گفتوگوی با دستیار اسیسانت محترم همسفر آذر ترتیب دادهایم.
همسفر زهرا، مسافرشان علیرضا با بیش از بیست سال تخریب وارد کنگره شدند. آخرين آنتی ایکس شیره تریاک مدت سفر اول ده ماه و هجده روز و به راهنمایی همسفر آذر و مسافر عیوضی، رهایی پنج سال در ادامه سفر نیکوتین داشتند، رهایی چهار سال وسه ماه ورزش همسفر شنا و دارت ورزش مسافر والیبال.
برای سر زدن به شعبات مختلف برای برگزاری انتخابات چه حس و انرژی به شما منتقل میکند؟
من قبل از اینکه وارد این خدمت بشوم شعبه دیگری نرفته بودم شاید به دلایلی در تهران یکی دو تا شعبه رفته بودم، یعنی در واقع سفرکردن حس خوبی دارد.
من وقتی به شعبهای میروم برای انتخابات، آن سفر انجام میشود و خیلی آموزشها برای من در سفر پیش میآید، فکر میکنم این در قسمت انتخابات وجود دارد. برای ما همسفرها که اکثرا" عادت داریم با یک نفر دیگر مسافرت کنیم، اما در این قسمت مجبور هستیم تنهایی خودمان برویم یا با یکسری از دوستان و همکاران این سفر را طی کنیم، ولی اکثر جاها باید تنهایی برویم و یک حس خیلی شیرین، دلنشین و خوبی دارد. در واقع میشود گفت وقتی بچهها را میبینی مخصوصا" در شهرستانها که با چه عشقی خدمت میکنند، چقدر دوست داشتنی هستند و چقدر عاشقانه میآیند کنگره و آنجا را دوست دارند، آدم حس خیلی خوبی میگیرد.
وقتی اشتیاق آنها را در انتخابات میبینم که چقدر برایشان مهم است به آدم حس خیلی خوبی دست میدهد و از کارش انسان واقعآ لذت میبرد.
من واقعا" جا دارد از خانم آذر تشکر کنم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه خدمت کنم.
مشتاقیم که با خدمتهایی که در کنگره داشتید آشنا شویم؟
دو دوره کمک راهنما بودم و خدمت مرزبانی را هم تجربه کردم و حالا خدمتهای ریز هستش ولی مهمترین آنها این دوتا خدمت بوده است.
با توجه به تازه تأسیس بودن شعبه امیر بخش همسفران از نقطه نظر حضور در انتخابات و بقیه مسائل چگونه دیدید و چه پیشنهادی برای قویتر شدن همسفران شعبه امیر دارید؟
شعبههای تازه تأسیس یک انرژی خاصی درونشان است چون بچهها خیلی تلاش میکنند با انرژی خدمت کنند و با عشق تلاش میکنند که شعبه خیلی خوبی داشته باشند و این مسئله هم در شعبه امیر به چشم میخورد. انتخابات خیلی خوبی بود بچهها خیلی با اشتیاق شرکت کردند، با نظم بودند و واقعآ من خودم لذت بردم از حضورشان ممنونم.
اگر بخواهم بگویم چه پیشنهادی برای قوی تر شدن شعبه دارم، این هستش که همه اوکی بودند و چیز خاصی به نظر من نمیآید، فقط اینکه همراه همدیگر باشند همان طوری که تا حالا بودند و قوانین را رعایت بکنند. به نظر من هر شعبه ای که بخواهد قوی باشد باید این را در نظر داشته باشیم که یک کنگرهای باشیم وقتی جمله کنگرهای را میگویم به نظر من یعنی همه چیز در آن وجود دارد. قوانین، حرمتها، اگر بتوانیم همینها را رعایت کنیم مطمئنم یک شعبه خیلی خوبی خواهیم داشت.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b4_%db%b1%db%b7%db%b4%db%b0%db%b2%db%b7.jpg)
از بودن در کنار خانم آنی و اسیستانتهای اگر خاطره خاصی دارید که آموزشی برایتان در پی داشته دوست داریم از زبانتان بشنویم؟
سرتاسر خاطره است، ولی وقتی من در این جایگاه قرار گرفتم و بزرگان را دیدم، اسیستانتها و خانم کماندار را دیدم، یک چیزی که من از آن خیلی لذت میبرم، میبینم و میخواهم از ایشان آموزش بگیرم، این است که وقتی خانم کماندار را میبینم با چه عشقی دارند خدمت میکنند، یعنی همه دوستان همینگونه هستند، اما خانم کماندار با این همه دغدغه که دارند وقتی تشریف میآورند، اگر ما کاری داشته باشیم و هزار هم خسته باشد با عشق تمام کارهای ما را پیگیری میکنند و در واقع میشود گفت که محبت خالص هستند و این خیلی برای من جالب است.
هیچ وقت نمیگویند خسته هستم و یا نه بعدا، در هر شرایطی باشد تمام تلاش خود را میکنند که مسئله ما همسفرها را حل کنند و در کنار بقیه دوستان خانم آذر و خانم شهره و خانم منیره و دیگر اسم نمیبرم و همه عزیزان سعی میکنیم خدمت خوبی داشته باشیم و اینکه واقعآ خدمتگذار باشیم، با جون و دل خدمت کنیم و تکتک این عزیزان این طوری هستند. من این را از آنها یاد گرفتم که تفاوتی بین شعبهها، بین بچهها و شهرها اصلا" وجود ندارد و همه برای آنها یکی است و با جون، دل برای آنها خدمت میکنند. تمام تلاششون این هستش که همه شعبهها خوب باشند و این چیزی است که همه دنبالش هستند، یعنی دغدغه آنها شعبهها و بچهها هستند که بتوانند کمک بکنند و این عزیزان بتوانند آن فضای امن و خوبی را داشته باشند و حالا اگر سفر اول باشند سفر کنند سفر دوم باشند به نحو احسن مسیرشان را طی کنند و در همه قسمتها این را من دارم میبینم، در ساختمان ققنوس عزیزانی که آنجا خدمت می کنند.
در پایان اگر سخنی داشته باشید دوست دارید چه بگویید؟
یک جمله من میگوییم، سخنی که میخواهم بگویم به خود من خیلی کمک کرده و تجربه ثابت کرده که اگر این را کسی رعایت نکند مطمئنآ ضربهاش را خودش میخورد، آن هم این هستش که حرمتهای کنگره را رعایت کنیم من توی این همه سالی که در کنگره هستم، خیلی تلاش کردم این مسئله را رعایت کنم و هیچ وقت از آن حرمتها تخطی نکنم، یعنی فراتر نروم و یعنی خودم حتی تو این جایگاهی که وجود دارد دستیار خانم آذر هستم، هیچ وقت نگفتم حرمت برای من نیست، من میبینم اسیستانتها هم این حرمت را رعایت میکنند یکی از دلایل موفقیت آنها همین است.
به قول استاد امین که در سیدی عاشق و معشوق ایشان میفرمایند: نیروهای بازدارنده به ما حقه میزنند و گاهی اوقات این حقه را چنان میزنند که ما وقتی در آن افتادیم و کار از کار گذشت متوجه میشویم که ای داد بی داد چی شد. اصلا" شاید تا آن موقع متوجه نشده باشیم این در حرمتها خیلی دیده میشود.
نگویم این برای من نیست من دیگر سفر دوم هستم این برای من نیست من کمک راهنما هستم این برای من نیست من مرزبان هستم! نه اصلا" جایگاه نمیشناسد حرمت برای همه ما یکی است و اگر این را رعایت بکنیم هم در زندگی موفق میشویم و هم در کنگره موفق خوایم شد. هر کدام این را رعایت بکنيم آن شعبه که وجود دارد و در آن داریم خدمت میکنیم یکی از بهترین شعبهها خواهد شد.
مرسی که به صحبتهای من توجه کردید، ممنونم از خانم ژاله و از دعوتتان خوشحال شدم، بهترینها را برای شما آرزو میکنم، تشکر.
تایپیست: همسفر فاطمه رابط خبری، رهجو راهنما زهرا (لژیون اول)
ویراستار:همسفرفاطمه خدمتگزار سایت
تنظیم و ارسال: همسفر مهسا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
121