English Version
English

انسان به این هستی پا گذاشته است تا در مورد خود قضاوت کند

انسان به این هستی پا گذاشته است تا در مورد خود قضاوت کند

دوازدهمین جلسه از دوره چهل و نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد با استادی مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر علی اصغر با دستور جلسه * قضاوت و جهالت* در روز سه شنبه 12 تیرماه ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد


سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر،
از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، راهنما محترمم تشکر می کنم تا این جایگاه را تجربه و آموزش های لازم را بگیرم.
دستور جلسه امروز قضاوت است، الان فکر می‌کنم چرا در این جایگاه قرار گرفتم؟! متوجه شدم که این آموزش برای من است.
یکی از مشکلات بزرگی که خودم داشتم، همین قضاوت کردن بود، در مورد اتفاقاتی که در اطراف من رخ می‌داد،  قضاوتهایی را در مورد افراد و اتفاقات پیرامون و اطرافم انجام می‌دادم، و این کار زندگی من را خراب و متشنج کرده بود، قضاوت موضوعی نیست که انسان بتواند به سادگی از کنار آن عبور کند.

انسان به این هستی پا گذاشته است تا در مورد خود قضاوت کند و این امری درست است، که زندگی خود را مورد قضاوت قرار بدهد تا بتواند با گذشته خودش فرق داشته باشد و به پیشرفت برسد.
به فرموده جناب مهندس، انسان با ورودش به هستی، هیچ گاه هستی انسان را مورد قضاوت قرار نمی‌دهد و این خود انسان است، که با اعمالی که انجام داده است مورد پاداش یا مجازات قرار می‌گیرد.

قضاوت کردن اول در ذهن انسان انجام می‌گیرد، بعد به عمل درمی‌آید، وقتی شما در ذهنتان شروع به قضاوت کردن شخصی کنید، وقت و انرژی خود را می‌گذارید برای انجام این عمل،  هنگامی که این فکر را به مرحله اجرایی در بیاورید، آنجا دیگر شما کارتان عواقب خاص خودش را دارد و به نظر من ذهن انسان در مورد موضوعات مختلف فکر می کند.
انسان باید آموزش بگیرد که چه فکری را کنترل کند و چه فکری را باید به اجرا در بیاورد و یا در همان نقطه به پایان برساند.
من باید برای فکر و جسمم ساختار داشته باشم. مثل اینکه رانندگی بدون آموزش، کار بسیار سختی است، اما با آموزش و تجربه مفید، به کار بسیار ساده‌ای تبدیل می‌شود.
در اوایل، تمرین رانندگی برای ما کمی سخت بود و زود خسته می‌شدیم ولی پس از گذشت زمان و کسب تجربه به راحتی و بدون خستگی ساعت ها رانندگی می کنیم. چون خیلی از اطلاعات پس از تمرین، تقریبا بصورت ناخودآگاه از طریق رشته های عصبی به سرعت منتقل میشوند.
قضاوت اول یک ساختار در ذهن ما است. وقتی چیزی در درون خودمان وجود داشته باشد آن را در دیگری می بینم و قضاوت می کنیم.
قضاوت کردن مانند اعمال ضد ارزشی باعث تقویت ساختارهای منفی در درون ما می شود. در مورد مصرف مواد حدود ۵سال اول بصورت تفریحی هفته ای یکبار تریاک مصرف می کردم، وقتی در جمع دوستان بودیم یکی از دوستان که در زندگی هم مشکلات زیادی داشت یکسره و بصورت مداوم مواد مصرف می‌کرد و من هم او را قضاوت کردم و می گفتم تو هم مثل ما یکبار مقدار بیشتر مصرف کن و هر لحظه پای بسات نباش، با این حرفم دیگران کلی خندیدند.

یک نگاه مظلومانه ای کرد و یک نیشخندی زد، ده پانزده سال بعد کنار بخاری نشسته بودم و مصرف می کردم و هرچه هم مصرف می کردم نئشه نمیشدم. یاد نیشخندی که علی بهم زد افتادم و همان، کار خودش را کرد.
ما‌ وقتی کسی را قضاوت می کنیم با اینکار موشکی بطرف شهر وجودی آن شخص می فرستیم.
ولی وقتی میخواهی یک موشک بفرستی به طرف شهر وجودی یک نفر، مجبوری سیستم و ساختار دفاعی خودت را خاموش کنی وگرنه، آن موشک روی هوا به وسیله ی ساختار دفاعی خودت نابود می شود و مجبوری که سیستم دفاعی ات را حتما خاموش کنی. وقتی خاموش کردی و آن شخص هم فرستاد، مستقیم می خورد به شهر وجودی خودمان طوری که زیر ساخت هایمان نابود می شود و بعد از چندسال تازه میفهمی چه اتفاقی افتاده است.

من از آنهایی بودم که از مواد مخدر و ناس و سیگار خیلی بدم می آمد. و وقتی کسی اینها را مصرف می کرد قضاوت و بعد مسخره اش می کردم و می گفتم این چه کاری است؟! خجالت نمی کشی؟ در نهایت همین مسائل به سرم آمد.
برای چه؟ چون قضاوت از‌ یکسری صفات درونی ما نشأت میگیرد و هر صفتی که در درون ما وجود دارد و فعال است ما می توانیم آن را در دیگران ببینیم. در گذشته زمانی بود که ناس مصرف می کردم و رفته بودم بازار و با خودم ناس نبرده بودم، رفتم پیش پیرمردی و گفتم حاجی لطفا یک مقدار ناس به من بدهید. نگاهی کرد گفت تو چجوری فهمیدی من ناسی ام؟!
من بیست ساله ناس می اندازم و تو این بازار همسایه ام هنوز نمی داند ناس مصرف می کنم، تو چطور متوجه شدی؟
گفتم: من خودم مصرف کننده ناس هستم، یعنی یک صفت باید درون من باشد تا بتوانم  دیگران را قضاوت کنم.
دیگران برای ما مثل آینه هستند و هر صفت خوب و بدی که در دیگران دیدی که برایت ایجاد حس کرد مطمئن باشیم که آن صفت در ما نیز هست.

مرزبان خبری: مسافر رحیم
تایپ مسافران: محمدرضا لژیون دهم، احمد لژیون پنجم، عطا لژیون هجدهم
ویرایش متن: مسافرمحسن لژیون اول
عکس: مسافر حسین لژیون اول
ارسال خبر: مسافر مظفر لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .