مقاله به دو صورت به دست ما میرسد؛ یکی مقاله و دیگری مقاله کوتاه و داور بعد از بررسی آن را تایید میکند و برای چاپ در مجله قبول میشود که این مقاله برای مطالعه دانشمندان و محققین مورد مطالعه قرار میگیرد.
مقالهای که ما فرستادیم و چاپ شد در مورد بیماری اماس و بیماری میلین که مربوط به نورونهای عصبی است که برای کنگره و کشور مایه افتخار است. این مقاله اکنون به کتاب تبدیل شده است و در آن در مورد بیماری اعتیاد که دیگران نتوانستهاند علت درست آن را کشف کنند گفته شده است. علوم از گذشته تا امروز، بهخصوص پزشکی، گسترش زیادی داشته است و این در طول تاریخ دیده میشود. دانشمندانی مثل گالیله، اقلیدس و..... در مورد زمین و خورشید و صورتهای فلکی سخنانی گفتند که زمین مرکز تمام عالم است و همه پذیرفتند به جز گالیله که او میگفت زمین به دور خورشید میچرخد و این حرفها از آنجا ریشه میگرفت که کتابهای مقدس آنها اینطور نوشته شده بود و کسی حق مخالفت نداشت؛ زیرا کشته میشدند.
در قدیم تمام علوم یکی بود و یک نفر چندین علم بلد بود؛ اما امروزه اینطور نیست و علم شاخههای زیادی پیدا کرده است.
ما امروز اعتقاد داریم تمام علوم باید یکی شوند تا نقطه مشترک در تمام علوم پیدا شود؛ زیرا هنوز علم مجهولات زیادی دارد و نوک پیکان علوم، باید به طرف درمان بیماریها برود. علوم پزشکی امروزه بیشتر نقش نگهدارنده را دارد و این فقط جلوی رشد بیماری را میگیرد. بیماریهایی مانند اماس، کولیت، آلزایمر، پارکینسون، آرماتویید و.... تا بهحال علت آنها کشف نشده است. در هر بیماری، اول تشخیص در صور آشکار مهم است و دوم در صور پنهان؛ مثلا مریض با دل درد یا درد معده میآید پزشک تشخیص میدهد علت معده است و آزمایش مینویسد و علت معلوم میشود مشکل شکم مربوط به معده است که گاهی اوقات اشتباه هم میشود و اینجا سوال میشود چرا پزشک اشتباه میکند و چرا مریض به درمان نمیرسد؟ پاسخ این است که ما در اکثر مواقع با معلول بیماری که علت اصلی نبوده درگیر بودیم و ما باید به دنبال علت اصلی باشیم. زخم معده، روده، سرطان سینه، اینها علامت بیماری هستند و ما مسکن میخوریم تا درد برطرف شود، درد علامت بالینی است، ولی اینجا درد معلول است عامل اصلی جای دیگری است. مثلا درد شکم یا سر درد یا بیخوابی داریم که با سردرد شروع میشود و ما در صور آشکار به دنبال معلول میرویم که با اصل بیماری تفاوت دارد. در مورد بیماری اعتیاد نیز همه این عقیده را داشتند که با قطع مواد همه چیز درست میشود در حقیقت همه میخواستند معلول را حذف کنند که به این مورد (تارپیوتراپی) یا هدف میگویند. ولی ما از راه پزشکی از روش علائمی و حمایتی استفاده میکنیم؛ یعنی علائم مشخص میشود و بعد حمایت صورت میگیرد. به عنوان مثال: فرد تب میکند ابتدا میگوییم علت کجاست؟ دارو میدهیم بعد حمایت میکنیم. امروزه اینکار با دستگاههای پیشرفته انجام میشود و با استفاده از ژنها که یکسری از پروتئینها را تولید میکنند میتوان عامل خیلی از بیماریها را پیدا کرد.
در بیماری سرطان خون که یکسری پروتئین خاص تولید میکنند یا یک سری ژنها مثل p۵۳ باید در مهار سرطان فعال باشند. اگر از من بپرسند در بدن من چه وقت جنگ سرطان تمام میشود؟ میگویم سرطان همیشه وجود دارد؛ زیرا همیشه یکسری سلولها، میکروبها و ویروسها میخواهند رشد کنند ولی سلولهای ایمنی نمیگذارند و اینها را سرکوب میکنند. ما دستگاههای متعدد داریم مثل میکروآریی، سکوانسی، که تمام جزئیات را مشخص میکند. این دستگاهها تمام ژنها را مشخص کرده و DNA آلفا اگر بالا برود شخص سرطان میگیرد و در اعتیاد همینکار را با پیدا کردن ژن اعتیاد انجام میدهیم که بودجه کلان میخواهد.
علت سرطان یا اماس که غشای سلولها، نورونها، غشای میلینپی، دچار مشکل یا اختلال میشود، اطلاعات عصبی قاطی میشود و ایجاد مشکل میکند. با این دستگاهها میتوانیم جزئیترین بیماریها را شناسایی کنیم؛ البته کار ژنها به صورت گروهی است.
اعتیاد هم مثل این بیماریها است. برخی از افراد میگویند اعتیاد بیماری ذهنی یا فیزیولوژی است، پس آیا میشود با روشهایی مانند گروه درمانی یا یوگا آن را درمان کرد و میبینیم این روشها به تنهایی قادر نیستند. امروزه یک سری حقایق در مورد اعتیاد مشخص میگردد که بیشتر آنان صحبت و حرف است.
خلاصهای از سیدی «نامه ۱»
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
ویراستار و رابطخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه، راهنمای تازهواردین
همسفران لژیون الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
54