در ابتدای «سیدی آهن» آقای مهندس دژاکام، مسئله الهیبودن را توضیح دادند و عنوان کردند: روزگاری که ما در آن قرار داریم؛ هر کس خداناباور یا متجدد باشد، خیلی میفهمد و هر کس که خداشناس و خدا را قبول دارد، فردی اُمل میباشد و دانش زیادی ندارد. در صورتیکه ما از ذات خداوند نمیتوانیم چیزی بفهمیم و درک کنیم و اطلاعات و آگاهی از کهکشانها هم نداریم.
برای ما، جهان آفرینش سطحی نیست؛ سیستمالهی یک سیستمی است که طبقهبندی شده و تشکیلات بسیار منظمی دارد و همهچیز آن با دقت برنامهریزی شده است و آن بالای بالا که «الله» است را نمیدانیم چه هست؟ صفاتش را میدانیم؛ ولی ذاتش چه هست را نمیدانیم و اینکه چه شکلی و چطور است، برای ما قابل فهم نیست. ما در این جهان که زندگی میکنیم، یک طبقه بالای ما قرار دارد؛ یعنی یک آسمان بالای آسمان ما است و یکسری مطالب از آن آسمان به این آسمان القاء و یا مخابره میشود. هرچه به طبقات بالاتر میرسیم از نظر علم و دانش قویتر و محکمتر است و این سیستم طوری طراحی شده است که خود آدم با اعمال خودش، خودش را خراب میکند و هر شخصی سهم خودش را با اعمالش مشخص میکند که سهم او بهشت است و یا جهنم.
خداوند در کلامالله در مورد قوانین زندگی از جمله طلاق، ازدواج و ارث عنوان نمودند و این قوانین در کتابهایی دیگر هم عنوانشده و به آنها اشارهشده است. در کلامالله سورهای به اسم «حدید» داریم؛ یعنی آهن و در این سوره عنوانشده است: «همانا ما بر شما آهن را فرود آوردیم که در آن است آسیب سخت و سود بسیار برای مردم». شما تصور میکنید، آهنی که در این کره خاکی وجود دارد از کجا آمده است؟ آیا این آهن از آسمان به زمین آمده است؟ ما هنوز جواب درستی برای این سوال نداریم؛ آهنی که امروزه در زمین است، این آهن بهوسیله شهاب سنگها به زمین آمده است یا بهوسیله دیگری به زمین نازل شده است. در سوره دیگری بهنام «سوره واقعه» که واقعه یعنی؛ اتفاق و رویداد و در این سوره در مورد کهکشانها، آینده زمین و خلقت صحبت شده و مطالب را بهطور کامل برای ما عنوان نموده است. کتاب آسمانی بر مبنای آگاهی دانش انسانها نازل شده است، اگر انسانها از آن سوء استفاده میکنند، ربطی به اصل کتاب آسمانی و این قضیه ندارد.
مسئلهای که در مورد این سیستم وجود دارد این نکته میباشد که ما هیچ نظارتی روی خودمان نداریم؛ نه آمدن ما دست خودمان است و نه رفتن ما! گرچه از نظر من آمدنمان، دست خودمان بوده است؛ ولی رفتن ما باز مشخص نیست. در مورد سیستم خودمان هم اطلاعات و آگاهی درستی نداریم، ما انسانها باید همواره در حال تزکیه و پالایش خودمان باشیم و به اعمال خودمان نگاه کنیم که چه کاری انجام میدهیم؟ ما باید ببینیم چه کاشتهایم؟
اکثر افرادی که در کنگره ۶۰ در حال درمان و یا در حال خدمت هستند، شغل آزاد دارند و این افراد اکثراً در کلاسهای جهانبینی شرکت میکنند و مطالب را به خوبی یاد میگیرند و از نظر مالی روزبهروز قوی میشوند؛ برای چه قوی میشوند؟ دروغ نیست و درک کردن که با مردم گرانفروشی نکنند و اینکه انسان هر کاری انجام دهد به خودش برمیگردد. زمانی که انسانها یک کار خلافی را انجام میدهند در واقع خودشان را خراب میکنند.
همه ما، انسانها آینه هم هستیم؛ راهنما شما، آینه شما است و اینکه شما چگونه با راهنما برخورد میکنید در مقابل، راهنما هم با شما همانگونه رفتار میکند. اینکه شما چگونه با مسئولین برخورد میکنید، آنها هم همانطور با شما رفتار میکنند و تکتک این مسائل قوانین و حقایق ژرفی را برای ما آشکار میکند. اینکه چطور این مطالب را انتقال دهیم بسیار اهمیت دارد. ما از بسیاری از حقایق آگاهی داریم و برای ما آشکار میباشد؛ ولی آیا باید ما تمام حقایق را بیان کنیم!؟ باید بسنجیم که کدام حقایق قابل گفتن است و کدام یک قابل گفتن نیست؛ چون بعضی از بزرگان حقایق را عنوان کردند و دچار مشکل شدند. زمانیکه ما میخواهیم حقیقتی را عنوان کنیم، باید حواسمان باشد که افکاری را پریشان نکنیم و اعتقادات مردم را بههم نریزیم. ما نمیتوانیم یکمرتبه اعتقادات مردم را بههم بریزیم و در مورد تمام مسائل به صراحت صحبت کنیم.
من خیلی چیزها را به شما نمیگویم؛ یکسری چیزها را میدانم و به صراحت برای شما عنوان نمیکنم. خیلی چیزها مانند میوه کال یا نرسیده است و باید زمان آن مشخص شود تا آن مطالب عنوان شوند و مسئله دیگر اینکه ما نباید نسبت به هیچ مسئلهای تعصب داشته باشیم؛ تعصب چیز خوبی نیست. من به بچهها گفتهام: شخصی در مورد کنگره حرفی زد، شما اصلاً دفاع نکنید و تعصبی در مورد کنگره ۶۰ نداشته باشید. انسان هر تصمیمی که میگیرد، باید بر مبنای دانش، ایمان و عشق باشد.
انسانها باید این نکته را مدنظر داشته باشند که هیچوقت در مورد قطبهای منفی تفکر ننمایند و همچنین در مورد مسائل منفی فکر نکنند. انسان با فکر کردن به مسائل منفی و اتفاقات منفی آنها را تشدید میکند. زمانیکه یک اتفاق منفی روی میدهد، نباید در مورد آن صحبت کنیم و اگر مدام در مورد آن صحبت کنیم، آن مطلب را قوی و بزرگ میکنیم و انسان باید در صراط مستقیم پیش برود و به مسائل مثبت فکر کند. مسائل منفی و فکر کردن در مورد آنها انسان را به سمت ناامیدی میکشاند و مهلکترین چیز و بدترین چیز برای انسان ناامیدی است.
انسانها همیشه باید، امیدوار باشند و کسانی که ناامید هستند و هر روز به ناامیدی خودشان فکر میکنند بدتر میشوند و دچار وسواس میشوند و وسواس فکری هم پیدا میکنند و در ادامه دچار افسردگی، مسائل و مشکلات بسیار زیادی میشوند؛ پس ما همیشه باید در جهت مثبت فکر کنیم و به یاد خداوند باشیم و از آن انرژی دریافت کنیم.
انسانها باید سعی کنند همیشه به دنبال چیزی باشند که به آنها انرژی بدهد، ما از خیلی چیزها میتوانیم انرژی دریافت نماییم، میتوانیم روی خاطرات خوب خودمان تمرکز کنیم و از آنها انرژی دریافت نماییم. در مورد قرآن فقط مطالب سطحی آن را خواندهایم و آموزش گرفتهایم و انسانها هرچه علم بیشتری دریافت کنند و متفکرتر شوند، میتوانند مطالب بیشتری را از کتاب آسمانی درک کنند و بفهمند.
ایشان در پایان سیدی فرمودند: این نکته را باید مدنظر داشته باشیم هر کاری که میکنیم یک نیمنگاهی هم باید به خودمان بیندازیم که خودمان چه کار کردهایم، باید یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگران.
منبع: سیدی آهن (آقای مهندس دژاکام)
نویسنده: راهنما همسفر نرگس (دنور)
رابط خبری: راهنمای تازهواردین همسفر محبوبه (عضو لژیون سردار)
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
44