جلسه دوازدهم از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی ابوریحان با استادی همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر رؤیا، نگهبانی همسفر شهرزاد و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز سهشنبه ۱۲ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ برگزار شد.
![](/EditorFiles/Image/3(4832).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر هستم که به من توفیق داد تا دوباره این جایگاه را تجربه کنم و آموزش ببینم. از راهنمای عزیزم خانم رؤیا عزیز تشکر میکنم که من این اجازه را دادند تا این جایگاه را تجربه کنم.
دستور جلسه این هفته در مورد قضاوت و جهالت است. ما اگر بخواهیم موضوعی را دنبال کنیم یک نفر یا چند نفر باید باشند که دستبهدست هم بدهیم تا راجع به آن موضوع صحبت کنیم. قضاوت هم به همین صورت است. کسی که قضاوت میکند یک داستان دارد و کسی که قضاوت میشود یک داستان دیگر دارد.
کسی در مورد من میترا قضاوت میکند، من باید چه کاری انجام بدهم که آن شخص به من آسیب نزند؟ او میخواهد کاری بکند که من آسیب ببینم و ناراحت بشوم. وقتی که ما وارد فضایی میشویم، فرقی نمیکند هرجا که وارد میشویم وقتی که متوجه بشویم که در مورد ما صحبت میکنند فضای آنجا برای ما یک مقدار سنگین است. آرامآرام آن را حس میکنیم و میدانیم که در مورد ما دارند قضاوت میکنند. این قضاوت علاوه بر اینکه به من آسیب میزند به خود شخص نیز مانند تیر نامرئی، به سمت خودش نیز شلیک میشود که خود نیز آسیب میبیند.
حال ما باید چهکار انجام بدهیم که آسیب نبینیم، ضرر نبینیم و ناراحت هم نشویم؟ ما میتوانیم این مورد را به یک مثلث تشبیه کنیم که سه ضلع دارد. ضلع اول میتواند فرامین الهی باشد که آقای مهندس بارها در مورد آن صحبت کردهاند که هیچگاه قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم. ضلع دوم آن میتواند این باشد که همانطور نظر دیگران برای ما مهم است، انرژی که از آن کاری که دریافت مینماییم مهم باشد نه تأیید دیگران. ضلع سوم این است که چرا ما باید وارد محیطی بشویم که میدانیم در مورد ما دارند قضاوت میکنند. وقتی که وارد یکخانه، یک محفل و یا یک جشن میشویم که تا از آنجا بیرون میآییم راجع به ما قضاوت میشود، ما باید سعی کنیم که اصلاً وارد آنجا نشویم و از آنجا دوری کنیم.
مورد دیگر آنکه آیا ما باید دیگران را قضاوت بکنیم یا نکنیم؟ در یک جاهایی قضاوت باید انجام بشود. برای مثال به شما کاری پیشنهاد میشود و شما میخواهید آن کار را انجام بدهید باید با خودمان فکر کنیم که آیا این کار بر علیه ما است؟ میخواهد مرا به دام بیندازد یا میخواهد برای من پاپوشی درست کند؟ در مورد آن میتوانم قضاوت انجام بدهم، آن هم در چه صورتی؟ درصورتیکه مستندات کامل از آن داشته باشیم.
در قرآن آمده است اگر فاسقی (فاسق به معنی آنکه برای کسی خبری میآورند) اگر فاسقی برای شما خبری آورد حتماً راجع به آن تجسس بنمایید که آیا آن صحبتی که انجام میدهد صحتوسقم دارد؟
به گفته آقای مهندس در شعبه هر کسی یک خدمتی را انجام میدهد. هر شخص بهنوعی خدمت دارد. آقای مهندس میگویند ما آن را کنترل میکنیم نه به این منظور که او را زیر ذرهبین خود قرار دهیم. ما این خدمت را به شما دادهایم و بنابراین بگذارید شما کار را درست انجام بدهید و من دورادور شما را کنترل مینماییم؛ زیرا من مسئول شما هستم تا آن کار به نحو احسن انجام بشود.
دستورات کنگره ۶۰ همه کاربردی هستند. اگر نگاه کنیم میبینیم که همه در مورد مشکلات و مسائل زندگی ما است. همینطور که خانم شهرزاد نگهبان جلسه، ابتدای جلسه فرمودند و ما ۱۴ ثانیه سکوت کردیم و از جهل و ناآگاهی به خداپناه بردیم. این جهالت است که باعث میشود ما قضاوت انجام بدهیم.
اگر مسافرها را در نظر بگیریم، وقتی که وارد کنگره میشوند اگر سعی کنند و به حرف راهنما گوش بدهند، قوانین را رعایت کنند و هم لژیونیهای خود را قضاوت نکنند، مطمئناً سفر خوبی را در پیش دارند.
ما وقتی که در مورد دیگران میخواهیم قضاوتی انجام بدهیم هر کجا که میخواهد باشد انرژی از ما گرفته میشود و انرژی که در کنگره صرف درمان ما میشود کاملاً از ما گرفته میشود.
قضاوتکردن کلاً باعث تخریب ما میشود و آرامش و آسایش را از ما میگیرد.
اگر معنی قضاوت را بخواهیم بگوییم به معنی حکمکردن است و جهالت نیز به معنی ندانستن و آگاهی نداشتن است.
هرچه انسان داناتر باشد جهالت او نیز کمتر است. حال ما چه موقع میتوانیم دانا باشیم و آن جهالت کمتر باشد؟! زمانی که دانایی ما به حدی برسد که ما دیگر نیازی نداشته باشیم که در مورد دیگران قضاوت انجام بدهیم.
جهالت نیز دارای سه ضلع است، ترس، منیت و ناامیدی. صفات منفی ما همان میوه جهالتمان است. مانند اعتیاد که وقتی که مسافران ما وارد کنگره میشوند بهخاطر جهالت و نادانی است که وارد اعتیاد میشوند.
خداوند انسان را آفرید و به او اختیار داد. وقتی که به او اختیار را داد. قضاوت را نیز به او داده است. آن اختیاری که به او داده است دوراه میخواهد انتخاب کند، یک راه تقوا را پیش بگیرد و یک راه فسق و فجور را پیش بگیرد.
خداوند در اینجا شعبدهبازی انجام میدهد. میگوید اگر میخواهید گنجی را پیدا کنید یک راهی را باید بگذرانید، یک راه به سمت کویر و راه دیگر به گلستان میرود. اگر بخواهی به سمت گلستان بروی به جهنم میروی، اگر بخواهی به کویر بروی سر از بهشت در میآوری! خوب این حرف یعنی چه؟ یعنی راه آسان بهسختی و راه سختی بهآسانی مبدل میگردد.
ما اگر یک فردی را در نظر بگیریم که به ثروت کلانی رسیده است و آن هم از طریق دزدی و قاچاق، بهزودی آن را از دست میدهد . ولی کسی که سالیان سال زحمت کشیده، ثروتی را به دست آورده برای خود و خانواده سالیان سال از آن استفاده مینماید.
قضاوت در فطرت همه ما انسانها است. مشکل ما از جایی شروع میشود که ما به خودمان اجازه میدهیم کارهایی که دیگران انجام میدهند را قضاوت کنیم. شما یک قاضی را در نظر بگیرید که میخواهد حکمی بدهد، پروندهای دارد که میخواهد در مورد آن قضاوت کند. باز هم با وجود آن هیئتمنصفه، ممکن است اشتباه کند. پس ما به قول آقای مهندس باید سعی کنیم قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم.
ضربالمثلی هست که میگوید اگر بخواهیم راهرفتن کسی را قضاوت کنیم باید کفش او را بپوشیم و چند قدم راه برویم تا بتوانیم راجع به آن قضاوت کنیم.
در آخر میخواهم بگویم، خدایا صدای افکار مرا خاموشکن تا صدای تو را بشنوم. آنقدر غرق در قضاوت هستم که فراموش کردم قاضی تویی.
![](/EditorFiles/Image/0(118).jpg)
رهایی ۴۰ سی دی همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر رؤیا (لژیون یکم)
![](/EditorFiles/Image/2(5463).jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر غزاله و مسافر کوروش
عکاس خبری: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
ویراستار: همسفر شهرزاد رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون پنجم)
تایپ: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دهم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی ابوریحان
- تعداد بازدید از این مطلب :
153