سومین جلسه از دوره شصتو یکم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ همسفران نمایندگی شادآباد با دستورجلسه ( قضاوت و جهالت ) با استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر زهرا در روز سهشنبه مورخ ۱۴۰۳٫۰۴٫۱۲ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستورجلسه این هفته قضاوت و جهالت است همانطور که میدانید ویژگیهایی در همه ما نهادینه شده و قضاوت را از روز اول خداوند در وجود ما قرار داده است چون ما با این صفت به دنیا آمدیم و همه ما از کودکی بر سر دوراهیهایی قرار گرفتهایم هم در صور آشکار و هم در صور پنهان و حتی در خواب هم ما گاهی بر سر دوراهی انتخاب قرار میگیریم که باید قضاوت کنیم و از آنجایی مشکل ایجاد میشود که دوربین را از روی خودمان برمیداریم و شروع به قضاوت کردن درباره انسانهای دیگر میکنیم این قضاوت ممکن است ابتدا از یک اندیشه بیاید و در ذهنمان قضاوت را انجام دهیم که بهتبع آن حس منفی در ما ایجاد میشود و از همانجا میدان جنگ آغاز میشود. میدان جنگ میتواند بین من یا یک فرد باشد، میتواند بین من و یک کشور باشد یا یک ارگان باشد و سالها کارم به یک ارگانی میافتد و حل نمیشود کارم به یک شخصی میافتد و همیشه با آن شخص مشکل دارم زیرا من در صور پنهان یک موشکی به سمت آن شخص پرتاب کردهام و آن فرد یا ارگان هم یک موشکی به سمت من پرتاب کرده است و این میدان جنگ را من ایجاد کردهام و دیگر هرگز نباید انتظار صلح و آرامش داشته باشم باید منتظر عواقب آن باشم زیرا یک حکمی را صادر کردهام و آن صددرصد یک عواقبی را همراه دارد. تخریب از اینجا شروع میشود زیرا من یک قضاوتی را انجام دادهام که هیچ تخصصی در آن نداشتم و وقت و انرژی خودم را صرف کارهای بیهوده کردهام که آن انرژی را باید صرف آرامش و صلح درونی خودم بکنم وقتی انرژی خودم را صرف قضاوتهای دیگران کنم هیچ وقت رنگ صلح و آرامش را نمیبینم گاهی ما کارهایی را انجام میدهیم که نمیدانیم چه بهای سنگینی دارد اگر ما بدانیم قضاوت کردن چه بهای سنگینی را همراه دارد هیچ وقت این کار را انجام نمیدهیم بهای قضاوت کردن این است که اگر یک روز هم از دنیا باقی مانده باشد و یا یک روز به پایان زندگی من مانده باشد خداوند حتماً من را جای آن شخص قرار میدهد که من راجع به او قضاوت کردهام، برای خود من هم پیش آمده که سالها پیش راجع به مصرف کنندهها قضاوت میکردم، از آنها تنفر داشتم، راجع به خانوادههایشان قضاوت میکردم و فکر میکردم آدمهای بیمسئولیتی هستند، بر روی خانوادهشان تسلط ندارند که دچار این معضل شدهاند و خداوند من را در این جایگاه قرار داد که ببیند من چه کاره هستم قضاوت کردن مثل این است که یک تکه ذغال را از کوره دربیاورم و وقتی آن را درآوردم دیگر نمیتوانم آن را در دستان خودم نگه دارم سریع به نفر بعدی میدهم آن هم همینطور و دست به دست مثل بمب ساعتی میچرخد و در آخر، در دستان خودم منفجر میشود. اگر بدانم عواقب قضاوت کردن چه هست آنقدر عاقل هستم که ذغال را از کوره در نیاورم که بخواهم دست به دست کنم ما فقط حق داریم در جاهایی که یک مسئولیتی داریم و در زندگی خودمان قضاوت کنیم قضاوت فقط کار خداوند است که از گذشته، حال و آینده همه انسانها خبر دارد حضرت حافظ میفرمایند:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_083408_928.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر لیلا و مسافر توحید
عکاس خبری: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر فتانه لژیون چهاردهم
لژیون خدمتگزار: لژیون پنجم
تهیه و تنظیم: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده لژیون پانزدهم
ویراستاری و ثبت: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فتانه لژیون چهاردهم
همسفران نمایندگی شاداباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
109