آقای مهندس پس از درمان اعتیاد خود در سال ۱۳۷۶ در حال برنامهریزی برای درمان گروهی اعتیاد مصرفکنندگان موادمخدر از طریق DST شدند، ایشان در اثر گذشت زمان و کسب تجربیات متنوع از سیستمهای مختلف درمانی به این نتیجه رسیدند که در گروه درمانی قدرت یا وجدان گروه را میطلبد تا درمان انجام پذیرد و هر جماعتی به منظور بهبودی خود گرد هم جمع میشوند و دیگری درمان گروهی که در این گروه تمام زوایا مدنظر گرفته میشود و افراد بهصورت گروهی از یک علم و دانش حساب شده پیروی میکنند.
آقای مهندس در یکی از جلساتی که در حال آموزش به گروهی از مصرفکنندگان بودند فرمودند؛ به انسان اختیار کامل داده شده تا حاکم بر سرنوشت خود باشد و اگر ما امروز مصرفکننده موادمخدر شدهایم، مقصر اصلی خودمان هستیم. آقای مهندس سؤالی از گروه کردند که آیا به عقیده شما اعتیاد جرم است یا قراردادی؟ عدهای گفتند؛ بیماری و جمعی گفتند؛ قراردادی که در جواب گروه فرمودند؛ جرم قراردادی است و قانونگذار میتواند جرم بودن و یا جرم نبودن موضوعی را اعلام کند؛ ولی نمیتواند بگوید این بیماری، بیماری نیست، زیرا در حوضه تخصص قانونگذار قرار ندارد و سپس فرمودند؛ اعتیاد مرموز نیست، زیرا موادمخدر، الکل و غیره از سد خونی مغز عبور کرده و بهمرور زمان روی ناقلهای عصبی اثر میگذارد و آنها را از حالت تعادل خارج میکند، پیشرونده نیست، زیرا ما میتوانیم با کاهش مصرف موادمخدر (تیپرینگ) آن را پسرونده کنیم و لاعلاج نیست، زیرا با به تعادل رساندن ناقلهای عصبی که از تعادل خارج شدهاند بهمرور زمان و با داروی مناسب میتوانیم بیماری اعتیاد را به خوبی درمان کنیم، در ضمن مانند بیماری فشار خون و دیابت هم نیست، زیرا درحالحاضر بیماری فشار خون و دیابت درمان قطعی ندارد؛ اما اعتیاد به طور کامل درمان میشود.
در مورد بیماری جهانبینی که حلقه مفقوده مکمل درمان قطعی اعتیاد است، گفته شد که چون فرد مصرفکننده بر مبنای یک تفکر و دیدگاه غلط راه و مسیر خودش را گم کرده و به مسیر اعتیاد هدایت شده، باید مسیر خود را اصلاح کند تا به راه مستقیم رهنمون شود و این مهم میسر نمیشود مگر با آموزش جهانبینی کاربردی یعنی در واقع جهانبینی کاربردی چگونه زیستن را به ما آموزش میدهد و اینکه چطور به صلح و آرامش برسیم و حداقل درگیری را با سایر انسانها داشته باشیم و خودمان را با دست خود به مسلخ هدایت نکنیم.
سؤال دیگری که توسط گروه مصرفکنندگان پرسیده شد این بود که این جهانبینی که شما حرفش را میزنید مخصوص اعتیاد است؟ پاسخ دادند که گرچه روزی آن را برای اعتیاد به نگارش در آوردم؛ اما امروز معتقدم که برای سایر انسانها نیز مفید واقع میشود و این کار تازهای نبود، زیرا در فرهنگ گذشته ما بزرگانی مانند؛ عطار که برای عبور از ضد ارزشها و رسیدن به ارزشها هفت وادی را به تصویر کشیدند و مولانا که برای سفر از خلق به سوی حق هشت پله را طراحی کردند من نیز چهارده وادی را برای رسیدن به خود و یا عبور انسان از ظلمت به نور، از ترس به شجاعت، از قهر به مهر، از کفر به ایمان، از حقارت به سرافرازی و در نهایت از نفرت به عشق در طول زمان تقریبی ۱۴ سال به صورت پراکنده به نگارش در آوردم که عبارتند از؛
۱. با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود.
۲. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
۳. باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
۴. در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن به معنای سلب مسئولیت از خویشتن است.
۵. در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.
۶. حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم.
۷. رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.
۸. با حرکت راه نمایان میشود.
۹. وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتر برسد، نقطه تحمل ایجاد میگردد.
۱۰. صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است.
۱۱. چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.
۱۲. در آخر امر، امر اول اجرا میشود.
۱۳. پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.
۱۴. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
نویسنده؛ همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
ویراستاری؛ همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هجدهم)
عکس؛ همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال؛ همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
76