سومین جلسه از دوره شصتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی ابنسینا با استادی راهنما همسفر نسرین، نگهبانی همسفر مینا و دبیری راهنمای تغذیه سالم همسفر پریسا با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز سهشنبه به تاریخ بیستونهم خرداد ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
![](/EditorFiles/Image/Picsart_24-07-02_22-23-39-018.jpg)
از خدای خود سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. همچنین از ایجنت نمایندگی سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه حضور داشته باشم و از راهنمایم سپاسگزارم که هر جایگاهی را که تجربه میکنم از زحمات ایشان میباشد و از اینجا انرژی خود را به ایشان منتقل میکنم.
دستور جلسه راجعبه قضاوت و جهالت میباشد؛ وقتی فکر میکردم چرا آقای مهندس موضوع قضاوت و جهالت را جزء دستور جلسه هفتگی قرار دادند، به این نتیجه رسیدم که گاهی اوقات همه چیز از یک قضاوت ساده شروع میشود و قضاوت کردن میتواند خیلی از پیامدهای مهم و ضدارزشی دیگری باشد؛ زمانیکه که ما یک شخصی را قضاوت میکنیم به دنبال آن ممکن است خشم و کینه و نفرت به میان بیاید و دنبالش میگردیم و تجسس و غیبت میکنیم و خیلی چیزها به دنبال این قضاوت کردن میآید.
خیلی دشوار است که بخواهیم راجعبه یک قضیهای صحبت کنیم و قضاوت کنیم. قضاوا کار خیلی دشواری میباشد و اینکه منِ نسرین خیلی راحت این کار را انجام میدادم و هنوز هم با وجود آموزش های کنگره باز هم این کار را انجام میدهم و این نشاندهنده جهل و نادانی من میباشد. من قبل از کنگره، این موضوع را چندین بار در لژیون به رهجویانم بازگو کردم؛ چرا که من قبلا مصرفکنندگان را به گونهای دیگر نگاه میکردم و در ساختمانی که زندگی میکردیم، همسایه طبقه پایین ما مصرفکننده بود و من به دلیل عدم آگاهی و جهل و نادانی که داشتم خیلی راحت آن شخص را قضاوت میکردم که مردم ملاحضه نمیکنند.
شاید در صور آشکار هیچ اتفاقی نمیافتاد؛ ولی در درون خودم و صور پنهان خود بسیار تا بسیار قضاوت میکردم و به دنبال آن ضدارزشیهای دیگری به دنبال خود داشت تا زمانیکه متوجه شدم که یک مصرفکننده میتواند همسر خود من باشد و یک تلنگر سختی بر من وارد شد و من به این نکته رسیدم که گر از عیب خویشتن دانا شوی، کی به عیب دیگران بینا شوی!
اگر منِ نسرین آن چیزی که در درون خودم و خانوادهی خودم اتفاق میافتد را بدانم، دیگر فرصت نمیکنم که به همسایه و اطرافم نگاه کنم و بگویم فلانی چه کار کرد و همه اینها از این نشأت میگیرد که ما همواره در دوراهی انتخاب قرار داریم و این خود ما هستیم که اول باید خودمان را قضاوت کنیم. قبل از اینکه بخواهیم به جای دیگری قضاوت کنیم، اول کفشهایش را بپوشیم و ببینیم که آن شخص در چه شرایطی قرار داشته و دچار هر حرکتی که شده ما نباید قضاوت کنیم.
از خدای خود و جناب آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر را قرار دادند تا از تاریکی درونم بیرون بیایم و این را بدانم که اگر به درون خودم نگاه کنم و دوربینم همیشه به خودم باشد، قطعا میتوانم حسوحال بهتری داشته باشم و همه این آموزشها برای بهتر زندگی کردن و بودن در آرامش میباشد و امیدوار هستم که در مسیر بمانم و خدمتگزار خوبی باشم و بتوانم درسهایی که میگیرم را به دیگران انتقال بدهم.
![](/EditorFiles/Image/Picsart_24-07-02_22-24-08-892.jpg)
لژیون خدمتگزار: لژیون دهم به راهنمایی همسفر نسرین
تایپ: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون پنجم)
عکاس خبری، ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
51