English Version
English

شناخت سیستم ایکس برای رسیدن به درمان

شناخت سیستم ایکس برای رسیدن به درمان

در جلسه امروز مقداری راجع‌ به مسائل جهان‌بینی و یک‌سری مسائل فنی صحبت می‌کنم، مسائل فنی همان درمان اعتیاد، روش و متدهای درمان است. سیستم کنگره به گونه‌ای طراحی شده که همان آموزش و اطلاعاتی که یک شخص در تهران دارد در تمام شعب هم دارد و همه از یک چشمه سیراب می‌شوند و از یک کانال همه آموزش‌های لازم را هم در امور خود‌شناسی یا جهان‌بینی و هم در امور مربوط به مواد مخدر می‌بینند. راجع‌ به این‌که انسان موجود پیچیده‌ای است بارها صحبت کردیم که کهکشان‌ها، جهان اکبر و انسان جهان اصغر یعنی جهان کوچک است، گاهی اوقات من تصور می‌کنم که انسان جهان اکبر است و تمام کهکشان‌ها جهان کوچک هستند. ما سی‌و‌پنج‌هزارمیلیارد سلول داریم که جسم ما را تشکیل داده‌اند و گویا شصت برابر این سلول‌ها ما باکتری داریم. سیستم ما یک سیستم خیلی حساب شده و برنامه‌ریزی شده‌ است و تا زمانی که نتوانیم آن را دقیقاً بشناسیم نمی‌توانیم راجع‌ به آن نظر بدهیم.
ما انسان‌ها از آن‌جایی که دانش و آگاهی بالایی نداریم کارهایی انجام می‌دهیم که بعداً مشکلاتی به‌وجود می‌آید مثلاً در گذشته برای درمان بیماری اسکیزوفرنی با یک میله، جمجمه را سوراخ می‌کردند و از داخل بینی عمل می‌کردند و می‌گفتند این بیماری را از بین می‌برد، حتی جایزه نوبل هم گرفتند ولی بعدها متوجه شدند که این یک جنایت عجیب و غریبی بوده‌ و یا دانشمندان انگلیسی فکر می‌کردند اگر به بدن بچه‌هایی که بیماری تالاسمی یعنی کم‌خونی دارند ویروس HIV، هپاتیت یا خون آلوده بدهند آن‌ها مریض نمی‌شوند و همین کار را کردند و بعد از گذشت ده سال منجر به مرگ همه آن‌ها شد.
کارهایی در درمان اعتیاد مانند URD، بیهوشی، درمان سریع یا درمان فوق سریع انجام می‌دهند که خیلی مد شده و تبلیغ زیادی هم داشته است، ما الان با آزمایش‌های زیادی که در حد سلولی و مولکولی انجام دادیم متوجه شدیم که مخرب‌ترین نوع درمان با نالوکسون و نالترکسون آسیب‌های جدی به قسمت‌های متعدد بدن وارد می‌کند، البته مقاله‌ای در مورد مقایسه روش DST و این روش‌ها انجام داده‌ایم که إن‌شاءالله به زودی چاپ می‌شود و من در کنگره سراسری در بوستون(ماساچوست) در مورد آسیب‌های این روش‌ها صحبت کردم که همه مستند هستند. قطع ناگهانی مواد مخدر چه با نالترکسون و چه در کوتاه مدت با هر روشی باعث می‌شود تا شوک مخربی بر جسم وارد شود.
هر سلول دارای یک نیروگاه یا مرکزی به نام میتوکندری می‌باشد، در روش‌هایی که قطع مصرف داریم این میتوکندری قدرت و انرژی خودش را از دست می‌دهد یعنی مرکز تولید‌ نیروگاه یا مرکز تولید انرژی یک سلول از دست می‌رود و سلول مانند یک شهر است که احتیاج به نیرو و نیروگاه دارد که روی آن اثر می‌گذارد، روی سیناپس‌هایی که در مغز تشکیل می‌شود، روی دوپامین انرژی که مربوط به تحرک و قدرت انسان است اثرگذار است، بر روی سروتونین انرژی و سیگنالینگ کلسیم که کلسیم سیستم‌ها را کنترل می‌کند و روی مقدار چربی بدن اثر می‌گذارد و در آن‌ها تخریب ایجاد می‌کند و برای اینکه سیستم‌های متعددی تخریب شده فرد مصرف‌کننده مایل به مصرف مواد است، چون فرد در تعادل نیست و از روش غلط، مواد خود را قطع کردهو سیستم‌هایی که آسیب دیده درست نشده‌اند. شخص به حیات خود ادامه می‌دهد ولی سیستم‌ها به درستی کار نمی‌کنند برای همین دانشمندان آمریکایی و انگلیسی از لغت Cure به معنی درمان قطعی استفاده نمی‌کنند از لغت Treatment به معنی بهبودی یعنی حال خوب استفاده می‌کنند، ولی من با تمام قدرت به درمان قطعی اعتقاد دارم. در گروه‌های بزرگ آمریکا می‌گویند فقط برای امروز، یعنی بیست سال مواد مخدر را ترک کرده ولی هر صبح که پا می‌شود می‌گوید فقط برای امروز مواد نزنم  و این چقدر سخت و دشوار است.
امروزه در خیلی از مجامع علمی صحبت از این می‌شود هر کس از هر روش و متدی درمان کند ما دست او را می‌بوسیم این حرف کاملاً غلط و نادرست است مانند این می‌ماند که ما بگوییم هر کس بتواند ماشین و تراکتور را حرکت دهد ما دست او را می‌بوسیم، حال ممکن است فردی با ماشین چهار نفر را زیر بگیرد و بکشد و یا با تراکتور مزرعه‌ را نابود کند، هر چیزی باید حساب و کتاب داشته باشد پس هر کس در درمان معتادین کمک کرد دستش را می‌بوسیم، یک فاجعه می‌‌شود. ما در کنگره چند هزار نفر تحت درمان داریم و اجازه ندادیم که هر کسی درمان را انجام دهد، بلکه فرد باید در امتحان شرکت کند، سؤالات فنی و جهان‌بینی را یاد داشته باشد و راهنما شود و بداند افرادی که شیشه، کراک، تریاک، هروئین و گُل مصرف می‌کنند، هر کدام باید چه پروتکلی درمانی را داشته باشند و با چه برنامه‌ای درمان خود را شروع کنند، چه زمانی پله را کاهش داده، کتاب‌های زیادی را باید بخوانند، باید از اخلاق، رفتار و سطح بالایی برخوردار باشند، همه مثبت حرکت کنند آن‌وقت به او اجازه داده می‌شود چهار سال خدمت کند، ما سال گذشته هشت هزار نفر را درمان کردیم که برای آن‌ها می‌توانیم از لغت کیور یا درمان قطعی استفاده کنیم، کسی هم که درمان شد می‌تواند دنبال کار و زندگی‌اش برود و تعدادی هم که می‌مانند خدمت می‌کنند.
یک گروه از مصرف‌کنندگان، بی‌جا‌شدگان هستند که به اصطلاح کارتنخواب هستند و یا کسانی دارای توهم هستند، شیشه می‌شکنند و زورگیری می‌کنند این‌ها ۲ یا ۴ درصد از جامعه معتادین هستند که باید کاری برای‌شان کرد، چون با زبان خوش متوجه نمی‌شوند و در حالت تعادل نیستند این‌ها را باید جایی نگه‌داری کنند تا کمی عقل آن‌ها سر جایش بیاید چون ممکن است بلایی سر خودشان یا دیگران بیاورند، ولی کسی که مهندس است یا سر کار می‌باشد و تریاک مصرف می‌کند نباید او را ببریم و نگه‌داری کنیم، پس برای کل جامعه مصرف‌کننده ما نمی‌توانیم این برنامه‌ها را اجرا کنیم، بنابراین این‌ها یک‌سری مسائلی است که ما در این قضیه داریم البته راه حل هم بود آن‌ها نمی‌دانستند معما چو حل گشت آسان شود. ما داریم این‌ها را تبدیل به مقاله می‌کنیم و می‌گوییم اثراتش این است، چون آزمایش‌هایی که ما انجام می‌دهیم بسیار معتبر است و بعضی از آزمایشات در لندن، نیویورک، کمبریج و یا آزمایشگاه بریستول به صورت سلولی‌مولکولی انجام می‌گیرد، در حد سلولی و مولکولی و اپی‌ژنتیک مشخص می‌کند و معتبر هستند مانند یک پرسش‌نامه نیست که آیا فرزند طلاق بوده‌اند و یا پدر آن‌ها راننده بوده است، این‌ها برای پاس کردن نمرات دانشگاه و فارغ‌التحصیل شدن است، برای درمان به درد نمی‌خورد. کسی ممکن است هزار مقاله داشته باشد ولی نمی‌تواند حتی یک معتاد را درمان کند.
بحثی که داشتیم نامه‌ای به ادیتور بود که حالا این نامه به کتاب تبدیل می‌شود، چند خطی از آن را می خوانم و مرور می‌کنیم «برای درمان یک فرد معتاد خواه مواد مخدر، محرک یا الکل بایستی قسمت‌های تخریب شده فیزیولوژی او آن هم با داروی مناسب ترمیم گردد یا اگر بخواهیم یک فرد معتاد را بدون داروی مناسب در زمان مناسب و با مقدار مناسب درمان کنیم قطعاً موفق نخواهیم شد.» اگر بخواهیم فرد مصرف‌کننده را درمان کنیم بدون استفاده از داروی مناسب مثل این می‌ماند که بخواهیم ساختمان مخروبه را بدون استفاده از مصالح ساختمانی درست کنیم. شما می‌توانید کسی که سال‌ها مصرف‌کننده بوده را بدون استفاده از دارو و با صحبت کردن درمان کنید و تمام معنویات را بیاورید، حتی عیسی مسیح را بیاورید و بگویید با این معتاد حرف بزنید که مواد مصرف نکند نمی‌توانند معتاد را به درمان قطعی برساند، چون حرف‌ها برای معتاد مواد نمی‌شود یا باید به او مواد بدهید مصرف کند و یا مواد درون بدن او راه بیندازید، چون انواع و اقسام مواد مخدری که در بیرون وجود دارد دقیقاً در جسم تولید می‌شود، حال بدن باید یا خودش تولید کند یا از بیرون تهیه کند مانند کفش که یا باید خودمان تولید کنیم یا از خارج بیاوریم.
اکنون دوباره به مثلث درمان اعتیاد یعنی جسم، روان و جهان‌بینی برمی‌گردیم که اعتیاد در قسمت جسم، کدام قسمت جسم فرد معتاد دچار مشکل شده، فردی که خودش را معتاد معرفی می‌کند کدام قسمت جسم او دچار بیماری شده، باید آدرس و مشخصات جایی که بیمار است را بدهیم یا فردی که تومور مغزی دارد این تومور در کجای مغزش قرار دارد، آیا سمت راست یا سمت چپ، دقیقاً در کجا قرار گرفته و چه اندازه‌‌ای است باید همه چیز مشخص باشد.
برای اینکه ما بتوانیم به یک تعریف مناسب دست پیدا کنیم احتیاج به یک مدل داریم تا بر مبنای آن مدل و فرضیه برداشت‌های خود را مطرح کنیم مثل مدل سیستم پاداش یا دوپامین. قدیم می‌گفتند وقتی مواد مطرح می‌شود دوپامین بدن بالا می‌رود و باعث سرخوشی می‌شود که مدار پاداش است این یک مدل بود تا حدودی یک کار را انجام می‌داد ولی شاید هزارها مدار باشد که ما به مقدار کمی پی برده‌ایم که در درمان اعتیاد نقش مهمی دارند، ما فقط دوپامینرژیک نداریم بلکه مدارهای زیادی داریم.
من بر مبنای اطلاعات، آگاهی و تجربه میدانی در طول ۲۶ سال به این نتیجه رسیدم، فرضیه‌ای را مطرح کردم و نام آن را سیستم ایکس گذاشتم در تاریخ ۱۳۹۳ در فصل‌نامه شماره پنجم طب اعتیاد به چاپ رسید به این نتیجه دست یافتیم که این مدل در مورد سایر بیماری‌ها مطرح می‌شود. برای اعتیاد مدل می‌خواستم چرا؟ چون اعتیاد یک بیماری است. کدام قسمت جسم خراب شده است؟ این‌جا روی سیستم ایکس دست می‌گذارد که چه می‌باشد، آن‌ موقع ما سیستم ایکس را برای اعتیاد مطرح کردیم ولی بعد فهمیدیم سیستم ایکس در مورد خیلی از بیماری‌ها هم کار‌ساز است، ما در مورد سیستم ایکس مقاله دادیم، در مورد چهار نوع بیماری سرطان خون کشنده که در معتبرترین روزنامه‌ها چاپ شد، در مورد MS مقاله دادیم در معتبرترین مجله‌های آمریکایی چاپ شده، در مورد سرطان خون و کیس‌ریپورت داده‌ایم و به چاپ رسیده، در کنفرانس راجع‌ به سرطان سینه، جلوگیری از رگ‌زایی در سرطان سینه در تئوری ایکس من سخنرانی کردم.
در جلوگیری از متاستاز سرطان سینه در واشنگتن و نیویورک سخنرانی کردم و بر مبنای سیستم ایکس است، روی کولیت اولسراتیو عمل کردیم به کمک دانشگاه بریستول و کمبریج، نتایج در آزمایشگاه آن‌ها انجام گرفت و البته همه نمونه‌های جانوری است، خون و نخاع، آب‌نخاع و بافت مغز را ۴۰ درجه زیر صفر فرستادیم برای انگلستان و در لابراتوار آن‌ها مورد آزمایش قرار گرفت، این‌ بعداً افتخاری برای کشور خواهد بود.
سیستم ایکس به مجموعه ناقل‌های عصبی و یا نوروترانسمیترها، هورمون‌ها گفته می‌شود. فرق هورمون‌ها با نوروترانسمیترها چیست؟ نوروترانسمیترها مثل تلفن کار می‌کنند از یک قسمت به قسمت دیگر، هورمون‌ها مثل رادیو کار می‌کنند به‌ عنوان یک خبر در سطح بدن پخش می‌شوند آن قسمتی که لازم داشت آن را می‌گیرد، غدد درون‌ریز یا برون‌ریز یا مدیاتورها که ارتباط بین اجزای بدن هستند. ارتباطی که مثانه با کلیه دارد به‌ عهده مواد شیمیایی است که مدیاتور نام دارد و تأثیر متقابل آن‌ها بر یکدیگر و اعضا و جوارح بدن و به الگوهای اپی‌ژنتیک گفته می‌شود، یعنی همان RNA، بیان ژن‌ها این تأثیرات متقابل تا حدودی برای انسان امروزی شناخته شده و در مواردی هم‌چنان ناشناخته است مثلاً کسی شکمش چربی دارد با جراحی چربی‌ها را بیرون می‌آورند، تمام پوست از گوشت جدا می‌شود حالا که محتویات اضافه در آمده پوست شل می‌شود، چون چربی بین پوست و عضله چسبیده شکم مثل زردآلو خشک و پوست چروک می‌شود، پوست اضافه را باید جراحی کنند، جای بخیه‌ها را ترمیم کنند که یک فاجعه درست می‌شود یا پیکر‌تراشی می‌کنند خیال می‌کنند جسم مجسمه گلی است یا معده را کوچک می‌کنند، فرد نمی‌تواند غذا بخورد، موهایش می‌ریزد، چون انرژی به بدن نمی‌رسد، علت این کارها عدم شناخت است، چون زبان بدن را نمی‌فهمند مثل یک تکه گوشت با آن رفتار می‌کنند. ما در کنگره به سهولت وزن کم می‌کنیم، افراد به آسانی ۲۰ کیلو‌گرم کم می‌کنند، همه‌ چیز می‌خورند، چون زبان بدن را فهمیده‌اند اگر زبان بدن را بفهمیم  می‌توانیم همه بیماری‌ها را درمان کنیم، لاغری، چاقی، سیگار، قلیان و هروئین همه چیز را می‌توان درمان کرد.
آنتی‌ایکس یا ضد‌ایکس چیست؟ به مجموعه داروهای اعصاب و روان که به نحو صحیح مورد استفاده قرار نگیرد گفته می‌شود که در سیستم ایکس تخریب ایجاد می‌نماید، البته افکار منفی، استرس و سایر مشکلات، آشفتگی‌های روحی، روانی و فکری که قادر به تخریب سیستم ایکس هستند، سیگار، قلیان، الکل و کراک هم سیستم ایکس را خراب می‌کنند، هم‌چنین افکار منفی، حرص خوردن، ناامیدی، غیبت کردن و تجسس در کار دیگران که به ما ربطی ندارد، اضطراب، بی‌خوابی، بی‌ایمانی و تمام ضد‌ارزش‌ها، مخرب سیستم ایکس هستند خیلی‌ها مصرف‌کننده نیستند پول دارند، تقلب می‌کنند، هر کجا هر چه دست ما است سعی می‌کنیم، صد‌در‌صد سوء‌استفاده کنیم، برنج داریم احتکار می‌کنیم تا پول زیادی به‌دست آوریم، اما این‌ها باعث تخریب سیستم ایکس می‌شود. همین که بچه شلوغ می‌کند فوری می‌گویند بیش‌فعال است اصلاً ما چیزی به عنوان بیش‌فعالی نداریم به جای این‌که به بچه قرص بدهید او را به پارک، محیط‌های بیرون ببرید تا انرژی خود را صرف بازی کند یا کسی خواب نمی‌رود افسردگی دارد این‌که چقدر قرص می‌خورد خیلی مهم است حداقل را استفاده کنید که آن هم آنتی‌ایکس است.
تئوری سیستم ایکس چه می‌گوید؟ از آن‌جا که مواد مخدر، توهم‌زا و الکل از سد خونی مغز عبور می‌نمایند قادر هستند در عملکرد سیستم ایکس مداخله نمایند و در اثر استفاده مکرر شخص از آنتی‌ایکس به نحوی عملیات جایگزینی انجام می‌گردد و آنتی‌ایکس‌ها جایگزین مخدرهای طبیعی و یا سایر مواد تنظیم‌کننده در سیستم ایکس می‌‌شوند. مغز طوری طراحی شده که هر چیزی نمی‌تواند وارد شود چون مرکز فرماندهی است، مویرگ‌هایی که سد خونی را تشکیل داده‌اند از چربی هستند مواد مخدر و الکل در چربی حل می‌شوند و در مغز مداخله می‌کنند و جایگزین می‌شوند. مرفین جایگزین اَندورفین، دینورفین و انکفالین می‌شود، شیشه جایگزین دوپامین و حشیش جایگزین سروتونین می‌شود و سیستم را از تعادل خارج می‌کنند و جایگزین در سیستم ایکس می‌گردند و در این شرایط تعادل مواد بیوشیمی سیستم ایکس مثل دوپامین‌، سروتونین‌، اندورفین، انکفالین‌، دینورفین‌ و استیل‌کولین از تنظیم و نظام طبیعی خارج گردید و به میزان مورد نیاز سنتز نمی‌گردند و ترکیب نمی‌شوند و مواد عصبی تولید‌کننده، تحلیل رفته و شخص کاملاً نیازمند آنتی‌ایکس می‌گردد، بنابراین از تعادل خارج شدن سیستم ایکس پایه و اساس تأثیر اعتیاد بر ارگانیسم می‌باشد و همین‌طور از تعادل خارج شدن سیستم ایکس به نحوی کمی، کیفی و پایه اکثر بیماری‌های جسمی و روانی که تاکنون غیر قابل درمان تشخیص داده شده‌اند می‌باشد.
کمیت یعنی مقدار و کیفیت یعنی مرغوب بودن. اساس کار اکثر بیماری‌ها عدم تعادل در سیستم ایکس است و این یک شوخی نیست نشانه‌اش این است که مقالات زیادی در معتبرترین مجلات به چاپ رسیده و این فرضیه‌ای است که به کمک سایر محققین دیگر با دقت مورد مطالعه و آزمایش قرار خواهد گرفت و این سیستم قابل ترمیم و بازسازی می‌باشد. سرطان سینه، خون، کولیت اولسراتیو، ترمیم زخم، ام‌اس و بیماری صرع همه از یک سیستم تبعیت می‌کنند.

نویسندگان: همسفر نجمه.ک و همسفر زهرا، راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
گردآوری: رابط سایت همسفر زهره، راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .