چهاردهمین جلسه از دور یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی تخت جمشید شیراز با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» با استادی: همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر خدیجه و دبیری همسفر نجمه در روز دوشنبه مورخ ۱۴۰۳/۰۴/۱۱ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_053218_734(5).jpg)
سپاسگزار خداوندی هستم که من را از دنیای تاریکی، جهل، ناامیدی و سرگردانی به سمت دنیایی که دوستانی در آن قرار دارند که بدون هیچ توقعی مهربان و بامحبت هستند، هدایت کرد و اذن ورود به این مکان مقدس را برای من و مسافرم صادر کرد.از بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس و خانواده محترمشان که چنین بستر مناسب و مقدسی را فراهم کردند تا انسانهایی مانند من که غرق در تاریکی و ناامیدی بودند، همراه مسافرشان بیایند و به درمان، حال خوب و رهایی برسند که انشاءالله خیر و برکات کنگره در زندگی آنها جاری باشد و تشکر میکنم از کسی که با آغوش باز با صبر و حوصله من را باحال خراب پذیرفت و عاملی برای ماندگاری من در کنگره شد، حتی بعد از رهایی مسافرم و آنکسی نبود غیر از خانم مرضیه راهنمای عزیزم که خیلی برای من و امثال من زحمت میکشد و صبورانه ما را به آرامش میرساند.
دستور جلسه قضاوت و جهالت چندین سیدیهای آموزنده و جذاب جناب آقای مهندس و استاد امین بیان کردند.خداوند روزی که انسان را آفرید به آن اختیار کامل داد و قدرت قضاوت داد؛ البته قضاوت در مورد خودش نه دیگران از قبیل چه چیزی بپوشم؟ چهکار کنم و کجا بروم؟ خیلی موارد دیگر و انسان را سر دوراهی قرارداد که یکراه آن فسق و فجور و راه دیگر رسیدن به دانایی و آگاهی ختم میشود که انتخاب آن با خود ما هست، بعضی مواقع ما قضاوتهایی میکنیم که بهای خیلی سنگینی دارد. این دستور جلسه به من فاطمه میخواهد بگوید، در امتحان زندگی با یک اشتباه ممکن است نمره پایین بگیری، رفوزه شوید، پس خیلی مواظب باشید. شعبه آمدی که همسفر مسافرت باشی و بال پروازش باشید، مسافرت لبه پرتگاه هست، حالش خراب است و با قضاوت نادرست یا یک حرکت نابجا ممکن است، آن را از لبه پرتگاه به ته دره پرتش کنید.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_053226_396.jpg)
آمدم که مسافرم صعود کند نه این که سقوط کند. دوربینها را سمت خودمان بچرخانیم. از کارهایی که خدای نکرده انجام میدادیم مثل، قضاوت کردن، دروغهای ریزودرشتی که اسمش را دروغ مصلحتی میگذاشتیم، قضاوت در مورد سفر مسافر بر عهده راهنما هست، نه بر عهده همسفرش. من نباید کاری داشته باشم یا از راهنمای خود درخواست کنیم که واسطه شود که من با راهنمای مسافرم صحبت کنم که بگویم، مسافرم گریز میزند، مواد میزند و راهنمای مسافر خودش کاملاً کارش را بلد است که چه کار کند؛چون راهنما روزی خودش مسافر بوده و با کفشهای مسافر من این راه را رفته و تجربه کرده است و خرابی هایش را تجربه کرده است.
حضرت مسیح میفرمایند: خاری را در چشم دیگران میبینی؛ ولی دست بیلی را در چشم خود نمیبینی. آیا این درست است؟ قضاوت در جایگاه خودش لازم و حیاتی هست؛ اما جایگاهش مشخص است. شاید ۹۵ درصد از چیزهایی که ما در مورد آنها قضاوت میکنیم، بی مورد و باطل باشند که فقط انرژی و توان را از ما میگیرند. قضاوت کردن پیش نیازهایی مانند صبر، تحمل، آگاهی بی طرف بودن و خیلی موارد دیگر میخواهد؛ ولی برای جهالت چیزی لازم نیست که از اسم آن هم پیدا است از جهل، نادانی، تاریکی و نیستی میآید. کسی که جهالت داشته باشد و دانایی نداشته باشد خود به خود همراه آن نیستی و نابودی به ارمغان میآورد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_053229_594.jpg)
وقتی دانایی جای خود را به جهالت میدهد، ترس، منیت، ناامیدی و هزاران ضد ارزشی دیگر نتیجه آن میشود، موضوعاتی است که در درمان کنگره ۶۰ به آن پرداختهشده است و در آخر تشکر میکنم از خانم نرگس که الآن در کنگره وجود ندارند؛ ولی من را با کنگره آشنا کرد و بازهم تشکر میکنم از راهنمای عزیزم که حتی بعدازاین که مسافرم به درمان و حال خوش رسید، باعث شد که من در کنگره بمانم و خدمت کنم و آموزش بگیرم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: همسفر فاطمه(استاد جلسه)
عکس: مرزبان خبری همسفر معصومه
ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون هشتم)
ثبت و ارسال:همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی تخت جمشید
- تعداد بازدید از این مطلب :
121