جلسه اول از دوره پنجاهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی پرستار به استادی راهنما همسفر مهری، نگهبانی همسفر مهسا و دبیری همسفر شیرین با دستور جلسه «قضاوت، جهالت» در روز سهشنبه ۱۲ تیر ماه، سال ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_8130(2).jpeg)
سخنان استاد:
برداشت من از قضاوت این هست که من در کنگره هستم تا روی خودم کار کنم، راهنمایم به من یاد داد که دوربین را سمت خودت بگیر. من فکر میکنم که این دستور جلسه قضاوت و جهالت کلا یعنی همین که دوربینم روی خودم باشد. به فرمایش استاد امین، قضاوت واژهای است که اگر بخواهیم درست تشریح کنیم، مثل تمام واژههای دنیا هست و در زندگی انسان به کار میرود؛ نسبی است یعنی هیچ واژهای معنی مطلق ندارد به جز ذات پاک خداوند که ما به عنوان قدرت مطلق میشناسیم. قضاوت هم مثل تمام مسائلی که ما در کنگره یاد میگیریم، هم خوب و هم بد است. قضاوت کردن را هم آقای مهندس به ما یاد داد که باید دانائیاش را داشته باشیم تا جزء فن و اصول کارمان باشد برای زمانی که میخواهیم در مسند قضاوت قرار بگیریم یا اینکه درس حقوق خوانده باشیم یعنی مربوط به شغلمان باشد.
ولی خوب حالا این واژه برای من همسفر، چه کارائی دارد؟ چرا برای من یک دستور جلسه شده؟
به فرمایش آقای مهندس، برای اینکه انسان اصلا قاضی به دنیا آمده است و هدف این بوده که همواره خودش را قضاوت کند؛ اما از آنجایی که من همسفر کلا در زندگی، کارم معرکه گرفتن بوده و دوست داشتم تا تقصیرها را به گردن دیگران بیندازم؛ این قضاوت کردن برایم به عنوان حجاب کارآمد شد.
من فکر میکنم از تجربه خودم بگویم بهتر است؛ مطلبی از آقای خدامی دیدهبان محترم کنگره در سایت خواندم که فرموده بودند: آقای مهندس به ما یاد دادند که اگر ما هر نقطه تاریک یا ایرادی را در کسی میبینیم در واقع آن در خود ما وجود دارد و این همان آلارم قضاوت هست تا من متوجه شوم.
من یک روز به راهنمایم گفتم، من در مادرم خیلی خصوصیاتی را میبینم که اذیتم میکند؛ به عنوان مثال: مادرم سرشار از ترس بود و از پدرم میترسید و خیلی چیزهای دیگر، راهنما به من گفتند: مادرت مثل یک آینه جلو تو هست تا خودت را درش ببینی و روی خودت کار کنی تا تمام نقایص خودت را به واسطه این لطف الهی جبران کنی، پذیرش این موضوع اصلا برایم خوشایند نبود و مقاومت شدیدی کردم و گفتم: نه من اصلا به هیچ وجه خصوصیات مادرم را ندارم؛ ولی خیلی بهش فکر کردم، آن تلنگر به من زده شده بود و من در دنیای خودم با خودم مواجه شدم.
آقای مهندس به من یاد داد که من در درون خودم دو تا صور دارم، یک صور آشکار و یک صور پنهان که تازه صور پنهانم باز به دو بخش تقسیم میشود، اون بخشهایی که شامل نفس، روح، آرشیو و غیره و بخشی که پنهانتر است، نقاط منفی من هست که من همواره در صدد پوشاندن آنها هستم. من دوست دارم خصوصیات خوبم را جلوه بدهم ولی خصوصیات بدم را بپوشانم. خداوند به خاطر همین ستارالعیوب است، چقدر مکانیزم خلقت خوب است و خداوند با این صفتش به من فرصت میدهد تا هر بار تلاش کنم تا آنرا اصلاحش کنم و جهان را هم پر از آینه آفرید. اگر مثلا من به جزیرهای بروم که هیچ کسی غیر از خودم آنجا نباشد، باز هم میشود زندگی کرد و آدم خودش را در طبیعت ببیند چون الگوی ما خود طبیعت است.
خدا را شکر که من در کنار شما عزیزان هستم و با خصوصیاتی که در تک تک شما میبینم؛ میفهمم که خودم کجای کار هستم و میتوانم روی خودم کار کنم.
مطلب دیگری که میخواستم در مورد این دستور جلسه بگویم این هست که وقتی این دستور جلسه به من افتاد به خودم گفتم: ببین، تو هنوز هم نیاز داری، چون من داشتههای خودم را نمیدیدم، این که هفت سال زمان برد تا مسافرم به کنگره بیاید و اینکه دوست داشتم راهنما بشوم و بالاخره این اتفاق افتاد و در کنار راهنما شدن، راهنمای لژیون تغذیه هم شدم و همه چیز خوب بود؛ اما داشتههایم را نمیدیدم و به داشتههای دیگران نگاه میکردم مثلا لژیونهای پرقدرت را میدیدم و مقایسه میکردم و حالم خراب میشد. من خیلی خوشحالم که از این مرحله عبور کردم؛ بد بود ولی وقتی انسان تجربهای را با بها به دست میآورد خیلی برایش شیرین میشود و زمانیکه ازش عبور میکند به فرمایش آقای مهندس کارآزموده و رها میشود. من دوست داشتم بدون اینکه این مسئلهام را بپوشانم با شما به اشتراک بگذارم و این یک تجربه است و ممکن است که شما فردا راهنما شوید؛ قیاس در شکم قضاوت است و قضاوت در خودش همه ضد ارزشها اعم از سرزنش، قیاس، بدبینی و غیره را دارد؛ ولی زمانیکه بتوانیم روی خودمان کار کنیم و از قضاوت رها شویم قطعا به آرامش خیلی زیادی دست پیدا میکنیم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_8141(1).jpeg)
و در ادامه اهدای تقدیرنامه اعضای لژیون سردار
![](/EditorFiles/Image/54547ec3-b01f-4adb-9791-e89e00097b90.jpg)
تایپ: همسفر پریسا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
ویراستاری: همسفر لیلا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
ارسال و عکاس خبری: همسفر نیلوفر لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
71