در ابتدای سیدی محبت آقای مهندس میگوید: بعضی کارها از نظر ما خوب جلوه میکند اما از نظر دیگران ناشایست میباشد. انسان همیشه در ذات خود به دنبال حق و حقیقت میباشد، عقل سلیم حکم میکند دنبال حق و حقیقت باشیم و این زمانی امکانپذیر میشود که درست فکر کنیم و به فرمان عقل گوش بدهیم. ما باید عاقلانه تصمیم بگیریم نه حسابگرانه زیرا در این صورت از هدف خود دور میشویم. اگر عقل خود را به طرف ارزشها به حد تکامل برسانیم و به دنبال هدفهای پوچ در زندگی نباشیم به آرامش میرسیم. برای رسیدن به خواستهها مسئله زمان مطرح میباشد.
لحظات عمر میگذرد، مهم این است که چگونه از این لحظات لذت ببریم و چگونه زندگی کنیم و اما مهمترین چیزی که در زندگی کوتاه مدت ما لذت بخش است و همیشه باقی میماند محبت است. محبت باید از ته دل و بدون چشم داشت باشد و از روی ریا نباشد آن وقت حس خوبی به ما دست میدهد که وصف ناپذیر است. زیرا هر کاری که ما انجام میدهیم چه غلط و چه درست، چه محبت و چه نفرت همه از درون خودمان سرچشمه میگیرد، از تفکرات ناسالم است و در ضدارزش ها به سر میبریم و نمیتوانیم عاقلانه تصمیم بگیریم. زمانی که یک کار اشتباه را زیاد انجام میدهیم تبدیل به عادت میشود و کنار گذاشتن آن کار سختی میباشد، چرا که درون خود را تبدیل به لجن زار کردهایم. لجن زار و گلستان بودن به دست خودمان میباشد که باز به تفکرات ما بر میگردد مثال من کار خوبی را در زندگی خود انجام میدهم آن کار را تکرار میکنم چون واقعاً به من انرژی میدهد و به شخصی محبت میکنم و تکرارش میکنم این تکرارها روی من اثرات مثبت میگذارد چرا که زندگی را جور دیگری میبینم و از سمت نفرت به سمت محبت در حرکت هستم.
نکته مهمی که آقای مهندس در این سیدی بیان میکند این میباشد که بیشتر بیماریهایی که مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند در اثر دور بودن و نفرت داشتن از یکدیگر است. محبت انسانها را بیشتر به هم نزدیک میکند اما انسانی میتواند محبت کند که از خود گذشتگی را در وجود خود اجرایی و عملی کند، یعنی همه چیزهای خوب دنیا را تنها برای خود نخواهد زمانیکه از خود بگذرم به خود میرسم. اینکه چطور محبت کنم و چطور شخصی را دوست داشته باشم باید به آگاهی و دانایی برسم که خود به خود محبت در من اجرایی و عملی شود. جهان هستی بر پایه اضداد است، اضداد انسان را به طرف تکامل سوق میدهد. محبت یک کلمه یا یک واژه نیست بلکه یک واقعیت است برای زندگی همه ما انسانها و این نیاز به آگاهی و دانایی دارد محبت واقعی برای وجود خود انسان و درون آنها مانند گوهری است که از هر چیز گران بهاتر است. محبت دو سر یک کمان بی انتهاست.
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه ( لژیون هفتم)
ویراستار و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه ( لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر
- تعداد بازدید از این مطلب :
71