English Version
English

قضاوت، یکی از قوی‌ترین حقه‌های نفس‌ است

قضاوت، یکی از قوی‌ترین حقه‌های نفس‌ است

جلسه دهم از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی هاتف با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» با استادی همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر طاهره، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر افسانه در روز دوشنبه ۱۱ تیرماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۵:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز «قضاوت و جهالت» از دستور جلسات هفتگی کنگره ۶۰ است، که برای ما جنبه کاربردی و آموزشی دارد و یک متد و راهکاری برای من است که من خودم را بهتر بشناسم و یک قدم از تاریکی‌ها فاصله بگیرم و تنها راه خروج از تاریکی دوری از ضدارزش‌ها است. قضاوت ریشه در جهالت انسان دارد و جهالت ریشه در نادانی یک فرد دارد و ما می‌دانیم قضاوت زیر مجموعه تمام ضدارزش‌ها است. در واقع یک پک کامل از ضد ارزش‌ها است؛ زیرا وقتی من قضاوت انجام می‌دهم‌، غیبت می‌کنم، تهمت می‌زنم، سرزنش می‌کنم، دچار کینه و تنفر می‌شوم و سایر ضدارزش‌های دیگر به دنبال قضاوت می‌آیند.

می‌توان این‌طور گفت: که قضاوت مثل یک شمشیر دو لبه است، به این صورت که فردی که قضاوت می‌کند یک فرد آگاه است و بر مبنای اطلاعات درست قضاوت می‌کند و علم قضاوت را بلد است که ما به این شخص قاضی می‌گوییم. این شخص باید شرایطی را داشته باشد؛ از جمله این‌که او علم قضاوت را می‌داند و صحبت‌های دو طرف دعوا را می‌شنود، در مورد موضوعات تحقیق و بررسی می‌کند و بر اساس  تبصره‌ها و قوانینی که وجود دارد، حکمی را صادر می‌کند. به گفته جناب مهندس «حتی یک قاضی هم نمی‌تواند ازحکمی که صادر می‌کند ۱۰۰٪ مطمئن باشد».  ممکن است یک قاضی حکمی را صادر کند و بعد از چندین سال متوجه شود حکمی که صادر کرده اشتباه بوده است. لبه دیگر این شمشیر یک فرد نادان است که بدون آگاهی و با استفاده از اطلاعات نادرست و غلط خودش دیگران را قضاوت می‌کند.

حالا می‌خواهیم بدانیم چرا ما دیگران را قضاوت می‌کنیم؟ به این خاطر که ما می‌خواهیم اشتباهات خودمان را پنهان کنیم. چون وقتی من اشتباهات دیگران را به راحتی می‌بینم، دیدن اشتباهات خودم برایم سخت و مشکل می‌شود. من دیگران را قضاوت می‌کنم به خاطر این‌که می‌بینم یک شخصی با تلاشی که خودش کرده مورد احترام و تأیید بقیه است و دیگران به او احترام می‌گذارند و من به خاطر این‌که آن شخص را پایین بکشم و خودم را مطرح کنم، آن شخص را مورد قضاوت قرار می‌دهم. در کنگره به ما یاد داده‌اند که من به جای این‌که دیگران را قضاوت کنم یا خطاها و اشتباهات آن‌ها را ببینم، بهتر است که کارهای خوب آن‌ها را ببینم و همیشه نگاه مثبت به آن‌ها داشته باشم و حتی کارهای خوب آن‌ها را سرلوحه و الگوی خودم در زندگی قرار بدهم.

چرا ما نمی‌توانیم دیگران را قضاوت کنیم؟ چون به جای آن‌ها نیستیم و نمی‌توانیم با کفش‌های کسی راه برویم و تا زمانی که راه رفتن بقیه را قضاوت می‌کنیم، راه رفتن خودمان را هم فراموش می‌کنیم. در واقع محصولات قضاوت‌هایی که ما می‌کنیم این است که برای طرف مقابل‌ خودمان تنش و آشوب ایجاد می‌کنیم و از همه مهم‌تر آرامش ذهنی خودمان را به هم می‌زنیم و آن انرژی را که باید صرف دانش، آگاهی و پیشرفت خودم بکنم، صرف قضاوت کردن دیگران می‌کنم. استاد امین خیلی زیبا فرمودند: «قضاوت یکی از قوی‌ترین حقه‌های نفس است که انسان را به ناامیدی می‌کشاند». در جای دیگر فرمودند: «که قضاوت آن‌قدر بار سنگینی دارد که وقتی من وارد جمعی می‌شوم و کسانی مرا مورد قضاوت خودشان قرار بدهند آن بار سنگین و یا حس منفی را من دریافت می‌کنم». ایشان فرمودند: «وقتی من شخصی را قضاوت می‌کنم گویی یک موشکی را به طرف او پرتاب می‌کنم و حتی اگر آن شخص هزاران هزار کیلومتر از من فاصله داشته باشد او این حس منفی را می‌گیرد و متعاقباً آن تیرها و موشک‌ها را به طرف من پرتاب می‌کند».

در قضاوت ما وسط مثلث جهالت قرار می‌گیریم؛ به این صورت که وقتی من قضاوت می‌کنم (منیت، ترس و ناامیدی) سراغ من می‌آید و من دچار خود برتربینی می‌شوم و منیت می‌گیرم و به خودم این اجازه را می‌دهم که دیگران را قضاوت کنم. چون فکر می‌کنم خودم از دیگران بهتر هستم. از طرف دیگر من ترس از قضاوت دارم که مبادا دیگران من را مورد قضاوت قرار بدهند و این باعث می‌شود که من ناخودآگاه از اجتماع طرد شوم و دچار ناامیدی شوم. در این‌جا ما گفتیم که قضاوت نقطه مقابل جهالت است، قضاوتی که یک شخص ناآگاه از روی اطلاعات نادرست انجام می‌دهد. در جای دیگر ما می‌گوییم که قضاوت نقطه مقابل عدالت است به این صورت که یک قاضی کارش بسیار سخت و مشکل است با این‌که او علم قضاوت را می‌داند ولی باید آن قدر ایمان و اعتقادش قوی باشد و وجدان خودش را در نظر بگیرد که در قضاوت دچار خطا نشود.

ممکن است خیلی از قضات دچار وسوسه‌های مادی و یا اسیر منافع مالی خودشان شوند، یا یکی از طرفین دعوا از نزدیکان او باشد و قضاوتی که انجام می‌دهد شاید از روی عدالت نباشد و حق یک بی‌گناه را زیر پا بگذارد و او را به مرحله نیستی و نابودی بکشاند.

در آخر مطلب زیبایی را برای شما می‌خوانم: «می‌دانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را می‌کند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند که در تاریکی همه انسان‌ها شبیه یکدیگر هستند». امیدوارم که ارزش و قدر این مکان مقدس را بدانیم، قدر جناب مهندس و آموزش‌های ناب ایشان را بدانیم و با کاربردی کردن این آموزش‌ها و بالا بردن دانش و آگاهی خودمان بتوانیم هم خودمان در آرامش زندگی کنیم و هم این آرامش را به دیگران منتقل کنیم و در زندگی ارتقا پیدا کنیم. سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش کردید.

اهدای تقدیرنامه اعضا لژیون سردار 

اعلام رهایی و دریافت فرم ۴۰ و ۳۰ سی‌دی همسفران نمايندگی هاتف 

مرزبان کشیک: همسفر اعظم و مسافر محمد
تایپ: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
عکس: مرزبان‌خبری، همسفر مریم
ویراستار: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی هاتف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .