سلام دوستان مریم هستم ایجنت یک همسفر:
ما این ضربالمثل را شنیدهایم که میگویند: اگرخواستید فردی را قضاوت کنید با کفشهای آن راه بروید؛ مفهوم این کلام چیست؟ میگویند: بعضیها میگویند: کفش طرف را بپوش یا در جایگاه آن قرار بگیر؛ اما مهندس بسیار زیبا به ما آموختند که در اصل، شناخت انسانها همان دانایی است، زمانی که ما بدانیم انسان چه موجودی است؟ زمانی که بدانیم انسانها با رذائل و فضائل آفریده شدهاند و درون همه انسانها این خصوصیات وجود دارد، اگر از انسانها شناخت داشته باشیم صددرصد میتوانیم طرف مقابل خود را بشناسیم و میدانیم که هیچکدام از ما معصوم نیستیم و درست است که تلاش خود را انجام میدهیم؛ اما این نیست که تمامی حرفها و رفتارهای ما درست باشد.
زمانی که شخصی داد میزند ما باید علت این رفتار را بفهمیم که درون آن چه گذشته که خشم گرفته است، چه ترسی پشت آن بوده است یا فردی که منیت دارد و یک رفتارهایی نشان میدهد باید آن را درک کنیم که ممکن است قبلاً ضربههایی خورده است و ما باید آن را درک کنیم؛ حالا بیاییم بگوییم فلانی را منیت گرفته است و من هم به آن احترام نمیگذارم و این کار را با آن انجام میدهم و این دقیقاً نادانی ما را نشان میدهد.
اگر بخواهم فردی را قضاوت کنم، این نشان میدهد که من دانایی ندارم و انسانها را نمیشناسم. شناخت این است که تکتک اضلاع را بشناسیم و بدانیم ترس و منیت چیست؟ و چه زمانی به وجود میآید و چگونه میشود آنها را مهار کرد؟ ناامیدی چیست و در آن چه اتفاقی میافتد؟ اگر تمامی ابعاد یک موضوع را با تمام شاخ و برگ و لایههای آن بشناسیم؛ مثلاً یک کاری را در یک زمان انجام میدهیم میبینیم چه خوب آن کار را انجام دادهام؛ اما در یک زمان و موقعیت دیگر همان کار را انجام میدهم و آن کار بسیار بد میشود به خاطر اینکه لایههای زیرین آن را به درستی نشناختم و آگاهی نداشتم. امیدوارم به درک و آگاهی لازم برسیم تا بتوانیم به درستی قضاوت کنیم.
سلام دوستان ریحانه هستم راهنما یک همسفر:
ما میدانیم فردی که قضاوت میکند در برابر جهالت قرار دارد یعنی نادان و ناآگاه است.
من چگونه میتوانم شناخت روی نادانی پیدا کنم این نادانی را به دانایی تبدیل کنم؟ من به کنگره آمدهام و آموزش دیدهام که برخی از مسائل ضدارزش است؛ دروغ گفتن، تجسسکردن، قضاوتکردن و... من همه را میدانم؛ اما زمانی میتوانم به شناخت و دانایی موثر برسم؛ مثلاً قبلا میدانستم گناه دارد و به جهنم میروم و به این خاطر این کار را انجام نمیدادم.
اما اکنون این را آقای مهندس به زیبایی برای من شکافتهاست که با انجام هر ضدارزشی چه اتفاقی برای من میافتد و در صور پنهان من چه تغیراتی ایجاد میشود؟ من به آن دانایی رسیدهام و فهمیدهام نباید آن را انجام بدهم؛ اما زمانی من به آن دانایی رسیدهام که فهمیدهام انجام ندهم و تمام آموزشهایی را که گرفتم کاربردی کنم. قضاوت ممکن است در آنی به من برگردد؛ اما ممکن هم است سالها زمان ببرد تا بازخورد آن به من برگردد.
من تجربه قضاوت را داشتم و در آن هنگام انسان فراموش میکند که آن قضاوت را انجام دادهاست که اکنون با آن مواجه میشود و چرا آن زمان به انسان برنمیخورد؟ مگر نمیگویند هر عملی یک عکسالعمل دارد؟ به خاطر اینکه در آن هنگام من شرایط آن را نداشتم، به عنوان مثال اگر من یک صندوقدار را قضاوت کردم و گفتم این تمام پولها را میدزدد، چون من در آن زمان خانهدار بودم و نمیتوانستم همان کار را انجام دهم؛ اما این میچرخد تا من در شرایط صندوقدار قرار بگیرم و آن قضاوت به من برخواهد گشت. امیدوارم بتوانیم تمام آموزشهای آقای مهندس را در زندگی کاربردی کنیم.
سلام دوستان کبری هستم راهنما یک همسفر:
همیشه قضاوت از طرف افرادی است که به موضوعات ناآگاهی و جهل دارند. ما میدانیم که ارزش انسانی به این است که در مسیر ارزشها باشد. زمانی که در جامعه رفتار مناسب با دیگران داشته باشیم و در کار دیگران مداخله نکنیم با ادب رفتار کنیم و کلا ضدارزشیها را انجام ندهیم، این ارزش انسانی ما است که بالا میرود؛ اما زمانی که میگویند: ضدارزش، یعنی با انجام دادن آنها ارزش من پایین میآید. ناآگاهان زمانی که قضاوت در مورد دیگران انجام میدهند، به نظر من آنها فکر میکنند با بازگو کردن عمل دیگران خود را بهتر جلوه میدهند.
اما متأسفانه به خاطر اینکه در مسیر اشتباه گام برمیدارند و ضدارزش انجام میدهند، ارزش خود را پایین میآورند و دیدگاه دیگران را نسبت به خود تغییر میدهند و آن انسان محترم که در نگاه دیگران باید باشند نیستند.
زمانی که من دیگران را قضاوت میکنم و حرفهای بد و ناهنجار در مورد دیگران میگویم، دیگران این دیدگاه را دارند که این شخص خود، انسان درستی نیست که چنین رفتار میکند و این باعث میشود که شان و منزلت شخص پایین بیاید و آسیب آن به خودشخص برسد.
قضاوت را زمانی من ناآگاه انجام میدهم که اطلاعی از زندگی دیگران ندارم و طبق چیزهایی که میبینم از نظر ظاهر قضاوت را انجام میدهم و هیچ گونه آگاهی نسبت به تلاشها و زندگی شخص ندارم. بسیاری از افراد تقدیری که برایشان رخ میدهد با توجه به پیشینه شخص یا استعدادهای درونی شخص است که به جایگاههایی میرسند و من از روی ظاهر آنها را قضاوت میکنم. به نظر من تنها قضاوتی که من انسان باید انجام بدهم قضاوت در مورد خودم است که امروز خود را با دیروز خود باید مقایسه کنم که چه تغییری انجام دادم و این قضاوت است که باعث میشود من پیشرفت کنم و در مسیر درست حرکت کنم.
تایپ: راهنما همسفر آذر (لژیون چهارم)
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
ارسال: مرزبان خبری همسفر شهناز
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
63