سلام دوستان کلثوم هستم یک همسفر
آقای مهندس در سی دی آهن بحثی که میکند در مورد راز پنهان میباشد. ایشان میفرماید: وقتی که نام فرمان الهی میآید من ناگزیر هستم یک چیزهایی را بیان کنم. متاسفانه امروزه کسانی که خداپرست هستند را امل و یا کسی که دانش زیادی ندارد میدانند و کسانی که خدا را قبول ندارند را متجدد یا روشنفکر و آدمهای باسوادی میدانند. ما درباره ذات خداوند نمیتوانیم مطلبی بیان کنیم. اما صفات خداوند را میتوانیم بیان کنیم که در سوره توحید نیز آمده که نه زاییده شده و نه میزاید. خداوند احد و واحد هست. چیزهای دیگر را که ما نمیتوانیم تصور کنیم. مثل اینکه مورچهای در آفریقا زندگی میکند برای او از رئیس جمهور آمریکا صحبت بکنند. سیستم الهی تشکیلات منظمی میباشد. و سیستمی که بالای سر ما قرار دارد سیستمهای دیگری هم بالای آن قرار دارند. و یک سری مطالب را که فرض کنید از آن آسمان به این آسمان القا میشود. مانند آپارتمانی ۷ طبقه که در هر طبقه آن کار انجام میدهند و هر چه به طبقات بالاتر میرویم از لحاظ علم و دانش ها قویتر و محکمتر هستند. و به این گونه سیستم طراحی شده است انسان با اعمال خودش، خودش را خراب میکند. یعنی کسی نمیگوید که شما برو جهنم، بلکه آن اعمالی که انجام میدهیم خود ما را مجازات میکند. سورهی حدید که به معنی آهن است از طرف خداوند نازل شده که میگوید ما آهن را برای شما فرود آوردیم .و در آن آسیب سخت و سودهایی برای مردم میباشد. در آهن آسیب هست. مخصوصاً در زمان قدیم که چاقو، شمشیر و خنجر که از آهن بودهاند همچنین سودهای زیادی هم دارد و این نکته خیلی مهمی است که آهن از کجا آمده؟ آیا زمین آن را درست کرده است؟ زمین چیزی را نمیتواند درست کند. حتی خورشید هم نمیتواند. خورشید هیدروژن را میسوزاند و تبدیل به هلیوم میکند. گرمای خورشید حدوداً ۴۰۰۰ یا ۵۰۰۰ درجه سانتیگراد است ولی مرکز خورشید دمایش ۱۵ میلیون درجه سانتیگراد است. حال آیا خورشید میتواند آهن را تولید کند؟ خیر.خورشید هم قادر نیست. چون آهن ۵۰۰ میلیون درجه سانتیگراد گرما میخواهد تا تولید شود و این توسط شهاب سنگها به زمین آمده است. و از جای دیگری به زمین نازل شده. حال میگوییم از کجا؟ آیا رسولی این را فهمیده است؟ حالا قبل از سوره حدید سوره واقعه آمده است. چون قرآن در مورد آینده و کهکشانها و زمین و غیره صحبت میکند. در سوره واقعه چنین میگوید: واقعه یعنی اتفاق. واقعهای که با بودنش در آن هیچ دروغی نیست. بعضی چیزها را آباد و بعضی چیزها را خراب میکند و همه چیز مثل غبار ریز میشود. پس سیستمی وجود دارد که بر هر چیزی نظارت دارد. اما ما بر خودمان هم هیچ نظارتی نداریم. یک شهر وجودی به ما داده شده است و ما در حال استفاده کردن از آن هستیم. ما در کارکرد اجزای بدن هیچ دخل و تصرفی نداریم از طرفی هم یک سری نیروهای منفی نیز در این سیستم قرار گرفتهاند که اگر آنها نباشند زندگی ادامهدار نخواهد بود. صحبت دیگر آقای مهندس این بود که ما نباید مداوم در حال تاسف و تاثر از گذشته باشیم با خودمان بگوییم که ای کاش این کار را انجام نداده بودیم یا این اتفاق میافتاد. باید از اتفاقات درس بگیریم. چون هر موضوعی در جایگاه خودش، هم فرمان و هم تقدیر است. زندگی بر مبنای سه چیز استوار است؛ خواست، تقدیر و فرمان الهی. تقدیر همان نامه پیشین است. نامه پیشین اعمالی است که در گذشته انجام دادهایم و حال بازخورد آن را میبینیم. اگر فصل کاشت، کشت کردهایم در فصل درو میتوانیم آن را درو کنیم. کلیه اعمال ما از بدو تولد تا حال و بعضی از روز الست جز تقدیر است. ما نباید از هیچ چیزی بترسیم چون فرمان الهی و یا تقدیر میباشد که در پشت پرده آن رازهای نهانی است. اگر سختی یا مشقتی به وجود میآید پشت آن میتواند چیزهایی باشد که بعداً بفهمید که چه رازهایی را برایتان آشکار میکند و یک چیزی را به ما میآموزد. بارها این گفته را گفتهام کسی که به شما ظلم میکند به شما آموزش میدهد و او خودش ضربه کارش را خواهد خورد. آقای مهندس میفرماید: ما باید به اعمال خودمان نظر بیندازیم و یک سری حرمتها وجود دارند. ما باید حرمت خودمان را نگه داریم. اگر هم کسی نادان است با او سخن نگوییم ما باید به اعمالمان نگاه کنیم و شروع به تصفیه کردن آنها بکنیم آنهایی که درسهای جهانبینی را یاد گرفتهاند روز به روز وضع مالیشان خوب شده وبه این علت است که با مردم خوب رفتار میکنند. دروغ نمیگویند. حقه بازی و تقلب ندارند. و اگر راه را کج بروند به ضرر خودشان است و در آخر، حقیقت کارشان معلوم میشود.
ما همه آیینه همدیگر هستیم. راهنمای شما آینه شماست و این مطالب که گفته شده عین قانون است. مطلب دیگر در مورد این است که باید جایگاه سخن گفتن را بدانیم که کجا چه مطلبی را بگوییم یا نگوییم و لازم نیست دربعضی چیزهاحقیقت آن چیز را بیان کنیم. چون ممکن است ایجاد ناراحتی و مشکل کند. باید خوب بسنجیم که آیا قابل گفتن است یا نه! و شرایط آن مهیا است یا نه! در مورد حقایق هم نباید تعصب داشته باشیم حتی اگر در مورد کنگره ۶۰ باشد تعصب در هیچ چیز جایز نیست. چون باعث میشود انسان تصمیم گیری غلطی داشته باشد و تصمیم ما باید بر مبنای دانش و ایمان و عشق باشد.
در مورد قطبهای منفی اصلاً فکر نکنید. که مانند سایههایی هستند که ما با فکر کردن به آنها، آنها را تقویت میکنیم. باید در صراط مستقیم باشیم و بدترین سم ناامیدی است و همیشه راهی برای امیدواری وجود دارد. کلمات منفی بر روی افکار و زندگی ما تاثیر میگذارد. به یاد چیزهایی باشیم که به ما انرژی مثبتی میرسانند. و از آنها درس بگیریم ولی بر روی آنها متمرکز نشویم. ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
مشارکت مکتوب همسفر کلثوم از لژیون پنجم.
تایپ و ویرایش:همسفر لیلا لژیون پنجم.
ثبت:همسفر فاطمه لژیون پنجم.
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
71