جلسه ششم از دور نهم کارگاههای آموزش خصوصی شعبه دنا؛ روز سهشنبه ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۳با استادی مسافر علی و نگهبانی مسافر محمدجعفر و دبیری مسافر علی با دستور جلسه«قضاوت وجهالت»راس ساعت ۱۷:٠٠ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. قبل از هر چیزی سپاسگزار خداوند هستم بابت قرار گرفتنم در این جایگاه برای خدمت کردن وآموزش گرفتن. در مورد دستور جلسه قضاوت و جهالت مسئلهای که کم و بیش همه ما در روز با آن سر و کار داریم قضیهای است که همه وقت بوده و سعی کردیم در هر مسئلهای که به ما مربوط نبوده در مورد آن قضاوت کنیم. مشاهده کرده ایم که جایی یک تصادفی میشود؛ کافیست چند دقیقه توقف کنیم و تماشا کنیم، همه میشوند کارشناس، طوری کارشناسی میکنند که اگر ندانی فکر میکنی کارشناس راهنمایی و رانندگی هستند، همه هم میگویند اینکه من میگویم درست است. انسانها نتوانستهاند با این مسئله کنار بیایند که برای قضاوت کردن، نظر دادن و کارشناسی کردن آگاهی و دانایی باید باشد. من نمیتوانم در هر موضوعی نظر بدهم من اگر خواستم در مورد مطلبی نظر بدهم باید کاملاً آن مسئله را بدانم تا بتوانم نظر بدهم. اما متاسفانه یاد گرفتهام که در هر موضوعی نظر بدهم خودم هم متوجه میشوم که این کار اشتباه بوده است ولی درس نمیشود که در هر موضوعی نباید قضاوت کنیم من قبل از اینکه بیایم کنگره همیشه فکر میکردم که هیچکس را قضاوت نمیکنم، بعد که آمدم کنگره دیدم که نه اینطور نبوده است من چون مصرفم مواد شیره و تریاک بود شخصی که سفید مصرف میکرد به او میگفتم که فلانی بیا و مواد سفید مصرف نکن یا تریاک مصرف کن،
![](/EditorFiles/Image/photo_%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4-%db%b0%db%b7-%db%b0%db%b2_%db%b0%db%b8-%db%b3%db%b5-%db%b1%db%b7.jpg)
چه فرقی میکند بعد که توجه هم نمیکرد ناراحت میشدم و میگفتم من که به ایشان گفتم چرا این کار را انجام نداد! نمیدانستم که مواد پیراهن و شلوار نیست که سریعا بتواند عوض کند یا کسی که میرفت کمپ یک دوره یا دو دوره میماند و میآمد و مصرف میکرد به آن میگفتم شما چند دوره کمپ بودی، چرا دوباره مصرف کردی، نمیدانستم که جریان از چه قرار است قضیه را نمیدانستم آمدم کنگره متوجه شدم قضیه آنطوری که من تصور میکردم نیست من نزدیک دو سال است که میآیم کنگره یاد گرفتهام در هر موضوعی نباید نظر بدهم و قضاوت کردن کار هر کسی نیست و به نظر من قضاوت کار خداوند است، ولی اگر جایی قرار شد که قضاوتی داشته باشم کاملا باید آن قضیه را بدانم، در سی دی قضاوت و جهالت آقای مهندس اول جلسه از آنهایی که آنجا حضور داشتند پرسیدند برای قضاوت کردن چه چیزی لازم است هر کسی یک چیزی گفت، بعد آقای مهندس گفتند همه اینها درست است بعد گفتند برای جهالت چه چیزی نیاز است که آقای مهندس گفتند اینها همه میوههای جهالت هستند برای جهالت نادانی و ناآگاهی و لازمه آن این است و اگر قرار باشد راه رفتن کسی را قضاوت کنیم بهتر آن است که قبل از قضاوت کردن کفشهای او را بپوشیم و امیدوارم که با آموزشهای کنگره بتوانیم به آن آگاهی و بینش برسیم که برای قضاوت کردن خیلی چیزها باید باشد ازاینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
![](/EditorFiles/Image/photo_%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4-%db%b0%db%b7-%db%b0%db%b2_%db%b0%db%b8-%db%b3%db%b5-%db%b4%db%b5.jpg)
- تعداد بازدید از این مطلب :
74