English Version
English

قضاوت روی اعمال خودمان باعث رشد و تکامل ما می‌شود.

قضاوت روی اعمال خودمان باعث رشد و تکامل ما می‌شود.

پنجمین جلسه از دوره پنجاه و پنجم کارگاه‌هاي آموزشي خصوصی کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک، با استادی مسافر راهنما محسن، نگهباني مسافر بهمن و دبیری مسافر محمدحسن با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز سه‌‌شنبه، دوازدهم تیرماه  ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰  آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر؛
از خداوند سپاسگزارم که یکبار دیگر اجازه داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و در بین شما دوستان باشم تا آموزش بگیرم. از راهنمایان گرانقدرم آقای رضا و آقای احمد سپاسگزارم که تلاششان باعث شد که من امروز این حال خوب را داشته باشم. در مورد دستور جلسه قضاوت و جهالت، همه دوستان می‌دانند که بحث اصلی ما درمان اعتیاد به روش DST است و ما اینجا هستیم تا آموزش بگیریم و پرونده اعتیاد را ببندیم و به درمان قطعی برسیم. کنگره۶٠ در ابتدا مثلث درمان اعتیاد را برای ما مطرح می‌کند، جسم، روان و جهان‌بینی باید به تعادل برسد تا ما بتوانیم از دام اعتیاد رها بشویم. اگر هر کدام از این‌ها را نادیده بگیریم درمان ما ناقص می‌شود و با قطع دارو تبدیل به فردی قطع موادی می‌شویم. پس ما موظف هستیم هر سه را با هم پیش ببریم.

یک سری از دستور جلسات در مورد جهان بینی است و یک سری از دستور جلسات در مورد جسم است؛ دستور جلسه این هفته در ارتباط با جهان‌بینی است و ما بایستی بدانیم که چرا نباید قضاوت کنیم و منشاء قضاوت در چیست؟
با نگاه کردن به دستور جلسه متوجه می‌شویم که ریشه قضاوت در جهل ماست، ولیکن چرا قضاوت در ما وجود دارد؟ ما نیاز داریم با قدرت قضاوت مسائل را اندازه‌گیری کنیم، چون به واسطه اختیاری که به انسان داده شد ما همیشه بر سر دوراهی هستیم و باید انتخاب کنیم و قضاوت کنیم کدام راه را برویم و کدام راه را نرویم؟ در اینجا قضاوت در مورد خودمان باعث می‌شود رشد کنیم و به تکامل برسیم و تصمیمات درستی بگیریم و احساسی تصمیم نگیریم. به قول معروف می‌گویند: طرف شخص با عقلی است، یعنی چه؟ یعنی تصمیماتش بر اساس منطق و با تجزیه و تحلیل است نه بر اساس احساسات، ما اینجا یاد می‌گیریم بر اساس عقل تصمیم بگیریم، انتخاب کنیم و در انتها قضاوت کنیم.

قضاوت جایی از روی جهل اتفاق می‌افتد که ما در مورد دیگران قضاوت کنیم به این دلیل که ما اطلاعات کافی را نداریم و حتما قضاوتی که می‌کنیم اشتباه از کار درمی‌آید، چون ما تنها ظاهر و صور آشکار را می‌بینیم و از باطن اتفاقاتی که برای آن شخص افتاده اطلاعی نداریم و به راحتی قضاوت می‌کنیم و حکم صادر می‌کنیم و انرژی مصرف کرده و در انتها حال بدی داریم. در صورتی که اگر این انرژی را روی گره‌های وجودی خودمان متمرکز کنیم و آنها را حل کنیم مطمئناً روز به روز گره‌هایمان باز می‌شود وحال بهتری خواهیم داشت و به صلح و آرامش درونی رسیده و می‌توانیم تصمیمات درست بگیریم.

برای یک سفر اولی این مسئله از الزامات است زیرا نیاز به انرژی زیادی دارد و با انرژی پایین در سفرش مشکل ایجاد می‌شود. افکار منفی و وسوسه‌ها زمانی به سراغ من می‌آید که انرژی من پایین است، اما زمانی که انرژی من بالاست و حال خوبی دارم مطمئناً این افکار به سراغ من نمی‌آید. پس من به انرژی در سفر اول بسیار نیاز دارم. این انرژی را از خوردن داروی به اندازه و سروقت کسب می‌کنم، از خواب شب انرژی کسب می‌کنم، از حضور در جلسات و لژیون انرژی کسب می‌کنم و با دریافت آموزش و نوشتن سی‌دی انرژی کسب می‌کنم و برای دریافت این انرژی وقت می‌گذارم    و این‌ها باعث می‌شود تا انرژی لازم را کسب کنم برای ادامه سفرم و رسیدن به درمان، حالا یک شخص عاقل با این انرژی کسب شده که ما از آن در جهان بیرون بعنوان پول یاد می‌کنیم چه می‌کند؟ آن را دور می‌ریزد یا آتش میزند؟ یا نه با خرید مواد پروتیینی برای قوی‌تر کردن جسم خود استفاده می‌کند تا انرژی لازم برای ادامه زندگی را داشته باشد.
این انرژی هم که ما کسب می‌کنیم دقیقا مشابه همین مثال است که ما برای خودمان استفاده کنیم و تفکر کنیم تا راه حل مشکلی که داریم را بیابیم. به خودم رجوع کنم و ببینم کدام حرف راهنمایم را انجام ندادم که الان حالم خراب است، و این انرژی باعث می‌شود که من ایرادات خودم را رفع کنم و از گذشته تجربه بگیرم و از آن اتفافاتی که در گذشته برایم افتاده بعنوان تجربه استفاده کنم، به قول استاد امین: اتفاقات بدی که در طول تاریکی برای ما افتاده بعنوان یک سرمایه ارزشمند است که ما در اختیار داریم، بعنوان یک حسرت و یا برای یادآوری که حالمان خراب شود نگاه نمی‌کنیم بلکه آن را به صورتی می‌بینیم که یک سری کارها را انجام داده‌ایم و با شکست مواجه شدیم و دارای تجربیات بسیاری هستیم و می‌توانیم از این تجربیات درس بگیریم برای درمان و پیروزی‌های آینده‌مان، و این انرژی باعث می‌شود به درمان و حال خوب برسیم. من وقتی متوجه این مسائل می‌شوم دیگر به خودم اجازه نمی‌دهم دیگران را قضاوت کنم.

در وهله دوم اصلا چرا من دیگران را قضاوت کنم؟ و چه سودی برای من دارد اگر بغل دستی‌ام را قضاوت کنم که آیا مصرف می‌کند یا نه؟
هیچ سودی برای من ندارد و یاد می‌گیرم که کارهای بیهوده را انجام ندهم و در مورد خودم قضاوت کنم که اگر فرمان راهنما را انجام ندادم دلیلش چه بوده و آن دلیل را پیدا کنم، تا بتوانم فرمان راهنما را انجام دهم تا به درمان برسم.چون بدون فرمانبرداری امکانپذیر نیست به درمان برسیم.
و از این نیرویی که خداوند درون ما قرار داده است بعنوان قضاوت و قاضی بودن، بتوانیم در مورد خودمان و در جهت تکامل خویش بکار ببریم و روز به روز به آرامش نزدیک شویم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

عکس:مسافر مهدی
تایپ و تنظیم: مسافر محسن


مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .