English Version
English

بهترین قضاوت؛ قضاوت خودمان است

بهترین قضاوت؛ قضاوت خودمان است

جلسه‌ هفتم از دوره‌ پانزدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی یحیی زارع؛ با استادی راهنما همسفر فاطمه و نگهبانی همسفر احترام و دبیری همسفر ثریا با دستورجلسه «قضاوت‌وجهالت» در روز دوشنبه‌ یازدهم  تیر ‌ماه  ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر، خدا را هزاران بار شکر که در جمع با محبت شما عزیزان هستم؛ در مکانی که اولین ریزش‌های آموزش‌های کنگره را دریافت کردم و توانستم در کنار دوستانم قد بکشم و انشاالله بتوانم انتقال دهنده‌ی این آموزش‌ها و اطلاعات به دیگر عزیزانانی که راه برایشان نمایان شده و یا هنوز در راه هستند باشم، از نگهبان عزیز تشکر می‌کنم که به من این اجازه را داد که در این‌جا باشم خدمت کنم و آموزش بگیرم.

دستور جلسه‌ی امروز درباره‌ی قضاوت و جهالت است؛ ابتدا باید تعریفی را بگویم از قضاوت درست؛ اول باید بدانیم که همه‌ی ما ذره‌ای هستیم از وجود خداوند، اگر خداوند را اقیانوسی در نظر بگیریم، همه‌ی ما قطره‌هایی هستیم که خداوند؛ از صفات خودش در ما تعبیه کرده است، تنها صفتی که مخصوص خداوند است و هیچ کدام از بندگان ندارند، کبریایی خداوند است و دیگر صفات خداوند به صورت قطره و ذره در ما نهادینه شده و قاضی بودن هم یکی از صفات خداوند است که در انسان‌ها نهادینه شده، از آن زمانی که خداوند به انسان اختیار را داد، به او قدرت تجزیه و تحلیل راهم داد که انتخاب کند، قضاوت کند، بررسی کند و راه خودش را انتخاب کند.

ما انسان‌ها در طول زندگی‌مان بر سر دوراهی‌های مختلفی قرار می‌گیریم و این انتخاب و تجزیه و تحلیل است که ما را راهنمایی می‌کند که مسیر درست را در زندگی پیش بگیریم، در یک قضاوت درست افراد بر اثر آن شواهد و اطلاعاتی که وجود دارد با تفکر و تجربه‌ای که دارند حکم صادر می‌کنند و مطمئناً آن حکمی که بر اساس شواهد و اطلاعات درست باشد و با تجربه و تفکر حتماً همراه باشد، حکمی ‌است که در راه عدالت است، پس در یک قضاوت درست باید معرفت و عمل سالم در نظر گرفته بشود تا عدالت برقرار شود، ولی بحث جلسه‌ی امروز ما قضاوت و جهالت است و این دو چه ارتباطی با هم دارند؟ در بعضی از قضاوت‌ها متأسفانه فقط جهالت است که در نظر گرفته می‌شود؛ جهالت چیست؟ همه‌ی ما با مثلث جهالت آشنایی داریم؛ منیت، ترس و ناامیدی، هر چقدر که این مثلث جهالت بزرگ‌تر باشد، مثلث دانایی ما کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شود، و وقتی که مثلث دانایی کوچک‌تر شد مخصوصاً مخصوصاً وقتی ضلع تفکر کوچک‌تر شد باعث می‌شود که دیگر هیچ عمل درستی انجام ندهیم و نتوانیم تصمیم گیری درستی داشته باشیم، در وادی اول ما می‌گوییم با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آن‌چه هست رو به زوال می‌رود، این ضلع ترس در مثلث جهالت می‌آید و طوری قضاوت می‌کند که تفکر در آن نقشی ندارد، کسی که منیت دارد نمی‌تواند قضاوت درستی انجام بدهد.

ما در جزوه جهان‌بینی آموزش گرفتیم که کسانی که توانایی دارند دچار منیت می‌شوند ولی متأسفانه در منیت توانایی‌هایشان بر علیه خودشان کار می‌کند و در ناامیدی افراد نه تنها خودشان دست به تجربه نمی‌زنند بلکه از تجربه دیگران هم استفاده نمی‌کنند و همه‌ی این‌ها باعث می‌شود که قضاوت‌های نادرستی را داشته باشند، یکی از قضاوت‌های نادرستی که در راستای جهالت پیش می‌رود قضاوت درباره زندگی دیگران است، تمام ادیان الهی ما را از قضاوت بر حذر داشتند، قضاوت‌هایی که سعی می‌کنیم سرک بکشیم در زندگی دیگران، تجسس کنیم و درباره کارشان قضاوت کنیم و نتیجه‌گیری کنیم.

 وادی پنجم به ما می‌گوید که چگونه بتوانیم ساختارهای ذهنی و فکری‌مان را عملی و اجرایی کنیم، که‌ چند تا پله به ما نشان داده است؛ یکی از پله‌هایی که به ما نشان داده برای خروج از اضطراب و افسردگی و عدم اعتماد به نفس، دوری کردن از تجسس، قضاوت و غیبت است، من قبلاً ترتیبی برای این‌ها قرار نمی‌دادم ولی بعد که خوب دقت کردم، دیدم که قضاوت وسط تجسس و غیبت آمده است، یعنی چه؟ یعنی لازمه‌ی قضاوت تجسس کردن است، در زندگی دیگران وارد شدن است، وقتی که یک حرفی را از کسی می‌شنویم، بدون این‌که اطلاعات کافی داشته باشیم، می‌آییم قضاوت می‌کنیم، خودمان حکم می‌دهیم و همه‌ی  نقش‌ها را خودمان یک‌جا انجام می‌دهیم، مأمور جمع آوری اطلاعات خودمان می‌شویم، مأمور آگاهی خودمان می‌شویم و قاضی می‌شویم و حکم می‌دهیم، حالا چه جوری اجرایش می‌کنیم؟ با غیبت کردن و گاهی اوقات خدای نکرده با تهمت زدن، چه جوری می‌آییم غیبت می‌کنیم و آن حکمی را که صادر کرده‌ایم به افراد دیگر منتقل ‌کنیم و باعث می‌شویم یک کار ضد ارزشی را انجام بدهیم، ما داریم در راستای مثلث جهالت حرکت می‌کنیم، کسانی که در زندگی دیگران دخالت و قضاوت می‌کنند نه تنها آرامش و انرژی خودشان گرفته می‌شود، بلکه آن انرژی که باید صرف بازسازی خودشان بکنند دارند صرف نابودی و تخریب خودشان می‌کنند و در آخر کار در مقام غیبت باز هم در وادی پنجم به آن اشاره شده و می‌گوید که به دیوار پوسیده‌ای تکیه می‌کنند که آخرش یک روزی روی سر خودشان خراب می‌شود.

حدیثی داریم که می‌گوید: اگر کسی را در مورد موضوعی قضاوت کردیم از دنیا نمی‌رویم تا این‌که خودتان درباره‌ی همان موضوع قضاوت بشوید و بهترین قضاوت؛ قضاوت درباره خود است.

انسانی که شروع کند درباره خودش قضاوت کند و عیب‌هایش را بشناسد، دیگر وقت نمی‌کند که به قضاوت دیگران بپردازد، هرچه که ما در راه بالا بردن دانایی‌مان تلاش کنیم قضاوت‌های ما عادلانه‌تر می‌شود، دانایی که بالا برود ما از مثلث جهالت دور می‌شویم و بیشتر روی خودمان متمرکز می‌شویم و این را در نظر بگیرید که بهترین قضاوت؛ قضاوت خودمان است.

 یک ضرب المثلی هم داریم که حتی درباره خودمان هم که می‌خواهیم قضاوت کنیم باید کلاهمان را قاضی کنیم؛ کلاه قاضی کردن یعنی: داوری کردن از روی وجدان، وقتی که من بخواهم یک مسئله‌ای را قضاوت کنم درباره خودم ،کلاهم را بگذارم وسط، وجدانم را بگذارم وسط و تمام چیزهایی را که اطلاع دارم را بگویم و بعد از روی آن قضاوت و تصمیم گیری کنم.

بهترین قاضی خداوند است؛ خداوند است که از صور آشکار، از صور پنهان‌مان خبر دارد، خداوندی که نیاز به شاهد ندارد، آن شاهد کل همه‌ است چه درکار ما، چه در بیداری ما و بر همه‌ی اعمالمان ناظر و آگاه است، پس انشاالله بتوانیم در صراط مستقیم حرکت کنیم و طوری قضاوت و رفتار کنیم که جلب نظر قدرت مطلق باشیم، وقتی که دانایی‌مان را بالا ببریم حتماً می‌توانیم تزکیه و پالایش را آغاز کنیم و انشاالله به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافته‌ایم.

یک حس خوبی دارم دراین شعبه،می‌خواهم تشکر کنم ازعزیزان؛ روز اولی که وارد کنگره شدم از خانم راضیه‌ی عزیز تشکر می‌کنم که ایشان مرزبان بودند و الفبای کنگره را در قسمت تازه واردین به من آموختند و دوستان خوبم در لژیون یکم به راهنمایی خانم افسون به من کمک کردند و خانم شهین در لژیون دوم و دوستان عزیزی که همه‌ی آن‌ها را می‌بینم که خدمتگزار شدند، و لژیون سوم که تازه آن روز نو پا بود و خدا را شکر لژیون‌های دیگری هستند در این شعبه، قدر این صندلی‌ها و این لحظات را بدانید، از ایجنت‌های دوره‌ی قبل خانم اشکذری و خانم مینا تشکر می‌کنم و تشکر ویژه از خانم زهرای عزیز که جان تازه‌ای به این شعبه بخشیدند، انشالله خداوند همیشه همراهشان باشد، باز هم از نگهبان سپاسگزارم، انشاالله همگی بتوانیم یاران محبتی باشیم در کنار هم و در راستای اهداف کنگره قدم برداریم، ممنونم که به حرف‌های من گوش کردید.

مرزبان کشیک: همسفر اعظم و مسافر محمد

تایپ و ویرایش: همسفر مریم خدمتگزار سایت (لژیون اول)

عکس و ارسال: همسفر اعظم مرزبان خبری

همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .