به نام خالق یکتا
از خداوند سپاسگزارم که کنگره ۶۰ در مسیر زندگیام قرار داد تا به درمان برسم و به زندگی سالم برگردم. تا ۲۰ سالگی همه چیز خوب بود، زندگی نسبتاً آرامی داشتم و از اعتیاد نفرت داشتم، ولی چون آگاهی زیاد نداشتم معتاد بودن را در کشیدن تریاک یا شیشه میدیدم و میگفتم اعتیاد فقط مصرف دودی هست، غافل از این که خوراکی هم است مثل قرصها و شربتها؛ یکی از دوستان من به خاطر بعضی مسائل جنسی قرص ترامادول را به من معرفی کرد غافل از این که قرار هست با این قرصها که زندگی بدی را تجربه کنم، به خاطر تجربه کم و اعتمادی که به دوستم داشتم اصلاً نه تحقیق و نه پيگيری از آن قرص کردم و آن را استفاده کردم، همان روز به خیال خود گفتم چیزی که همیشه دنبال آن بودم را پیدا کردم همین بود و بعد چند مدت مصرف پی بردم که وابسته شدم، یعنی این قرصها به جای من تصمیمگیری میکنند کجا بروم، کجا نروم، با کی حرف بزنم با کی حرف نزنم کی بیدار و کی به خواب بروم، بعد فهمیدم حقیقت خواست از آن فاصله بگیرم ترک کنم بعد چند بار تلاش ناموفق بودم به راحتی نیست هر بار سقوط میرفتم بعد دو ماه برگشت میخوردم فقط به خاطر یک اشتباه ۱۰ سال بود که در آتش داشتم میسوختم هیچ راه چارهای هم پیدا نمیکردم تا این که با کنگره ۶۰ آشنا شدم.
همیشه به دوستانم توصیه میکنم که بدون تفکر و تحقیق کاری را انجام ندهید و به هیچ کس اعتماد نکنید و زندگی خود را به آتش نکشید. باز هم خدای خود را سپاس گذارم که کنگره را در مسیر زندگی من قرار داد. برای همه مسافران یک رهایی عالی را آرزومند هستم.
نویسنده: مسافر مسعود لژیون پنجم
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
80