دوازدهمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافرایمان و استادی راهنما مسافر محمد و دبیری مسافرمحسن با دستور جلسه "قضاوت و جهالت " سه شنبه 12 تیر ماه 1403 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار کرد.
مسافر محمد در مورد دستور جلسه چنین گفت :ابتدا خدا را شاکر و سپاسگزارم که به من توفیق حضور در این جلسه را داد، از نگهبان جلسه، ایجنت و مرزبانان عزیز تشکر میکنم که اجازه حضور در این جایگاه را به من دادند، در مورد دستور جلسه "قضاوت و جهالت"؛ وقتی شخصی وارد کنگره میشود میپرسد که من برای درمان اعتیاد آمده ام و این دستور جلسهها چه ربطی به درمان اعتیاد دارد؟ جناب مهندس این مسئله را کاملاً به زیبایی توضیح داده است که ما از زمان بدو تولد تا زمانی که باید این نفس را تحویل دهیم همیشه بر سر یک دوراهی قرار داریم، ما زمانی که وارد کنگره شدیم و جسم خودمان را درمان کردیم با یک مسئله به اسم جهانبینی آشنا شدیم و همچنین این دستور جلسات و این را متوجه شدیم که انسان دارای دو صور است یک صور آشکار و یک صور پنهان که برای شناخت انسان صور پنهان نیاز است یعنی جسم ما با دارو درمان میشود پس برای درمان، شناخت صور پنهان نیاز می باشد تا اینکه بدانیم برای چه به این دنیا آمدهام و این دانایی در درمان من نقش بسیار مهمی دارد که اگر متوجه آن نشوم درمان صورت نمیگیرد.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-02_20-07-17.jpg)
متد DST کاملاً متد درستی است که با آن درمان در صورآشکار انجام میگیرد ولی در صور پنهان هم باید تغییراتی در آن انجام بگیرد تا بتواند راه خودش را پیدا کند. ما در مسیر ارزشها قرار میگیریم این مسیر ارزشها چپ و راست ندارد و یک شمشیر برنده است و فقط باید این مسیر را طی کنیم و ما فقط دور از حاشیه آمدهایم که درمان شویم و مهمترین قضیه قضاوت است و جناب مهندس بارها و بارها تاکید کرده است که یک سفر اولی فقط باید دوربین روی خودش بیندازد و کاری به اطرافیان خود که چرا سفر خود را خراب کرده است یا آن یکی چرا چرت میزند یا گریز میزند نداشته باشد. ما از دو طریق شارژ میشویم، با سیم و بی سیم، با سیم که همان داروی OT است و بی سیم خوراک روح ما است که باید به آن خوراک جهان بینی، گذشت، معرفت، آگاهی وشناخت نفس خویش را بدهیم، من اگر نتوانم نفس خود را کنترل کنم، غیبت کنم، تجسس کنم، قضاوت کنم، چطور میتوانم مواد مخدر را از خودم جدا کنم پس قضاوت مختص خداوند است و من فقط میتوانم خودم را قضاوت کنم حضرت مسیح میفرماید: که تو اگر خسی را در چشم خود نمیبینی ولی خاری را در چشم دیگران میبینی شما که خود هزاران عیب داری و همینطور علی ابن ابیطالب میفرماید؛ اگر کسی را قضاوت کردی تا روزی که این اتفاق برای خودت نیفتد از این دنیا نخواهی رفت واین یک حقیقت است، قضاوت یعنی خود جهالت و اگر ما قضاوت کنیم باعث میشود ما درمان نشویم.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-02_20-07-22.jpg)
رهایی مسافر حشمت، راهنما مسافر محمد لژیون ششم
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-02_20-07-30.jpg)
رهایی مسافر منصور ، راهنما مسافر ناصر لژیون دوم
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-07-02_20-07-34.jpg)
تایپ، ویرایش و ارسال مسافر سجاد لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
123