یکی از اموری که میتواند آرامش هر انسانی را به هم بریزد، قضاوت کردن میباشد که ناشی از جهل است. خود هر انسانی در لحظه لحظه زندگی خود ناگزیر است حکم کند؛ چه بخورد؟ چه نخورد؟ کجا برود یا نرود؟ چه کاری بکند یا نکند و ... پس فرآیند قضاوت همهجا برای آدمی صادق است؛ اما اگر کمی تفکر کنیم متوجه میشویم که نکته مهم در قضاوت، قدرت تشخیص درست میباشد که آن حکمی که صادر میکنیم صحیح و سالم است یا نه؟ مشکل تمام انسانها ناشی از عدم تشخیص صحیح و جهالت است؛ بزرگترین دشمن انسان جهل و ناآگاهی خودش میباشد. انسان جاهل به دنیا میآید و این گناه نیست؛ اما جاهل از دنیا رفتن گناه است. انسانهایی هم هستند که با تعصب خود میخواهند جهل خود را نگه دارند و یا نمی دانند. چنین انسانهایی همیشه جلوی چشمای خود را بستهاند و در تاریکی زندانی میشوند. انسان جاهل در واقع چیزی درک نمیکند، درک نکردن یعنی ندیدن؛ زمانی چشم ظاهر نمیبیند، این هم ظلمت است اما زمانی چشم عقلش نمیبیند که حجابی آمده و جلوی آن را گرفته و زمانی که درک درست نداشته باشد ظلمت اندر ظلمت است؛ آن زمان هر چیزی هم ببیند فایده ندارد و نه تنها درمورد خود نمیتواند قضاوت درست انجام دهد بلکه گرفتار قضاوتهای نادرست درمورد دیگران یا هستی و خداوند میشود. یک انسان جاهل به خود اجازه میدهد درمورد دیگران و اعمال آنها قضاوت کند. بطور کلی جهالت باعث خودخواهی حب و بغض، کینه و نفرت، تعصب و خرافات، افراط و تفریط، ترس و منیت و ناامیدی میشود. وقتی جهالت باشد، نتیجه آن عدم امنیت است و با رسیدن به آگاهی امنیت خود را نمایان میسازد. همانطور که جناب مهندس فرمودند؛ بایستی به دنبال کسب دانایی علم باشیم، دانایی علم یعنی چگونه زندگی کردن و چگونه عالم زیستن، دانایی علم به انسان یاد میدهد که چگونه ذهنش درگیر قضاوت و پیش داوری شود. قضاوت بیدلیل و بیمنطق به هیچ وجه خوشایند نیست و باعث آزار فکری افراد می شود؛ پس با نگاه کردن به زندگی کسی او را قضاوت نکنیم، زیرا دلایل انتخابهای او را نمیدانیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
38