اولین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی زنجان به نگهبانی همسفر شهلا، دبیری همسفر سمیرا و استادی همسفر فاطمه با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز دوشنبه مورخ 11 تیرماه ۱۴۰3 رأس ساعت ۱6 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت است؛ فاصله بین قضاوتکردن و یا قضاوتنکردن، فقط یک نگاه یا یک دیدگاه است؛ ما دو نوع بیشتر دیدگاه نداریم یا دیدگاه منفی است و یا دیدگاه مثبت. برای مثال؛ من با دوستم صحبت میکنم و میگویم: آیا فاطمه را میشناسی؟ میگوید کدام فاطمه؟
اولین چیزی که به ذهن من میرسد عیبهای فاطمه و افکار منفی است که همیشه یکقدم از افکار مثبت در ذهن جلوتر است و همواره حول محور ذهن میچرخند؛ بعد پاسخ میدهد: همانکه قدش کوتاه است و خیلی منیت دارد و ادعایش میشود. حالا در این برهه نفس باز شده و شرایط برای او مهیا شده است و در اینجاست که قضاوتها شروع میشود، این یک دیدگاه است که از نوع دیدگاه منفی است.
ولی من اگر بتوانم خودم را به جایی برسانم که بهجای دهها عیبی که یک نفر دارد، یک حسن او را ببینم و بگویم کسی که خیلی خوب حرف میزند و پر از انرژی است، وقتی مشارکت میکند، همه لذت میبرند؛ پس دیگر جایی نمیماند که نفس بخواهد عرضاندام بکند و پشتبند آن چه میشود؟ این میشود وقتیکه فلانی حرف میزند و مشارکت میکند، من از صحبتهای او لذت میبرم، وقتیکه کنار او مینشینم، لذت میبرم و دیگر قضاوتی در کار نیست چرا؟ چون دیدگاه من عوض شده است.
دو نفر از یک نقطه منظرهای را نگاه میکنند؛ یکی کثیفی پنجره را میبیند و آن یکی زیبایی منظره را میبیند. یا اینکه دو نفر میخواهند از یک مسیری بروند، یکی آنقدر غر میزند که خسته میشود؛ ولی دیگری آنقدر غرق زیبایی مسیر میشود که نمیفهمد که کی به مقصد رسیده است. پس دیدگاهها در قضاوتکردن خیلی مهم هستند.
کسانی هم که قضاوت میکنند، به سه دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول؛ افرادی که قضاوت میکنند که او چه کاری کرد و چهطور رفت و چه گفت.
دسته دوم؛ کسانی هستند که قضاوت میکنند و در کنارش حکم هم صادر میکنند؛ برای مثال فلانی جواب سلام تو را نداد، پس از فردا تو هم جواب سلام او را نده تا بفهمد که چند، چند است؛ بنابراین اینها کسانی هستند که حکم را صادر میکنند. اما دسته سوم؛ کسانی هستند که هم قضاوت میکنند و هم حکم صادر میکنند و هم آن را لازمالاجرا میدانند؛ درحالیکه میبینی، فردی که قضاوت شده از هیچچیز خبر ندارد و تا او را در خیابان میبینی و سلام میدهی، از طرف دیگر خیابان عبور میکند.
یا در یک جایی نشستهای و از یک چیزی تو را محروم میکنند؛ ولی تو از چیزی خبر نداری؛ حتی بدون اینکه دلیلش را بدانی؛ یعنی آن موقع یکطرفه به قاضی رفتهاند. قاضی با تمام علم قضاوتش که متهم و شاکی در یک ردیف مینشینند و البته با مدارک و اسناد؛ وقتی میخواهد رأی بدهد، ممکن است بعد از چند سال رأی اشتباه بوده و یک فرد بیگناه را متهم کرده باشد و به این راحتی قضاوت انجام شده و حکم هم صادر شده و اجرا هم شده باشد.
من نمیدانم چند درصد از ما وقتیکه کسی از دیگری ناراحت است و یا او را قضاوت میکند، به او میگوییم که من فقط حرفهای تو را شنیدهام و فعلاً صحبتهای نفر دوم را که غایب است را نشنیدهام. پس بهترین راه این است که بتوانیم فقط با شخصی که با او رابطه داریم، گفتوگوی کوچکی بکنیم.
به گفته آقای مهندس ما اگر از کسی ناراحت باشیم، حرفمان را به همه میگوییم جز خودش و پیش همه او را قضاوت میکنیم اما به خود شخص چیزی نمیگوییم. اما باید یاد بگیریم اگر با کسی دچار مشکل میشویم، ابتدا با خودش حرف بزنیم که در اینصورت مطمئن هستم که 95 درصد از مشکلات حل میشوند. وقتیکه گفتو گو میکنیم، متوجه میشويم که شاید برداشتی که طرف مقابل ما از ما کرده، اصلا چیزی نیست که ما گفتهایم. قضاوتکردن در مورد خوبیها، مشکلی ندارد و خیلی هم خوب است.
تایپ: همسفر سمیرا، راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر ناهید، راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
عکس: همسفر مهسا (مرزبان خبری)
تنظیم و ارسال: همسفر فرشته (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
98