جهالت مترادف با نادانی است؛ یعنی همان عدم بودن یا به عبارتی نیست بودن. نور چیزی است که وجود دارد؛ اما ظلمت وجود ندارد، به عبارتی عدم نور به معنای تاریکی و ظلمت است. بهاندازه منشأ نور است.
برای قضاوت پیشنیازهایی لازم است و برای جهالت بالعکس هیچ پیشنیازی لازم نیست. وقتی که جهالت وجود داشته باشد ترس، منیت، ناامیدی را با خود به همراه میآورد.
همینطور خودخواهی زایده جهالت و نادانی است. یکی از میوههای جهالت خرافات است. مواد مخدر از روی نادانی و جهالت است. کسانی به رهایی از بند مواد مخدر میرسند که آموزشدیده و به دانایی لازم رسیده باشند. در این صورت اتوماتیک وار مواد مخدر به همراه این اعمال ضد ارزشی کنار گذاشته میشود.
زمانی که انسان خلق شد قدرت مطلق اعلام نمود که چنین موجودی خلق شده است. ساکنین آسمانها را بهدور یکدیگر جمع کرد و به آنها گفت که این موجود را با چنین ویژگیهای خاص از خاک خلق نمودیم. خلق از خاک وجود دارد در کالبد فیزیکی انسان نیز وجود دارد. خداوند ویژگی به انسان داد که به جامدات، نباتات، حیوان داده نشده است. از روح خود و صفات خود در انسان دمید. از او خواست که خودش تعیین نماید یا به راه و فسق و فجور رود یا راه تقوا را در پیش بگیرد.
وقتی این موجود به مرحله میانه رسید در یک دوراهی قرار میگیرد. یکی الهام تقوا و الهام فجور که هر دو تعیینکننده هستند. قدرت قضاوت نیز به انسان داده شده است.
انسان گویی قاضی به دنیا آمده است و مرتب در حال قضاوتکردن است. در تمام موارد انسان به دلیل اینکه اختیار دارد در سر یک دوراهی قرار گرفته که هر کدام از راهها ممکن است هزاران شاخه شود هم فساد و فجور هم تقوا.
وارد گلستان میشویم، از جهنم و دوزخ و کویر سر در میآوریم. وقتی که پا در کویر و خارستان میگذاریم از گلستان سر در میآوریم. این امر به این معناست، راهی که آسانتر است بهسختی منتهی میشود و راهی که سخت است بهآسانی منتهی میشود. مثل شخصی که چند سال زحمت میکشد، کمکم سرمایهای از راه صراط مستقیم به دست میآورد، هم خود و هم فرزندان و نوهها از آن استفاده میکنند و چند نسل از این مال بهرهبرداری میکنند. شخص دیگری نیز دو کیلو شیشه را معامله میکند و در زمان خیلی کوتاه از راه ضد ارزشی حاصل بیشتر دست میآورد؛ ولی باید دید سرانجام او چه خواهد شد.
مشکل جایی آغاز میشود که در چیزی که به ما ارتباطی ندارد ما وارد آن میشویم و قضاوت میکنیم. این مبحث جهالت است. مثلاً ما در کنگره وارد امور شخصی هیچکس نمیشویم و تجسس نمیکنیم این کار را بکنیم جهالت است پس نتیجه میگیریم که نباید وارد اموری که به ما هیچ ربطی ندارد شویم و نباید آن را قضاوت کنیم.
لحظهبهلحظه در حال قضاوت است که به کنگره برویم یا نرویم، پول را اینجا خرج کنیم یا نکنیم،
حال وقتی انسان یکی از دوراه تقوا یا فسق و فجور را انتخاب میکند باز هر کدام از آنها به هزاران راه کشیده میشوند. اگر گمان بد به کسی ببریم و در مورد او قضاوت کنیم وارد مرحله سرزنش شدهایم و شروع به غیبت میکنیم. قطعاً وارد جهالت شدهایم بهتر است از گزند قضاوت و جهالت دور بمانیم.
منابع: سایت کنگره 60
نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری: همسفر شهرزاد رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی ابوریحان
- تعداد بازدید از این مطلب :
108