و خوشحال هستم یک بار دیگر در کنار شما عزیزان خدمت‌گزاری می‌کنم. انشاالله بتوانیم در کنار یکدیگر یک شعبه خوب، امن، آرام و با جهان‌بینی بالا داشته باشیم و تکمیل کننده راه عزیزانی باشیم که قبل از ما بودند. امیدوارم بتوانیم روزهای خوبی را تجربه کنیم از نگهبان عزیز خیلی تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. من نگهبان لژیون سردار شعبه پرستار بودم که به عنوان ایجنت شعبه حسنانی انتخاب شدم. لژیون سردار برای من خیلی پربرکت بود و خیلی فکر کردم که لژیون را تحویل بدهم یا نه؛ چون هر آنچه که امروز دارم، چه از نظر مالی چه از نظر معنوی، از لژیون سردار دارم. من از سال ۹۷ عضو لژیون سردار هستم و زمانی‌که برای این جایگاه دعوت شدم با خود گفتم علت این است که من خدمت خود را در این جایگاه کامل کنم؛ زیرا جایگاه‌ها انسان‌ها را انتخاب می‌کنند و این نشانه در مسیر درست حرکت کردن می‌باشد. ما تا قبل از این ماه دستور جلساتی جداگانه برای لژیون سردار داشتیم مانند، دنور، قول و قرار و غیره؛ ولی تصمیم بر این شده است که دستور جلسات لژیون سردار مانند جلسات هفتگی کنگره ۶۰ باشد. دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت می‌باشد. آقای مهندس در ابتدای تمام سی‌دی‌ها می‌فرمایند: «۱۴ ثانیه سکوت می‌کنیم و‌ از دشمن خودمان که جهل و نادانی خودمان است به خداوند بزرگ پناه می‌بریم.» به نظر من خیلی از مسائلی که برای ما اتفاق می‌افتد به خاطر ناآگاهی و تاریکی‌های من است. آقای مهندس در وادی سیزدهم خیلی زیبا ویژگی‌های انسان تک بعدی را بیان می‌کنند، انسان تک بعدی اوّل حرف می‌زند و عمل می‌کند؛ سپس در مورد آن فکر می‌کند و این از ناآگاهی انسان است. دستور جلسه قضاوت و جهالت به این خاطر است که انسان از زمانی‌که زندگی خود را شروع می‌کند یک ذهن قضاوت‌گر دارد، همیشه پیش‌داوری می‌کند و دائما در حال قضاوت است، چرا فلانی این را لباس را پوشیده؟ چرا این کار را کرد؟ چرا این‌طور حرف زد؟ چرا این کار را نکرد؟ استاد امین در سی‌دی جهان‌بینی بسیار زیبا مثلث جهالت که شامل منیت، ترس و ناامیدی است را به عنوان مثلث تاریکی درون ما بیان می‌کنند. علت اصلی قضاوت‌هایی که من انجام می‌دهم، منیت درون من است که باعث می‌شود انسان‌ها را از بالا به پایین نگاه کنم؛ زیرا هنوز ظرفیت و گنجایش آن در من ایجاد نشده است، این رفتارها ناشی از اطلاعات ناقص است؛ اگر اطلاعات و آموزش درست داشته باشم با تفکر سالم و تجربه می‌توانم رفتار درستی انجام دهم. تجربه همان آزمون و خطا است. مثلث دانایی نیز شامل تجربه، آموزش و تفکر است و این سه ضلع باید با هم و در کنار یکدیگر رشد کنند. کنگره با آموزش‌های خود به من اطلاعات و آگاهی می‌دهد تا برای حل مسائل آموزش ببینم و در خود تزکیه و پالایش انجام دهم. ذهن به‌ هم ریخته‌ با تفکر ناسالم، به هم ریختگی درونی و ناآرامی قطعا سبب ذهن قضاوت‌گر می‌شود. گاهی فقط صفحه آخر از زندگی یک آدم را می‌بینم و نمی‌دانم در کنگره یا بیرون از کنگره چه‌قدر تلاش و حرکت کرده تا به این‌جا رسیده است و فقط الان او را قضاوت می‌کنم؛ زیرا حس حسادت و ترس دارم که اگر من نتوانم مثل او باشم چه اتفاقی می‌افتد؟ به همین خاطر است که در کنگره می‌گوییم دوربین را به سمت خود برگردانیم. از آقای مهندس آموزش گرفته‌ام «زندگی دیگران به تو هیچ ارتباطی ندارد؛ اگر تو خوب بیل می‌زنی، باغچه خود را بیل بزن، اگر می‌توانی کلاه خود را بر سر خود نگه‌دار.» می‌خواهم این موضوع را به لژیون سردار ارتباط دهم، عزیزانی که وارد کنگره می‌شوند باید ۶ ماه از ورود آن‌ها بگذرد تا بتوانند وارد لژیون سردار بشوند و آموزش بگیرند تا بتوانند قضاوت نکنند. افرادی وارد لژیون سردار می‌شوند که به درک، آگاهی و دانایی برسند. من برای چه می‌خواهم وارد لژیون سردار بشوم؟ آیا من می‌توانم بهای تمام امکانات و آموزش‌هایی که از کنگره گرفته‌ام را بپردازم؟ لژیون سردار و پهلوانی، سفر اول و رسیدن به درمان، سفر دوم جهان‌بینی و تمام آموزش‌های کنگره، برای رسیدن به خود است تا بتوانم ذره‌ای از بهای آموزش‌ را بپردازم. آموزش‌های کنگره، علم و هنر بهتر زیستن است. اگر سال‌ها در کنگره هستم و از تمام چیزهایی که کنگره داده استفاده کرده‌ام، نمی‌توانم بی‌تفاوت عبور کنم و باید بهای آن را بپردازم. در آخر آقای مهندس می‌فرمایند: «شما از آبمیوه‌ها فقط آب را نوشیده‌اید، آبمیوه‌های دیگری هم وجود دارد؛ مانند لژیون سردار و تمام خدماتی که ما صادقانه و با نیت خوب به سمت آن قدم برمی‌داریم. همیشه به رهجوهای لژیون خود می‌گفتم،  انشاالله در جایگاهی که قرار می‌گیریم ظرفیت آن را داشته باشیم و یا منیت باعث نشود که آدم‌ها را از بالا به پایین ببینیم. من هم مثل شما رهجوی کنگره هستم و فقط یک شال به من داده شده است و اگر احترامی است به خاطر وجود این شال است.

تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون دهم) و همسفر معصومه رهجویی راهنما همسفر پریسا (لژیون دهم)
عکس: مرزبان خبری همسفر مریم
ویرایش‌نهایی: همسفر احسانه رهجوی راهنما همسفر رضیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی حسنانی