دهمین جلسه از دوره نهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر امالبنین به استادی همسفر فاطمه با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز دوشنبه یازدهم تیرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af%20%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%a7%d9%87(1).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که بالاخره قسمت شده که من جایگاه استادی را تجربه کنم. از راهنمای خوبم خانم فاطمه عزیز ممنونم بابت اینکه به من اعتماد کردند و آموزشهایی را به من دادند که باعث شد من در کنگره ماندگار شوم و جایگاههای خدمتی را تجربه کنم. به خانم نگهبان و خانم دبیر هم خدا قوت میگویم، همچنین از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که یک مکانی را برای ما فراهم کردند تا همسفرهایی مثل من و مسافرهایی مثل مسافر من بیایند و به درمان برسند.
استاد امین میفرمایند؛ وقتی میخواهید یک موضوعی برای شما قابلفهم شود بهتر است آن موضوع را بشکافید. من وقتی میخواهم قضاوت و جهالت را بشکافم باید آن را معنا کنم. قضاوت به معنای حکم صادر کردن و یا داوری کردن و جهالت به معنای عدم آگاهی و ندانستن میباشد. این دو موضوع رابطه مستقیمی باهم دارند؛ یعنی من باید از قضاوت کردن بر پایه جهالت پرهیز کنم. قضاوت یک نوع صفت است. آقای مهندس دریکی از سیدیهایشان بیان کردند؛ صفات خداوند به مقدار اندکی در انسان نهادینهشده؛ یعنی خداوند بخشنده است؛ بنابراین من انسان هم میتوانم ببخشم، خداوند مهربان است پس من انسانم میتوانم مهربان باشم.
گاهی اوقات قضاوت و داوری کردن میتواند پیامدهای منفی برای ما داشته باشد. ممکن است گاهی اوقات من احساس کنم کارهایم خوب پیش نمیرود و یا چرا حال من خوب نیست و این موضوع قطعاً به خاطر این است که من راجع به دیگران قضاوت میکنم؛ یعنی بهگونهای وارد دنیا و جهان درونی آن فرد میشوم و چاکراهای من از قسمتهای تحتانی تا قسمت تاج همه و همه باعث میشود از من انرژی گرفته شود و سطح انرژی من پایین بیاید. حال من چگونه میتوانم سطح انرژی خودم را بالا ببرم؟ وقتی دوربین را به سمت خودم بگیرم، روی خودم زوم کنم و بهجای اینکه عیبهای دیگران را ببینم عیبهای خودم را ببینم و از قضاوت بیجا پرهیز کنم.
![](/EditorFiles/Image/%d8%ac(7).jpg)
داوری کردن کار بسیار سختی میباشد مثلاً قاضی در قضاوت کردن به دانایی رسیده است و گاهی اوقات میبینیم که زمانهایی یک حکمهایی صادر میشود و باوجوداینکه یک عده تجسس میکنند، اطلاعاتی را به دست میآورند و تحویل قاضی میدهند اما آن حکم اشتباه از آب درمیآید؛ یعنی من در قسمت قضاوت اصلاً دانایی ندارم، یکچیز جزئی را میبینم و در ذهن خودم همانگونه که دوست دارم تجسم و قضاوت میکنم که این قضاوت بیجا است.
حضرت علی (ع) میفرمایند؛ قضاوتی که بر پایه ظن و گمان باشد قضاوت ناعادلانهای میباشد و تنها و بهترین قاضی خداوند است؛ زیرابه همهچیز آگاه است. استاد امین در جزوه جهانبینی مثلثی به نام مثلث جهالت را طراحی کردند که اضلاع آن، ترس، منیت و ناامیدی است و مقابل آن مثلث دانایی قرار دارد که اضلاع آن، تجربه، تفکر و آموزش است. زمانی که من بخواهم به دانایی برسم باید از مثلث جهالت عبور کنم. جهالت مانع رشد و تکامل انسان میشود، بر اساس جزوه جهانبینی پیش بروم؛ ترس تفکر را میخورد مثلاً در خواب میبینم یک قاتل به دنبال من است و هر چه سعی میکنم نمیتوانم با کلید در را بازکنم، منیت نمیگذارد من آموزش ببینم، وقتی خودم را برتر از دیگران میدانم نمیتوانم چیزی از آنها دریافت کنم و ناامیدی که باعث میشود که تجربه نکنم و دانايی من متوقف شود. جملهای از یک روانشناس خوانده بودم که میگفت؛ جایی که امید نداری امید بورز؛ از لاشه امید، امید زاده میشود؛ مانند سیمرغ که از خاکسترش دوباره متولد میشود و من این جمله را به سفر اول خودم ربط دادم که اصلاً امیدی نداشتم. در آخر با این جمله صحبتهایم را به پایان میرسانم؛ صدها عضو، میلیونها سلول، کیلومترها رشته عصبی در بدن من در حال کار کردن هستند؛ بنابراین به احترامشان هدفمند زندگی کنم.
عکس: همسفر سارا (مرزبان خبری)
تایپ: همسفر فاطمه، راهنما همسفر مبینا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
129