English Version
English

نوشتار مسافر مصطفی رهجوی راهنمای محترم مسافر حمیدرضا پیرامون:" قضاوت و جهالت".

نوشتار مسافر مصطفی رهجوی راهنمای محترم مسافر حمیدرضا پیرامون:

به نام خالق مطلق، او که نامش آرامبخش جان خسته من است.
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر با تخریب بیش از ۱۹ سال وارد کنگره شدم و در جهانی تازه چشم گشودم.
"قضاوت و جهالت"
به راستی که ترکیب این دو کلمه در کنار هم سراسر معنا و مفهوم است.
امروزه که آموزش می‌گیرم، با گذشت هر جلسه روز به روز به عمق سخنان جناب مهندس و راهنمایم پی می‌برم. تا چند وقت پیش وقتی استادم می‌گفت نتیجه کارهای امروز ما برمی‌گردد به بذری که دیروز کاشته‌ایم، با خودم می‌گفتم یعنی چه؟ خب من که در گذشته به کسی بدی نکردم و کاری به کسی نداشتم یا در نهایت من که آدم شروری نیستم. اما به قول استاد امین که می‌گویند: می‌دانید مشکل ما از کجا شروع می‌شود؟ از جایی که می‌گوییم من که آدم بدی نیستم، من که به کسی کاری ندارم و خیلی از این من‌ها که تمامش محصول منیت است!
در این دستور جلسه متوجه شدم که بله، من هم بذر‌هایی کاشته‌ام که امروز باید تاوانشان را بدهم. بذر‌هایی که با جهالت تمام در کنار غیبت و قضاوت‌های نابجا کاشته‌ام، امان از جهل و نا‌دانی.
پس از شنیدن سی‌دی قضاوت، محصولات آن را در خود دیدم و پی به مشکلات امروز خودم بردم، اکنون دلیل این همه خستگی و کورتیزولی که در بدنم ترشح می‌شود و بیوشیمی بدنم را بهم می‌ریزد را می‌فهمم. وای بر من که ندانسته از روی جهل و ناآگاهی روز به روز به نیروهای خفته‌ی منفی خود پر و بال دادم و باعث بزرگتر شدنشان شدم، اجازه دادم تا هر روز در وجودم رشد کنند و نیرو‌های مثبت را سرکوب نمایند. استاد امین نیز در این مورد می‌گویند؛ اجازه دادم تا آن قاتل هر روز برای خودش بچرخد و هر کاری دلش می‌خواهد بکند.
خلاصه؛ بجای این که انرژی‌‌های خود را صرف پیشرفت و موفقیت‌ بکنم، صرف قضاوت و قوی‌تر شدن نیرو‌های منفی کرده‌ام که روزی اصلا دیده نمی‌شدند ولی تمام وجودم را گرفته‌اند.
اگر وادی چهارم را نیاموخته بودم می‌گفتم که؛ خود کرده را تدبیر نیست، ولی امروز می‌گویم که چرا، خود کرده را تدبیر هست و با تفکر و آموزش‌هایی که می‌گیرم، آن قاتل یا نکات منفی را در خود شناسایی می‌کنم تا به امید و یاری خدا خودم را اصلاح نمایم و در آینده مثل امروز افسوس اشتباهات گذشته را نخورم. تلاش می‌کنم در کنار این آموزش‌ها دوربینم را سمت خودم برگردانم تا دیگران را از روی جهالت قضاوت نکنم، هر جا که صحبت از قضاوت شد به خودم بگویم؛ به تو چه مربوط است که دیگران چطور زندگی می‌کنند یا چکار می‌کنند؟ تو برو خود را باش!.
امیدوارم بتوانم این نکات منفی که مرا به سمت تاریکی‌ها هدایت می‌کنند را سرکوب کنم تا نیرو‌های مثبت دوباره جای خودشان را پیدا نموده، بذر‌هایی امروز بکارم که ثمره آن نیکی و کامیابی باشد و زندگی به دور از هرگونه آلودگی نفسانی داشته باشم.
سپاسگزار و قدردان کسانی هستم که مرا در این مسیر سخت و صعب‌العبور راهنمایی، همراهی و یاری می‌کنند.

نگارش: مسافر مصطفی از لژیون دهم نمایندگی رضوی
تهیه تصویر: مسافر مصطفی از لژیون دهم 
ویرایش: مسافر حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .