English Version
English

کسی می تواند قضاوت کند که درس قضاوت خوانده باشد

کسی می تواند قضاوت کند که درس قضاوت خوانده باشد

همسفر صغری:
قضاوت به معنی حکم کردن و جهالت به معنی عدم آگاهی و ندانستن است، ارتباط این دو کلمه به این معنی است که ما؛ باید از قضاوت بر مبنای جهالت پرهیز کنیم. بیشتر قضاوت‌ها در ظاهر است؛ زیرا هرچه چشم ما می‌بیند سریع مورد قضاوت قرار می‌دهیم و برای لحظه‌ای فکر نمی‌کنیم که شاید این گونه نباشد که ما می‌بینیم کسانی که دیگران را قضاوت می‌کنند، معمولاً در زندگی خود هدف مشخصی را دنبال نمی‌کنند، هرچه انسان داناتر باشد، کمتر قضاوت می‌کند، هرچه انسان جاهل‌تر باشد، بیشتر قضاوت می‌کند. قضاوت کردن کار بسیار دشواری است، کسی می‌تواند قضاوت کند که درس قضاوت را خوانده باشد و مراحلی را پشت سر گذاشته باشد، ما در کنگره یاد می‌گیریم که فقط دوربین را در زندگی بر روی خودمان زوم و متمرکز کنیم، فقط و فقط عیب‌های خودمان را ببینیم و آن‌ها را رفع کنیم؛ چون مثبت دیدن و مثبت اندیشیدن باعث می‌شود ما آرامش بیشتری داشته باشیم، زمانی که در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم باعث می‌شود انرژی ما از بین برود انرژی؛ باید صرف کارهای خودمان از جمله درمان و آموزش شود.قضاوت کردن در مورد انسان‌ها در ما تخریب ایجاد می‌کند و آرامش و آسایش ما را سلب می‌کند. در جهان بینی مثلث جهالت مقابل مثلث دانایی قرار دارد، مثلث جهالت از سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی تشکیل شده است. کسی که در مورد دیگران قضاوت می‌کند، ممکن است از روی ترس، منیت و حتی ناامیدی باشد، گاهی با قضاوت کردن می‌خواهیم از خود فرار کنیم ما نباید در مورد دیگران که نمی‌دانیم زندگی آن‌ها چگونه است و چه به آن‌ها می‌گذرد و در چه شرایطی هستند قضاوت کنیم؛ باید قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم.

همسفر مریم (مجتبی)
انسان در مقام قضاوت، خداوند به انسان حس را هدیه داد تا دنیا را نظاره کند و با گوش بشنود و با چشم ببیند تا دنیای پیرامون خود را برای حرکت به‌سوی کمال بهتر بشناسد و کارهای خود را زیر نظر داشته باشد و کلاه خود را قاضی کند که چه کاری درست و یا چه کاری ناروا است؛ ولی انسان از مقام اختیار، گاهی به سمت جهالت حرکت می‌کند و به جای این که دوربینش روی خودش باشد، کارهای دیگران را گاه برای سرگرمی، گاه از سر حسادت و گاه برای به زیر کشیدن دیگری او را مورد قضاوت و بازخواست خود قرار می‌دهد. حال کسی نیست که از انسان سؤال کند، اگر خدا می‌خواست که توجه بیشتری به کارهای دیگران بکنید، خوب دو چشم و دو گوش کم بود، حتماً از پشت سرهم چشمی به تو هدیه می‌داد. این که غذا و لباس من فراهم باشد، نه از نوع این که در زندگی سختی نکشم؛ البته سختی خود جزو آموزش است؛ ولی آرامش از نوع دانایی برای انسان بسیار باارزش است. این‌که دلت قرص باشد که پشت سر هیچ انسانی حرف نزدی و مجبور نیستی خود را از دیگران مخفی کنی و هرروز منتظر جواب قضاوت‌هایت باشید. انسان برای دوری از قضاوت؛ باید به سمت منبع نور حرکت کند منبع نور چیزی جز ارزش‌ها نیست که انسان را به سمت آگاهی و دانایی حرکت می‌دهد. انسان حس محدودی دارد که برای قضاوت دیگران مناسب نیست، این حس فقط برای این که انسان کارهای خود را زیر ذره بین بگیرد، خلق شده تا انسان بتواند خود را بهتر بشناسد نه این که دیگران را بشناسد.

ویراستاری: همسفر معصومه مرزبان خبری

ثبت و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مرضیه(لژیون هشتم)

همسفران نمایندگی تخت جمشید شیراز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .