عدم دانایی صفات بد را به همراه دارد

هفتمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی امیر اراک با استادی مسافر سعید و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر امیرحسین با دستور جلسه<<قضاوت و جهالت>> در روز سه شنبه 12|4|1403 راس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سعید هستم همسفر
خدا‌رو‌شاکرم که در کنگره‌۶۰ حضور دارم و می‌توانم از تعالیم کنگره استفاده کنم و خدمت‌گذار کوچکی در کنگره باشم خیلی خوشحالم در جمع شما هستم و نمایندگی امیر را به همه اعضاء کنگره‌۶۰ اراک و استان مرکزی تبریک می‌گویم انشااللّه رهایی‌ها بسیاری از این نمایندگی شاهد باشیم و این خیلی شادی آور هست که این شعبه‌ها در حال افزایش است و این نوید را می‌دهد که تعداد شعبه‌ها با سرعت بیشتری افزایش پیدا کند و تعداد راهنما و تازه‌واردین به مراتب بیشتر می‌شود و مشاهده کنیم افرادی که رها می‌شوند و زندگی‌شان نجات پیدا می‌کند

در مورد دستور جلسه و جهان‌بینی در کنگره‌۶۰ چیزی که از بیرون مشاهده می‌شود این هست که مطالبی که در این جا بیان می‌شود چه ربطی به اعتیاد دارد خیلی اوقات از من و بقیه دوستان می‌پرسند که حالا چرا قضاوت یا عدالت و مفاهیمی که فلسفی هستند و شاید خارج از محیط اعتیاد کاربرد داشته باشد و چرا به این موضوعات می‌پردازند همین‌طور که می‌دانید جناب مهندس اذعان داشتند که اعتیاد از دو جزء تشکیل شده است که ازدواج انسان و مواد مخدر به وجود می‌آید و ثمره این ازدواج به این دو عامل بستگی دارد در هر مشکلی ما باید ریشه‌یابی کنیم و ببینیم مشکل از کجا نشعت می‌گیرد و خود قضیه مواد مخدر کاملا مشخص هست که چه ویژگی دارد ولی در مورد انسان اطلاعات زیادی نیست و همین باعث می‌شود در مورد انسان مفاهیمی چون فیزیولوژی بدن انسان و صور پنهان انسان اهمیت پیدا می‌کند در درمان اعتیاد برای ما

یک سری صفت‌ها است برای موضوع بحث که جهالت و قضاوت است و ببینیم جهالت چی هست و یک سری صفت‌هادر صحبت‌های مهندس گفته می‌شود مثل دروغ خودخواهی غیبت تهمت زیاده‌خواهی خوپسندی این‌ها چیز‌هایی است که باعث می‌شود جهالت ایجاد شود و باعث می‌شود فرد نادان شود ولی جناب مهندس گفتند: که بر‌عکس است نتیجه جهالت این صفت‌هایی هستند که ما با آن روبرو هستیم و در واقع نبود دانایی که با جهالت روبرو هستیم باعث بوجود آمدن این صفت‌ها می‌شود و در واقع یک سری صفت‌های خوب وجود دارد در صور پنهان ما مانند راستگویی، مسئولیت پذیرای، صداقت درباره خود ما، پس‌انداز کردن و تلاش برای امرار معاش و این صفت‌ها در نقطه مقابل قرار داده شده که انسان مختار است که آن‌ها را انتخاب کند و مسئله‌ای که باعث می‌شوددرست انتخاب کنیم دانایی

است و عدم وجود دانایی باعث می‌شود راه صفت‌های بد هموار شود و ما به راحتی آن‌ها را به دست آوریم به عنوان مثال اعتیاد را مثال بزنیم برای معتاد شدن تلاش زیادی لازم نیست اما برای درمان اعتیاد باید وقت و انرژی بگذاریم و این در واقع یک گنج پنهان است که از یک مسیر نا‌هموار فراهم می‌شود برعکس مسیر‌های ضد‌ارزشی که نتیجه‌اش خیلی سریع به دست می‌آید و آخر و عاقبت ندارد مثل کسی که مصرف‌کننده مواد‌مخدر و یا فروشنده مواد‌مخدر می‌باشد که در یک شب می‌خواهد ثروت عظیمی به دست بیاورد ولی آن را از دست می‌دهد این‌ها را گفتم که این صوری که در وجود ما ایجاد می‌شود در واقع این‌ها را کسب می‌کنیم حاصل این است که در ما حس ایجاد می‌کند و حس باعث می‌شود ما حرکت کنیم و در رسیدن به اهداف حرکت کنیم، حس اولین نیرو به کار‌گیری قوه عقل است و عقل به واسطه حس شروع به عملیات می‌کند و باعث می‌شود فرمان صادر بشود و تمهیدات لازم برای انجام آن کار صادر شود.

این صفت‌هایی که در وجود ما است که در واقع ایجاد نیرو می‌کند ذرّاتی هستند که در وجود ما ایجاد نیرو می‌کنند نتیجه این است که ما حرکت کنیم به سمت یک کار ضدارزشی یا ارزشی و مسئله‌ای که مطرح می‌شود این است که ما قضاوت در مورد دیگران انجام بدیم و کار ضد‌ارزشی بکنیم این نتیجه در واقع وجود یک نا‌خالصی در وجود خود ما است که ما وقتی دیگران را مورد قضاوت قرار می‌دهیم و ما در واقع در وجود خودمان این نا‌خالصی را داریم در کنگره‌۶۰ عقیده بر این است اگر صفت نا‌شایست را در دیگران می‌بینید در واقع این نشان دهنده این است که اون کشش و نیرو و حسی که نسبت به آن فرد داریم و نفرتی که نسبت به آن آدم ایجاد می‌کند نشان دهنده آن است که آن صفت در خود ما است مقدار و کم و زیاد در وجود ما است و این وجه اشتراک است

در واقع این را به ما هشدار می‌دهد که مراقب خودمان باشیم چون نتیجه آن قضاوت حکم صادر کردن ‌مجازات کردن است که بر‌اساس یک سری اطلاعات مختصر درباره دیگران ما قضاوت می‌کنیم و گاهی اوقات تنبیه و مجازات برای آن شخص انجام می‌دهند حالا نمونه‌اش من از یک شخصی پول طلب دارم و امروز قرار بوده پرداخت کند ولی پرداخت نمی‌کند و شروع می‌کنم در ذهنم، در صور پنهان در مورد آن شخص قضاوت انجام می‌دهم این شخص آدم پول دوستی است، اذیت می کند و معرفت را متوجه نمی‌شود و این حرف‌ها را در ذهنم مرور می‌کنم بعد متوجه می‌شوم اون فرد تصادف کرده است و اصلا امکان پرداخت نداشته است چنین قضاوتی ممکن من انجام بدهم به دلیل این که اطلاعات کافی نداشتند و شروع به قضاوت کردن کردم.

تأثیری که دستور جلسه بر روی من داشت وقتی که احساس منفی نسبت به شخصی پیدا می‌کنم بالافاصله به سراغ خودم برگردم دوربین را روی خودم زوم کنم که کجای کار قرار گرفتم،کجای نفسم قرار گرفته است این صفتی که است اگر احساس می‌کنم طرف مقابلم دروغ‌گو یا غیبت می‌کند حتماً این در وجود خود من است که در آن شخص احساس کردم که این احساس بهتری به ما می‌دهد که ما باید در درون خودمان بگردیم و ریشه‌‌یابی کنیم و بعد کم‌کم می‌بینیم محیط اطرافمان سالم‌تر و آرامش بخش‌تری می‌شود و اصلاً دعوا، سو‌تفاهم ‌و جنگ و دعوا صورت نمی‌گیرد و در واقع ریشه همه مسائل که از قضاوت است نسبت به دیگران ایجاد می‌شود همان ندانستن است و باید وجود خودمان را از نا‌خالصی‌ها که وجود دارد همان کاری که در لژیون‌ها انجام می‌دهیم و همان کاری که یکی‌یکی داریم انجام می‌دهیم علاوه بر درمان متدDST و جهانبینی که داریم یاد می‌گیریم این مفاهیم را به ما یاد می‌دهد از این که به صحبت‌های من توجه کردید خیلی ممنونم.

تایپ:مسافر محسن

عکس و تنظیم:همسفر یاسین

نمایندگی امیر اراک