English Version
English

قضاوت؛ سرعت تکامل را کم می‌کند

قضاوت؛ سرعت تکامل را کم می‌کند

جلسه ششم از دوره شصتم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی خلیج‌فارس بوشهر با استادی مسافر حجت، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر هادی، با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز سه‌شنبه 12 تیرماه 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حجت هستم یک مسافر. از آقای مهندس و خانواده‌اش و همه کسانی که به من تا رسیدن به این جایگاه که امروز در زندگی دارم، کمک کردند، تشکر می‌کنم. سپاسگزار راهنمایانی هستم که به طور مستقیم از آن‌ها راهنمایی گرفتم.
دستور جلسه قضاوت و جهالت است. هر انسانی در زندگی به دنبال بهتر و کامل‌تر شدن است. زمانی که مواد مصرف می‌کردم به دنبال این بودم که بهتر کارهایم را انجام بدهم و راندمان کاری خودم را بالا ببرم. حتی به دیگران هم پیشنهاد می‌دادم. چند روز مصرف می‌کردم و یک هفته منتظر عوارض بودم و وقتی می‌دیدم اتفاقی نمی‌افتد، فکر می‌کردم جسم من با دیگران فرق دارد!
قضاوت یکی از آن چیزهایی است که باعث می‌شود من بهتر نباشم و در مسیر زندگی با چالش مواجه شوم. یکی از اسبابی که باعث می‌شود وقت خودمان را بیهوده بگذرانیم، قضاوت در مورد دیگران است. با آموزش‌هایی که در کنگره دیدم فهمیدم قضاوت سرعت من را در مسیر بهتر شدن کم می‌کند.
آخرین جا برای من که به سمت کامل‌ترین پکیج ضدارزشی رفته بودم، کنگره 60 بود و آخرین کسی هم که می‌توانست به من کمک کند، راهنمایان کنگره بودند. زیرا در مدرسه و خانواده به من می‌گفتند قضاوت و غیبت و ... بد است، ولی من نمی‌خواستم یاد بگیرم و باید سرم می‌آمد تا در کنگره مجبور شوم یاد بگیرم!
وقتی که جناب مهندس در بعضی از سی‌دی‌ها از کهکشان‌ها، ستاره‌ها و اعداد و ارقام آن‌ها صحبت می‌کند و خداوند هم می‌گوید نزدیک‌ترین موجود به من انسان است که می‌تواند به جایی برسد که اشرف مخلوقات باشد؛ با خودم می‌گویم درگیر چه هستی؟!
چند روزی در یک روستای مرزی بودم و برای یک تلفن زدن و فرستادن یک پیام ساده، مجبور می‌شدم به یکی دو روستا قبل‌تر برگردم! می‌دانید اگر یک دکل مخابراتی در آن روستا می‌زدند چه تغییراتی در آنجا ایجاد می‌شد؟ کنگره برای من حکم دکل مخابراتی در یک روستای دورافتاده است! 
استاد امین در سی‌دی قضاوت می‌گوید جامعه هیچ ارتباطی با مصرف کننده شدن یک شخص ندارد! عده‌ای می‌گویند من در محله‌ای زندگی می‌کنم که مواد مخدر در کمتر از سی ثانیه در دسترسم هست! یک آهنربای بزرگ هر چقدر هم که بزرگ باشد، تا زمانی که شما روبروی آن اجسامی مثل پلاستیک، چوب و ... قرار بدهید، جذبی ندارد. فقط کافی است ذره‌ای آهن در این اجسام قرار دهید تا جذب آن شوند.
رسیدن به تعادلی که در کنگره از آن صحبت می‌شود، یک امر درونی است و به مسائل بیرونی هیچ ارتباطی ندارد. یعنی هر چه در بیرون مشکلات باشد، انسان می‌تواند شاد باشد.
انسانی شاد است که بداند در چه جایگاهی قرار گرفته و نسبت به جایگاهش وظیفه‌ و مسئولیت‌هایش را انجام بدهد. خداوند می‌داند خودش کجا قرار گرفته و تنها اوست که در هستی کارش را به طور کامل انجام می‌دهد و به این دلیل بزرگ است!
اگر من هم بدانم که کجا هستم، به میزان دانستنم وظیفه‌ام را می‌شناسم و کارم را درست انجام می‌دهم. یکی از کارهایی که نباید انجام بدهم همین قضاوت کردن است. استاد امین جمله قشنگی دارد که می‌گوید: شادی در انجام وظیفه است! انسانی شاد است که مسئولیت بگیرد. کسی که مسئولیت نمی‌گیرد در دایره انسانی قرار ندارد! 
حالا اگر من همه مسئولیت‌های خودم را انجام بدهم، ممکن است از آسایشم کم شود؛ مثلا مجبور باشم صبح زود بیدار بشوم، اما آرامشم سر جایش است! به این خاطر خدمتگزاران حالشان خوب است و آرامش دارند که وظیفه خود را با توجه به جایگاهشان، انجام می‌دهند.
آرامش، یعنی تا دیروز تو را هیچ می‌پنداشتند و امروز تو در مقام قاضی هستی! تو با اسلحه حق می‌توانی حکم کنی! 
کسی که در ساخت و ساز نمایندگی خدمت می‌کند، انسانی است پر از آرامش، اصلا نمی‌تواند آرامش نداشته باشد! مگر می‌توانم بالای یک تپه بروم و منظره قشنگی را ببینم، نسیم خنکی هم شروع به وزیدن کند و بگویم نمی‌خواهم!!!  دیگر منظره مال من است؛ نسیم به صورتم می‌خورد و متعلق به من است!
داستان خدمتگزاران کنگره این است و دستشان بوسیدن دارد و واقعا دست انسان‌هایی که در ساخت و ساز برای نجات یک انسان تلاش و خدمت می‌کنند، بوسیدن دارد.

نگارش: مسافر هادی (لژیون چهارم)
ثبت: مسافر اسماعیل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .