English Version
English

جهالت از نادانی می آید و عین تاریکی است

جهالت از نادانی می آید و عین تاریکی است

هشتمین جلسه از دوره ی هجدهم  کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره شصت نمایندگی گنجعلی خان کرمان ؛ با استادی مسافرعلیرضا نگهبان مسافر وحید و دبیری مسافر مجیدبا دستور جلسه " قضاوت و جهالت"  سه شنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد .

سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
در ابتدا به رسم ادب از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم و از راهنمای موادم آقا سینا و از راهنمای سیگارم آقا مجید زنگی آبادی تشکر می‌کنم. دستور جلسه قضاوت و جهالت، من هر صحبتی که می‌کنم از سخنان آقای مهندس است آقای مهندس می‌گویند جهالت از نادانی می‌آید و عین تاریکی است و برعکس دانایی، دانایی مثل یک کبریتی است که در تاریکی روشن می‌شود و به اندازه خودش روشنایی دارد. دانایی هم هر چقدر بالاتر برود مثل نور شمع بیشتر می‌شود مثل نور لامپ بیشتر می‌شود و هر چقدر دانایی بیشتر شود مثل خورشیدی که دائمی است، دانایی هم دائمی می‌شود.

آقای مهندس می‌فرمایند هرجا که جهالت باشد امنیت نیست تا وقتی که دانایی نباشد امنیت هم نیست. آقای مهندس می‌گویند جهالت خرجی ندارد واقعا هم همینطور است خرجی هم ندارد اگر انسان بخواهد جاهل و نادان باشد هزینه‌ای ندارد ولی در عوضش قضاوت خیلی دم دستگاه زیادی می‌خواهد الان ساختمان دادگستری با آن همه نیرو و امکانات و وکیل و کلانتری، این همه زیردست، هزینه خیلی زیادی دارد. انسان از روز الست که پا به عرصه حیات گذاشت یک ویژگی به آن دادند به نام اختیار و خداوند به انسان اختیار داد تا بتواند راه را از بیراه تشخیص بدهد اگر خواست به راه تقوا برود یا به راه فسق و فجور برود و همزمان با اختیار دادن به انسان حکم قضاوت هم به انسان دادند برای چه حکم قضاوت به انسان دادند؟ به خاطر آنکه بتواند در کارهای خویش قضاوت کند. من امروز چه ساعتی به کنگره بروم؟  چه ساعتی به حمام بروم؟ امروز دارو را سر وقت بخورم یا نخورم من اعتیادم را درمان کنم یا نکنم و هزاران چیز دیگر که به  خود انسان مربوط است.حالا زمانی که ما می‌آییم دیگران را قضاوت می‌کنیم، این می‌شود جهالت. می‌آییم در کار دیگران تجسس می‌کنیم و در کار دیگران دخالت می‌کنیم، این می‌شود جهالت، و قضاوت در مورد دیگران، آخرش می‌رسد به غیبت. یعنی وقتی می‌آییم یکی را قضاوت می‌کنیم در موردش صحبت می‌کنیم یعنی در موردش غیبت می‌کنیم و غیبت کردن که حکم آن در کتاب آسمانی هم است،  عین آن است که گوشت برادر مرده خودمان را بخوریم.
ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.

تایپ و ویرایش:مسافر مجید

انتشار:مسافرسعید مرزبان خبری 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .