English Version
English

جایگاه خودت را نشناسی

جایگاه خودت را نشناسی

با عرض سلام و خسته نباشید، خدمت پهلوان محترم مسافر مسعود هستیم که به عنوان مهمان در شعبه ما حضور داشتند و ما از این فرصت استفاده کردیم و مصاحبه ای با ایشان ترتیب دادیم که شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می‌کنیم.

لطفاً خودتان رابه رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟

سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر، تخریب 17 سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی الکل، قرص، قرص‌های اعصاب و روان، تریاک، مدت 10 ماه و 10 روز سفر کردم به روش dst، داروی درمان شربت ot، نام راهنما آقای ترابی، رهایی 4 سال

به عنوان اولین سوال بفرمایید که دریافت شال خوش رنگ پهلوانی چه حس حالی برای شما داشته؟

در این جا باید از بخشش و گذشت صحبت کنم دیده بان محترم جناب زرکش مثلثی برای من ترسیم کردن بخشش، عفو، فرو بردن خشم دروازه ورود به بخشش است می خواهم بگویم من مسعود که وارد سفر شدم یک پنجم از داروی خودم را بخشیدم و هر پله ای که جلوتر می آمدم یک پنجم به بیو شیمی من افزوده می شد و انجام این بخشش باعث این شد که سیستم ایکس من راه اندازی شود و به رهایی برسم.

اولین چیزی که نیروی منفی به من نشان می دهد همان کسری مالی است و این بخشش باعث فرو ریختن خشم و گذشت در خیلی از اتفاق‌ها می باشد بواسطه این بخشش مالی می توانی گذشت کنیم و بگذاریم از آن بخشش مالی مثلث را برات پر رنگ خواهد کرد، بخشش مالی هست که آن اتفاق را برایت رقم می‌زند حس و حالی را هم که بهت می‌دهد از ترس خودت عبور می‌کنی، زمانی بخشش مالی اتفاق می‌افتد که از ترس خودت عبور می‌کنی چراکه اولین چیزی که نیرو منفی به تو نشان خواهد داد در بخشش مالی آن کسری حسابت است می‌گوید تو صد تا گردو داری پنج تا گردو را داری می‌بخشی، پنج تا از گردو های تو کم می شود، درست هم دارد می‌گوید پنج تا از گردوها کم شده است، پس آن نیروی منفی می‌آید کسری را به شما نشان خواهد داد می گوید تو پنج تا گردو فقیر شدی ولی وقتی از این ترس عبور می‌کنید چیز های دیگر را خواهی دید، می‌بینی که اتفاق‌های دیگری برای تو رقم می خورد می بینی با این بخشش مالی می‌توانی خشمت را فرو ببری می‌توانی انسان‌ها را دوست داشته باشی به واسطه این بخشش مالی می‌توانی گذشت داشته باشی، می‌توانی محبت کنی، می‌توانی از دیوار وادی چهاردهم عبور کنی و اتفاقات دیگری برایت رقم بخورد.

 

با توجه به دستور جلسه این هفته آیا قضاوت کردن درست می‌باشد؟ در ادامه رابطه‌ی جهل و ندانستن در معقوله‌ی قضاوت چیست؟

انسان طبق فرمایشات آقای مهندس که در نوشتار ها می‌گویند: انسان مخلوقی هست با اختیار کامل بر سرنوشت خود، این اختیار اجازه این را به من می‌دهد که در مسائلی که مربوط به خودم هست و در حیطه‌ی اختیارم هست قضاوت کنم، می‌خواهم یک راهی را انتخاب کنم بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرم باید آنجا قضاوت کنم و یک راهی را انتخاب نمایم و یک تصمیم بگیرم و باید منشأ و مقصد این راه ها را ببینم و برسی کنم و این قضاوت کردن تا جایی که مربوط به من می‌شود و اجازه این را دارم مجاز هستم، در جایی این اتفاق به جهالت می‌خورد که به من مربوط نیست، ساختاری که به من مربوط نیست که بخواهم در موردش نظر بدهم آن موقع هست که قضاوت مساوی با جهالت می‌شود و از نادانی من سرچشمه می‌گیرد چرا؟! چون در جایی که به من ربطی ندارد اگر بخواهم دخالت کنم آسیب و ضرر خواهم خورد و این آسیب و ضرر از جهل و نادانی من خواهد بود.

آیا قضاوت سازنده و یا مخرب داریم؟ و چگونه می‌توانیم این ها را از یکدیگر تشخیص بدهیم؟

به عقیده من و آموزش هایی که من از کنگره گرفته ام، این که قضاوت در جایی که مربوط به تو هست و اجازه داری و در جایگاهی هستی که قضاوت کنی هیچ مشکلی به وجود نمی‌آورد مثلاً راهنما می‌تواند در زمینه ی اعتیاد رهجو خود قضاوت کند این جزو ساختار راهنمایی است و از روی رنگ چهره و از روی جهان‌بینی و از روی گفتار می‌تواند یک رهجو را قضاوت کند که در راه درست قرار گرفته یا نه؟! رهجویی که سی دی نمی‌نویسد، راهنما باید در جایگاه قاضی قرار بگیرد، آن جایگاه نسبت به اعمال آن رهجو به راهنما داده شده است، در این مورد میتوانید قضاوت را انجام بدهید.

زمینه ساز قضاوت چه عاملی است؟ یا چه اعمالی قضاوت را به وجود می‌آورند؟

جایگاه خودت را نشناسی، یعنی بعنوان یک همسر به عقیده من تو حق نداری موبایل همسفرت را چک کنی، حتی آقای مهندس می فرمایند: می‌خواهید وارد اتاق فرزندتان بشوید باید در بزنید و وارد بشوید، اگر یکی فرض کند که چون نون آور خانواده است، مدیریت خانواده برعهده آن هست و می‌تواند به حیطه‌ی دیگر افراد خانواده وارد بشود، این زمینه ساز قضاوت می‌شود، من میروم گوشی پسرم را چک می‌کنم و شروع می‌کنم به قضاوت کردن یا گوشی همسفرم را چک می‌کنم، این زمینه ساز قضاوت می‌شود، یک رهجو وقتی جایگاه خودش را نداند فکر می‌کند می‌تواند راهنما خود را قضاوت کند، بسیار پیش می‌آید در کنگره، رهجو کار خود را درست انجام نمی‌دهد و دچار معرکه گیری می‌شد و قضاوت می‌کند، کل ساختار کنگره را می‌خواهد ببرد زیر سوال، در صورتی که مقصر اصلی خودش است و هیچ کدوم از وظایفش را انجام نداده، هیچ کدوم از تکالیفی را که کنگره بر عهده‌اش گذاشته را انجام نداده، خودت این وظایف را قبول کردی، هیچ کدام از وظایف خود را انجام نمی‌دهد، شما موظفی هر 21 روز به 21 روز پله ات را کم کنی ولی این کار را انجام نمیدهی، قرار هفته ای یک سی دی بنویسید ولی این کار را انجام نمی‌دهید، چرا؟! این 3 یا 4 تا سی دی رو که در 21 روز می‌نویسد بهش کمک می‌کند که بتواند پله اش را به درستی کم بکند و وقتی این کار ها را انجام نمی‌دهد و قضاوت میکند و می‌گوید این راهنما اصلا من را درک نمی‌کند، با خودش فکر نمی‌کند من کار دارم، زن دارم، زندگی دارم، من نمیتوانم سی دی بنویسم، راهنما از این راهی که تو داری میروی عبور کرده، آقای مهندس از این راه عبور کرده، راهنما با پیچ و خم این راه آشنایی دارد، بخاطر همین وقتی که آن رهجو وظایفش را انجام نمی‌دهد می‌آید و خودش را به صورت نا‌عادلانه در جایگاه قضاوت قرار می‌دهد و وقتی این اتفاق می‌افتد زمینه ساز قضاوت فراهم می‌شود، باید جایگاه خودمون را بشناسیم تا قضاوت نکنیم.

به عنوان توصیه برای سفر اولی ها در مورد تاثیرات قضاوت برای ما توضیح بدید؟

یکی از اتفاق‌ها یا بند هایی که ما با آن مواجه هستیم قضاوت هست در وادی پنجم ما پله هایی داریم به عنوان تزکیه پالایش یکی از آن پله ها قضاوت نکردن، تجسس در امور دیگران است، چه اتفاقی می‌افتد وقتی که من در اموری که به من مربوط نیست قضاوت کنم، یک سری اطلاعاتی که اصلا اشراف ندارم بدست می‌آورم تصمیم گیری من برای اینکه چه اطلاعاتی بدست بیارم کافی نیست بخاطر همین نمی‌توانم تصمیم درستی بگیرم و باعث می شود که دیگران را از خودم برنجانم باعث می‌شود که در انرژی من در صور پنهانم تخلیه بشود بازم بر می گردیم به شناخت جایگاه وقتی جایگاه خودت رانشناسی به عنوان یک رهجو یا مسافر، همسر و یا پدر این جایگاه‌ها را نشناسی باعث می‌شود که تصمیم های عجولانه ای بگیریم و اینها باعث آسیب به خودم و دیگران وحتی جامعه می‌شود 

همین طور که در پیام سفر اول استاد می فرمایند در جای خود بنشین و به کاری که علاقه داری مشغول باش و فقط به فکر سفرت باش و به اتفاق‌هایی که بیرون از کنگره می‌افتد اهمیتی نشان نده و همیشه خودت را با روز قبل خودتان قضاوت کنید.

شما خدمت در لژیون سردار را هم دارید. با توجه به خدمتی که دارید ،لژیون سردار استان خراسان رضوی را چگونه می‌بینید ؟

من در شعبه ابوریحان تهران راهنما هم هستم، نود درصد رهجو های من از استان خراسان هستند یکی از بیرجند، یکی نیشابور، یکی بردسکن، یکی سبزوار، نمی‌دانم چرا این اتفاق در شعبه می‌افتد هر کسی که از آن منطقه هست می‌آید در لژیون من، یک ارادت خاصی من به این استان و امام رضا دارم، چیزی که در یک سال و نیم خدمت در لژیون سردار به واسطه خدمتی که دارم همایش ها را می‌آیم اتفاقات بزرگی در استان خراسان در حال افتادن است مهم این فهمیدن بخشش است مهم این است که من وقتی فهمیدم بیام از آن چیزی که دریافت کردم از این بخشش حرف بزنم و کمک کنم بچه‌های دیگر هم از این مانع بپرند این اتفاقی که برای من رقم خورده است و هر ساله دوست دارم این اتفاق را تمدید کنم هر ساله در تلاش هستم که رقم خدمت را بیشتر کنم درباره اش حرف بزنم اگه این کمک مالی در سال اول به من ضربه میزد در سال بعد تکرارش نمی‌کردم ولی اگر دقت بکنید بچه‌های دیگری که پهلوان هستند در همین استان خراسان و چندین دوره هم تمدید کردند مسافر‌هایی داریم که در جایگاه نشانی در بی نشانی خدمت می‌کنند و جزو اولین نفر‌ها بودند پس این اتفاق دارد در این استان می‌افتد و ما وظیفه داریم که از چیزی که دریافت کردیم صحبت بکنیم این که من می‌آیم در جایگاه پهلوانی حرف می‌زنم بعضی وقت‌ها خودم خجالت می‌کشم که این شال را بر گردنم بیاندازم می‌گویم که شاید با ریا قاطی بشود ولی مجبور هستم حرف بزنم چراکه اگر حرف نزنم کم کاری کرده‌ام باید بگویم من از این جایگاه عبور کرده‌ام تلاش می‌کنم این بخشش در زندگیم بیشتر و بیشتر شود تا بقیه بچه‌ها هم بتوانند این اتفاق برایشان بیافتد خوشبختانه در خطه خراسان این اتفاق دارد رقم می‌خورد ما داریم می‌بینیم که شعبه‌های جدیدی در استان دارد تاسیس می‌شود آینده کنگره روشن است یک بخشی از کنگره هم استان خراسان است صد در صد آینده کنگره در استان خراسان هم روشن است.

حس حالتان از نمایندگی رضا شرح دهید؟

حس خوبی است این را نمی‌شود مرز بندی کرد همه شعبه‌های کنگره به قول یکی از دوستان می‌گفت که داشتم توی راه می‌رفتم بچه‌های کنگره را دیدم این قدر خوشحال شدم شعبه رضا هم یکی از شعبه‌های بسیار بسیار خوب هست و من برای همه خدمتگزاران این شعبه آرزوی موفقیت می‌کنم.

ممنون متشکر بابت وقتی که به سایت نمایندگی رضا اختصاص دادید.

 

تایپ؛

مسافر میثم مسگران لژیون ۱۲

مسافر بلال بیک زاده لژیون ۳

ویرایش؛

مسافر مهدی بهرمند لژیون ۳

مصاحبه کننده؛

مسافر محسن اکبریان لژیون ۳

ارسال خبر؛

مسافر صادق دائمی

مرزبان خبری؛

مسافر محسن احمدی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .