مصاحبه

گفت و گویی با مسافر عادل پس از تولد یکسال رهایی داشتیم که قصد داریم از تجربه ایشان در این مدتی که  کنگره هستند استفاده کنیم؛

لطفا به سبک کنگره۶۰ خودتان را معرفی کنید!
سلام دوستان عادل هستم یک مسافر؛ آنتی ایکس شیره و اوپیوم، روش درمانDST، داروی درمان شربتOT، مدت سفر سیزده ماه و هجده روز با راهنمایی آقا صابر، مدت رهایی یکسال و دو ماه و هجده روز

چگونه با کنگره آشنا شدید و چه چیزی باعث شد که به فکر درمان بیفتید؟
یکی از دوستانم کنگره را برایم معرفی کرد و علت این بود که می‌دانست من چندین سال است دنبال راهی برای قطع مصرف هستم. ایشان تجربه کنگره را داشت و کنگره را برای من معرفی کرد.
من هم همانند هر شخص دیگری که مواد مخدر مصرف کرده شاید در ابتدا با مصرف مواد لذت ‌می‌بردم اما پس از مدتی مصرف مواد از حالت تفریحی خارج می‌شود و به حالت اجبار در می‌آید و تمام زندگی فرد تحت الشعاع مصرف مواد قرار می‌گیرد. همانند مابقی افراد خیلی از چیزهای خودم را در اختیار نداشتم، اختیار زندگی من در دستان مواد مخدر بود و آسیب‌های زیادی از مصرف دیده بودم. ابتدا جسم خودم بود که به علت مصرف مواد در سن ۳۵ سالگی احساس فرد ۵۰ ساله را داشتم، همه دوست‌هایم را از دست داده بودم. روابط خانوادگی من کمرنگ شده بود. ساعاتی که در خانواده بودم به درستی نمی‌توانستم معاشرت کنم و نمی‌توانستم به درستی تصمیم بگیرم. از نظر کاری و مالی تاثیر منفی بر روی من گذاشته بود و فرصت‌های کاری خیلی خوب را در دوران جوانی از دست دادم. بنابراین مجموعه همه این اتفاقات باعث شده بود که من به فکر راهی باشم که بتوانم مواد مصرف نکنم و سعی کنم از اعتیاد خارج شوم. راه‌های زیادی را هم تجربه کرده بودم اما هیچ وقت موفق نشدم.

خدماتی را که در طی سفرتان برای کنگره داشته‌اید آنها را بیان کنید و چه تاثیر درونی در شما داشته است؟
درطی سفر هر خدمتی را که به من محول می‌شد از نظافت گرفته تا نگهبان نظم این خدمت‌ها را با کمال میل و اشتیاق انجام می‌دادم و بعد از مدتی به عنوان عکاس در خدمت کنگره بودم. بعد از آن در بخش سایت وظیفه تایپ را داشتم، بعد از مدتی دیگر کاربر سایت بودم و اخبار سایت را بارگذاری می‌کردم. بعد از آن در قسمت اوتی مشغول به خدمت شدم و در حال حاضر هم در قسمت پورتال اوتی هستم. جایگاه دبیری را هم تجربه کردم که مهم‌تر از همه این‌ها در لژیون سردار خدمت مالی داشتم.
در مورد تاثیر خدمت کردن در کنگره به نظر من در سفر اول که یک انرژی مضاعفی به مسافر می‌دهد و به روند درمان خیلی کمک خواهد کرد در سفر دوم هم خدمت کردن علاوه بر اینکه به فرد انرژی می‌دهد باعث می‌شود شخص آموزش‌هایی را هم دریافت کند و به نظر من آموزش‌هایی که در بخش خدمت ما فرا می‌گیریم در هیچ کجایی کسب نمی‌شود.

به نظر شما چه موضوعاتی در طی سفر اول ضروری هستند که ما بتوانیم با تکیه بر آنها به رهایی برسیم؟
اولین موضوع در سفر اول فرمانبرداری است؛ وقتی در ابتدا وارد کنگره می‌شوم با این سیستم آشنایی ندارم و مسلماً ایمانی هم به این روش ندارم و همین مسئله باعث می‌شود که من درمان را جدی نگیرم و مسئولیت‌های درمانم را به خوبی انجام ندهم. این مسئله باعث می‌شود که من نتیجه نگیرم و از مسیر خارج شوم. بنابراین با فرمانبرداری از راهنما شخص کم کم به کنگره و راه درمان ایمان می‌آورد و طی کردن مسیر برای مسافر خیلی آسان‌تر خواهد شد.

آیا در طی سفر اول مشکلاتی وجود داشت یا نه همه چیز بر وفق مراد شما بود؟
در طی سفر اول بنده هم همانند همه سفر اولی‌ها مشکلاتی را داشتم علت  آن این بود که به سیستم باور نداشتم و و چیزهایی را که از من می‌خواستند به خوبی انجام نمی‌دادم به عنوان مثال نوشتن سی دی برای من خیلی مشکل بود و من نمی‌دانستم که نوشتن این مطالب چه کمکی به درمان اعتیاد می‌کند و یا اینکه حضور قبل از ساعت ۵ در کنگره یا پوشش سفید که به این‌ها باور نداشتم و انجام ندادن این مسائل باعث می‌شد که کارهایم به خوبی پیش نروددر ابتدای امر  شرایط مهیا کردن کارهای بیرون از کنگره سخت است  بایستی مرخصی گرفت یا در مغازه بسته باشد تا بتوان خود را به کنگره رساند.

تفاوت ترک در سایر ان جی اوها با درمان در کنگره چیست؟
اولین تفاوت این است که در سایر روش‌ها به بازسازی جسم توجهی نمی‌شود و این موضوع مورد توجه قرار نگرفته است که بر اثر مصرف طولانی مدت مواد مخدر چه تخریبی بر سیستم بیوشیمی بدن وارد شده است. مواد مخدر را به عنوان یک سم در نظر می‌گیرند و انتظار دارند با سم زدایی در طی چند روز سیستم جسم به حالت اولیه برگردد که این اتفاق رخ نمی‌دهد. تجربه من در مصرف مواد مخدر این است که بارها اقدام به ترک نمودم روش‌های مختلفی را تجربه کردم از جمله ترک با قرص‌های ب۲ و یا اینکه به روانشناس مراجعه کردم و از داروهای مختلفی استفاده کردم. از عطاری‌ها داروهای گیاهی خریداری و مصرف می‌کردم، در خانه ماندم و قطع مصرف کردم، با استفاده از همه این روش‌ها جسم من هیچ وقت در حالت ایده‌آل نبود و همیشه حالات خماری را احساس می‌کردم.
مورد بعدی مبحث جهان‌بینی می‌باشد که در سایر روش‌ها به این مسئله اصلاً توجه نشده است. ما در کنار اینکه با روش دی اس تی جسم را به تعادل می‌رسانیم در کنارش بایستی دیدگاه ما در مورد مواد و یا مصرف مواد تغییر کند. نوع نگاه ما به خانواده، به جامعه و دنیا تغییر کند. بایستی به همه مسائل دیدگاه مثبتی داشته باشیم تا با طی کردن ۱۰ ماه که به رهایی می‌رسیم سمت مواد مخدر برگشت نخوریم.

حس و حالتان بعد از یک سال رهایی چگونه است آن را برایمان بیان کنید؟
واقعا اگر من بخواهم از روز ورود به کنگره تا به الان که اینجا نشستم حس و حالم را بگویم به هیچ عنوان فکر نمی‌کردم که روزی به یک سال رهایی برسم و به مدت یک سال مواد مصرف نکنم و این موضوع را به هیچ عنوان باور نداشتم و نه اینکه بخواهم زور بزنم که مصرف نکنم. بعد از اینکه وارد سفر اول شدم و چند ماه از سفرم گذشت الگوهایی را که در کنگره می‌دیدم؛ راهنماها و سفر دومی‌هایی که درمان شده بودند حالشان خیلی خوب بود و در حال خدمت کردن بودند. به این باور رسیدم که امکان دارد و بعد از اینکه به رهایی رسیدم چشم انتظار روز تولدم بودم و خودم را در جایگاه می‌دیدم که برایم جشن تولد گرفته‌اند و همه حضور دارند و حتی صحبت‌هایی که در جایگاه قرار است بیان کنم همه این‌ها را بعد از روز رهاییم تصور می‌کردم. همین موضوع باعث می‌شد که من خیلی روان‌تر به جلو حرکت کنم و شور و اشتیاق به کنگره و زندگی داشته باشم. بعد از رهایی همه چیز زندگی من عالی بود حس‌هایی را تجربه می‌کردم که هیچ وقت زمان مصرف آنها را تجربه نکردم. فراموش کرده بودم که چنین حس هایی در درون من هستند و دوباره توانایی‌هایی را که کسب کردم به من برگردانده شد که فراموش کرده بودم من چنین توانایی‌هایی را دارم و همیشه من یک حس شور و شعفی بعد از رهایی برای زندگی کردن دارم.

نظرتان را در مورد لژیون سردار و بخشش مالی که در کنگره انجام می گیرد را بیان کنید!
به عنوان چیزی که از راهنمای خودم یاد گرفتم؛ اینکه وقتی مسافر در همان ابتدا که وارد کنگره می‌شود و می‌تواند مواد خود را ببخشد و کاهش دهد بنابراین می‌تواند از موضوعات دیگر هم بگذرد و یا بخشش داشته باشد. یکی از این مسائل بحث مالی است؛ اگر من نتوانم از مواد بگذرم چگونه می‌توانم از پول بگذرم؟ همین شرکت در لژیون مالی و بخشیدن باعث شد که بخشیدن چیزهای دیگر را هم یاد بگیرم که مهمترین آن بحث مواد مخدر بود که به راحتی از آن گذشتم. بحث ضد ارزش‌های دیگری هم هست که به من کمک کرد تا بتوانم آنها را کنار بگذارم.

از دیدگاه شما آیا کنگره از نظر مالی به ما احتیاج دارد یا نه ما به خدمت  مالی در کنگره احتیاج داریم؟
قطعاً کنگره از نظر مالی به من احتیاج ندارد جناب مهندس هم همیشه می‌فرمایند که کنگره به هیچ شخصی احتیاج ندارد و حتی خود ایشان بیان می‌کند که بارها از سازمان‌های دولتی و افراد قدرتمند از نظر مالی خواستار کمک مالی به کنگره را داشته‌اند ولی ایشان هیچ وقت کمکی را نپذیرفتند. حال اگر من هر کمکی بتوانم بکنم چه مالی چه خدماتی و چه علمی فقط به شخص خود من و درمان من کمک خواهد کرد. به رسیدن حال خوب من کمک خواهد کرد و به رسیدن دانایی من کمک خواهد کرد.

کنگره۶۰ و جناب آقای مهندس را هرگونه که تاکنون درک کرده اید تعریف کنید!
پاسخ این سوال برام کمی دشوار است ولی من معتقدم کنگره مکان مقدسی است؛ از این نظر مقدس است که هیچ چشم داشتی به شخص تازه واردی که ابتدا وارد کنگره می‌شود ندارد و بهترین و بالاترین کمک را به شخص تازه وارد می‌کند که فرد بتواند سلامتی جسم و جان خود را بیابد و بالاترین ثروت را به شخص می‌دهد. من فکر نمی‌کنم ثروتی بالاتر از سلامت جسم و جان در هستی وجود داشته باشد. پس در مقابل این ثروت عظیمی که به انسان می‌بخشد کوچک‌ترین چشم داشتی ندارد.
در مورد جناب مهندس هم فراتر از آن عشق و محبتی که علاوه بر آن عشق و محبتی که همه اعضای کنگره ۶۰ نسبت به جناب مهندس دارند فداکاری که ایشان کردند و دانایی که ایشان داشتند برای ایجاد کنگره و ایجاد این بستر برای کمک به سایر انسان‌ها باعث شود که یک شخص خیلی محترم برای من باشد.

در پایان اگر کلامی یا سخنی دارید که از شما نپرسیدم  برایمان بگویید!
از همه خدمتگزارانی که از روز اول خدمت کردند و باعث شدند که این راه ادامه پیدا کند که من هم بتوانم وارد کنگره شوم و از این بستر استفاده کنم ممنون هستم و امیدوارم که بنده هم ادامه دهنده این راه باشم.

تنظیم: مسافر سعید