جلسه سوم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی راهنمای محترم مسافر رجبعلی، نگهبانی مسافر کریم و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه (( قضاوت و جهالت )) روز سهشنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-02_23-22-26.jpg)
خلاصه سخنان استاد محترم
سلام دوستان رجبعلی هستم یک مسافر
تشکر میکنم از نگهبان، دبیر، گروه مرزبانی و ایجنت شعبه که به من اجازه خدمت کردن را دادند که بتوانم در این جایگاه آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت میباشد؛ دستور جلسات به صورت زنجیره ای به هم متصل میباشند، یک شخص مصرف کننده زمانی که وارد پروسۀ درمان میشود به خودش میگوید قضاوت و جهالت چه ارتباطی با درمان من دارد، درمان اعتیاد یکی از اضلاع آن جهانبینی است و ما باید جسم، روان و جهانبینی خود را به تعادل برسانیم.
جهانبینی یعنی نوع نگاه ما نسبت به جهان و پیرامون آن که ما بتوانیم جسم خود را سالم نگه داریم قضاوت کردن، از قضاء و منزلت گرفته شده است، یعنی ما باید اندازه یک چیزی را بدانیم تا بتوانیم در مورد آن تصمیم گیری کنیم من در دوران قبل از مصرف مواد مخدر همیشه در حال قضاوت کردن بودم، در صورتی که هیچ اندازه و شناختی نداشتم و دیگران را قضاوت میکردم و ذهن، اعصاب و روان خود را درگیر میکردم تا زمانی که به کنگره آمدم و با آموزش های کنگره دانستم که انسان از دو بخش صور پنهان و صور آشکار تشکیل شده است؛ صور آشکار انسان که با چشم آشکار دیده میشود و صور پنهان نشانههایی دارد که من باور دارم و در کنگره متوجه شدم.
آقای مهندس هم خیلی تأکید میکند، ما قبل از این دستور جلسه، دستور جلسه دیگری داشتیم به عنوان مثال؟ دستور جلسۀ زیبایی بود که یک سی دی به همین عنوان وجود دارد که زمانی یک شخصی قضاوت میکرد در انتها به او میگویند؟ این دستور جلسه جایگزین دستور جلسه دیگری شده است، که ما قدر جایگاه خودمان و دیگران را نمیدانیم که یک شخص در چه جایگاهی است و با چه دیدی نگاه بکنیم، همیشه در حال قضاوت کردن بودیم. انسان زمانی که پا به جهان هستی میگذارد قاضی به دنیا میآید چون دارای اختیار است وقتی انسان به میانه راه میرسد، خداوند میفرماید؛ فالهمهما فجورها و تقواها انسانها همیشه بر سر یک دو راهی قرار دارند و باید تصمیم بگیرند که کدام راه را انتخاب کنند، آیا باید درمان بشوند یا اینکه خیر! باید مواد مصرف کنند یا خیر! باید انسان به یک دانایی برسد تا بتواند تصمیم درست بگیرد بتواند مسیر درست را انتخاب کند و فقط خودش را میتواند قضاوت کند، قضاوتی برای خودش داشته باشد دیگران را نمیتواند قضاوت کند.
ما در کنگره یاد گرفتیم خودمان را عوض کنیم کسی را نمیتوانیم عوض کنیم. تغییرات را ما در خودمان شروع کنیم دیگران هم تغییرات را در ما ببینند حال خوب ما را که دیدند آن موقع شروع برای تغییر خواهند کرد. پس ما نمیتوانیم کسی را قضاوت کنیم، ما در کنگره میگوییم همیشه باید دوربین را روی خودمان بگیریم، پس همیشه باید حواسمان باشد که نيروهاي درون خودمان را هدر ندهیم، صرف تکامل خودمان بکنیم، تکامل خودمان هم در کتاب حال خوش آقای مهندس خیلی قشنگ توضیح دادند. تکامل یعنی به حال خوش رسیدن، تکامل این نیست که من بخواهم جسمم را درست کنم این گونه نیست، باید به آن حال خوش برسم.
در وادی پنجم هم اشاره میکند که اگر انسان بخواهد دوری از ضد ارزشها بکند یکی از کارها تجسس و قضاوت کردن است که باید انجام ندهد. من خودم اوایل سفر بودم ولی سعی کردم یواش یواش با تمرین کردن کنار بگذارم و این آموزش هم فقط در کنگره هست در بیرون خبری نیست، در بیرون فقط باید بروید پیش روانشناس، آن وقت هم که رفتید کلی پول از شما میگیرد و شروع میکند که از ناخودآگاه و خودآگاه است در صورتی که شاید خودش هم نداند چه میگوید. روان یعنی خلق و خو. ما در کنگره آموزشهایی داریم که به جرأت میتوانم بگویم در هیچ کجای دنیا نیست و ما الان داریم آموزشهایی میبینیم که وقتی میگویند قضاوت نکن چون در مقابل آن جهالت است.
دستور جلسه این هفته هم قضاوت و جهالت است.که اگر ما بخواهیم جایگاهی به شخصی بدهیم باید علم و دانش و آگاهی داشته باشیم، انسان وقتی به آن آگاهی و دانش برسد به تکامل خواهد رسید. در بیرون از کنگره هم یک سری قاضی و قضات هستند که نسبت به آن حقوقی که دریافت میکنند و آن چهار چوب میتوانند حکم صادر کنند. من هم قبل از اینکه به کنگره بیایم مینشستم و حکم هم صادر میکردم ولی از زمانی که آموزش گرفتم سعی میکنم هیچگاه قضاوت نکنم.
در اوایل سفر که آمده بودم دم در یکی جلوی یک تازه وارد را گرفت بود و داشت راه کار به ایشان میداد و من گفتم تا زمانی که آموزش نگرفتهایم نمیتوانیم راهکار به کسی بدهیم و در ادامه آقای مهندس راهنماهای تازه واردین را به کنگره آوردند چون ما حتی از جسم خودمان هم هیچ شناختی نداریم در بدن ما هزار و خورده ای میلیارد سلول است که ما هیچ شناختی نسبت به آنها نداریم تشکر میکنم از اینکه به حرفهای من گوش کردید.
مرزبان کشیک مسافر محسن
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-02_23-22-01.jpg)
ضبط صدا: مسافر حمید ل۱۸
تایپ: مسافر جلال ل۶ و مسافر اکبر ل۹
ویراستار: مسافر یحیی ل۶
تنظیم و ارسال: مسافر ابراهیم ل۴
- تعداد بازدید از این مطلب :
314