هشتمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: "قضاوت و جهالت" با استادی: مسافر سعید، نگهبانی: مسافر منصور و دبیری: مسافر حمید در روز یکشنبه مورخ ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر میکنم که دوباره در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و همینطور از تمامی خدمتگزاران شعبه سیرجان تشکر میکنم.
دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است؛ در ابتدا باید معنی این دو کلمه را بفهمیم. قضاوت یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران و تلاش ما برای ایجاد یک طبقهبندی از بهتر و بدتر، خوب و بد، درست و غلط و تعریف ارزش برای همه و هر چیزی است که میبینیم. قضاوت به این معناست که بر اساس افکار، احساسات و شواهد درباره کسی یا چیزی نظر بدهیم و اغلب، در همان دقایق اول ملاقات با افراد، اتفاق میافتد. ما همواره دیگران و موقعیتها را قضاوت میکنیم با همان میزان بسیار کمی که از آنها دیدهایم و دریافت کردیم. در واقع قله کوه یخ را به عنوان کل آن در نظر میگیریم در حالی که ۹۰ درصد کوه یخ زیر آب پنهان است.
حالا چرا قضاوت میکنیم؟
قضاوت، یکی از کارکردهای طبیعی مغز انسانهاست. مغز ما به گونهای طراحی شده است که به صورت خودکار، رفتارهای دیگران را قضاوت میکند و بزرگترین بهایی که ما برای قضاوت دیگران میپردازیم تنهایی در خفاست. همه ما هر وقت به افراد یا رفتارهایی که دوست نداریم برخورد میکنیم مثلاً توی ترافیک یک ماشین جلوی ما بپیچد او را احمق فرض میکنیم و وقتی از چنین زبانی استفاده کنیم بر همین اساس هم، فکر و ارتباط برقرار میکنیم و این تفکر باعث خراب شدن ارتباط ما با دیگران میشود. ما نمیتوانیم قضاوت کردن را متوقف کنیم متوقف کردن قضاوت مانند درخواست فکر نکردن است اما کاری که میتوانیم بکنیم این است که بر مبنای قضاوت خود، رفتار نکنیم.
از زمانی که اطلاعات وارد مغز ما میشوند تا زمانی که رفتاری از ما سر بزند چهار مرحله طی میشود
1- دریافت: مرحله ورود اطلاعات به مغز از طریق حواس پنجگانه
2- ادراک: مرحله پردازش اطلاعات
3- انتخاب: مرحله تصمیم گیری برای انتخاب رفتار
4- اقدام: رفتار بیرونی که دیده میشود
ادراک ما روی انتخاب، مستقیماً تأثیر میگذارد بنابراین اگر میخواهیم قضاوت نکنیم نیاز است ادراکمان را تغییر دهیم. ما باید سعی کنیم مشاهدهگر باشیم و بیشتر مشاهده کنیم چون مشاهدهگر بودن باعث میشود به جای قضاوت کردن و برچسب زدن به دیگران، موضوعات را آن طوری که هستند ببینیم. فرض کنید یک پسری در خیابان با موهای نارنجی که قسمتی از صورت خود را با حلقههایی پوشانده و آرایش عجیبی دارد در حال قدم زدن است. اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند این است که میگوییم این شخص یا ولگرد و یاغی است و یا عضوی از فرقهای خاص و به سرعت برق و باد و بدون اینکه چیزی از آن شخص بدانیم شروع به قضاوت میکنیم در صورتی که شاید بازیگر تئاتر باشد که ظاهر الانش گریم نقشی است که بر عهده دارد یا شاید یک بلاگر است و در صنعت مد و فشن فعالیت میکند و یا شاید پژوهشگر باشد که روی تغییر رفتار انسانها تحقیق میکند.
اگر قرار باشد کارآگاهان با اولین نشانهها و مدارک، نتیجهگیری کنند احتمالاً مجرمان زیادی از دست قانون فرار میکنند و یا افراد بیگناه زیادی به ناحق مجازات میشوند. پس باید تلاش کنیم که قسمتهای بیشتری از کوه یخ را کشف کنیم و مطمئن باشیم چیزی که میبینیم تمام چیزی نیست که وجود دارد.
ما باید به معنای واقعی گوش دهیم. ما در بیشتر مواقع گوش نمیدهیم بلکه میشنویم که بین گوش دادن و شنیدن تفاوت از زمین تا آسمان است. ما قضاوت میکنیم چون گوش نمیدهیم بلکه فقط میشنویم. ما باید روش فکر کردن خود را پیدا کنیم و آن را تغییر دهیم. ما اگر شخصی را که با سرعت رانندگی میکند و از چراغ قرمزها عبور میکند ببینیم او را یک راننده بد قضاوت میکنیم که به هیچ کس دیگهای اهمیت نمیدهد در صورتی که ممکن است در حال بردن بچه مریض خودش به بیمارستان باشد. عاقلانه نیست بگوییم "دیگران را قضاوت نکنید" در عوض میتوانیم یاد بگیریم چطور آگاهی خودمان را گسترش بدهیم و وقتی قضاوت میکنیم بر مبنای آن قضاوت رفتار نکنیم.
جهالت هم به معنای ندانستن و نادیده گرفتن عمدی اطلاعات مهم و حقایق است. جهالت، منشأ بسیاری از گرفتاریهای انسان است و اگر درمان نشود روند زندگی مادی و معنوی انسان را دچار اختلال میکند و در مسیر تباهی و ضلالت قرار میگیرد. جهالت، مانع رشد و تکامل انسان میشود. منشأ بسیاری از کارهای بد انسان ها مانند سرقت، قتل و جنایت جهل و نادانی آنهاست و بهترین راهکار برای از بین بردن جهل و نادانی، بهرهگیری از علم و عقل و نحوه برخورد اشخاص با فرد نادان است. بسیاری از افراد بدون اینکه بدانند، گرفتار جهل میشوند و هیچ شخصی به نادانی خود اعتراف نمیکند و خود را دانای مطلق میداند. انسان از زمان تولد مستعد فهمیدن، درک کردن و آموزش است که بر این اساس میتواند از جهل و نادانی رهایی یافته و به کمال برسد. امام رضا (ع) میفرمایند: دوست هر شخصی برای رسیدن به کمال، عقل اوست و دشمن او جهل است.
در آخر، صحبتم را با یک شعر زیبا تمام میکنم:
آن کس که بداند و نداند که بداند
آگـاه نمـاییـد که در خــواب نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که ندان
در جهــل مــرکب ابدالدهــر بماند
ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.
![](https://pictures60.s3.ir-thr-at1.arvanstorage.ir/1403%2F%D8%AA%DB%8C%D8%B1%2F1403-04-10%2F03.jpg?versionId=)
عکس: مسافر ناصر
تایپ و بارگذاری: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
87