English Version
English

حس سبکی و پاکی در سایه حرمت کنگره ۶۰

حس سبکی و پاکی در سایه حرمت کنگره ۶۰

نهمین جلسه از سری چهارم کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار؛ ویژه‌ همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد؛ به نگهبانی پهلوان محترم همسفر فهیمه، با استادی راهنمای محترم همسفر راضیه و دبیری همسفر سمانه، با دستور جلسه‌"حرمت کنگره‌۶۰، چرا روابط کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" در تاریخ ۴ تیرماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۰ به صورت حضوری آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان راضیه هستم همسفر؛ دستور جلسه‌ این هفته «حرمت کنگره ۶۰ و چرا روابط کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» عنوان دستور جلسه حرمت هست، تمام بند بندِ حرمت مهم است. همان‌طور که  قسمت مالی مهم‌تر بوده و در ادامه‌ دستور جلسه آمده هرجا که روابط مالی برقرار می‌شود و پای پول وسط می‌آید ممکن‌ است روابط تیره و تار بشود و کدورت پیش بیاید؛ علاوه بر روابط مالی، کاری و خانوادگی هم هست، حرمت کنگره ۶۰ بند اولش می‌گوید: کنگره مکان مقدس و اَمنی است که هر کس با ورود به این مکان باید حرمت آن را حفظ کند، اول حرمت می‌گوید؛ مکان اَمن هست، همین رعایت قوانین می‌باشد که آن را تبدیل به مکان امن کرده؛ جایی که راحت بتوانیم در کنار هم قرار بگیریم، آموزش بگیریم و بتوانیم پیشرفت کنیم، فقط هم در چهارچوب رعایت قوانین و حرمت‌ها است که این امنیت به وجود می‌آید و گرنه قبل از این‌که مصرف کننده‌ها وارد این‌جا بشوند خودمان می‌دانیم که چه شرایطی بود و هر کدامشان برای به هم ریختن یک محله کافی بودند، خانواده‌ها هم آن‌قدر لطمه خورده بودیم از اعتیاد که اعصاب و روان برایمان نمانده بود و حوصله‌ی هیچ چیز را نداشتیم، پس باید این‌جا یک قوانینی باشد که ما بتوانیم در کنار هم با امنیت آموزش ببینیم، اصلاً ما آمدیم به کنگره که به آرامش برسیم اگر بخواهد آرامش ما صلب بشود، اگر بخواهیم آن لذت و آرامش را نچشیم همان بهتر که برویم در خانه‌هایمان بنشینیم، پس برای به دست آمدن آرامش در این‌جا؛ باید این قوانین باشد.

هرجا هم که دیدیم حالمان دارد خراب می‌شود مطمئن باشید یکی از حرمت‌ها را زیر پا گذاشتیم یا این‌که به سلیقه‌ی شخصی خودمان رفتار کردیم، هر یک از کلمه‌هایش دنیایی از صحبت است؛ دروغ گفتن، علیه کسی سرزنش کردن، بنابراین باید به کلمه کلمه‌اش دقت کنیم تا وظیفه‌ی خودمان را به عنوان یک همسفر یا یک عضو کنگره ۶۰ بدانیم که چطور باید در کنار هم باشیم و لذت در جمع بودن را تجربه کنیم، خیلی جاها در جمع هستیم ولی مشکلات پیش می‌آید؛ ولی این‌جا خدا را شکر به علت این قوانینی که هست خیلی خیلی کم درگیری پیش می‌آید، در بند اول گفته که این‌جا مکان مقدس است ما معمولاً جایی که زیارتگاه، مسجد، کلیسا یا معبد باشد می‌گوییم مکان مقدس؛ مکان مقدس یعنی چه؟ یعنی جایی که پاکیزه است؛ جایی که آدم هنگام خروج از آن‌جا احساس سبکی و احساس پاکی می‌کند، اصلاً کلمه‌ی مقدس یعنی پاک و پاکیزه، حالا این‌جا هم که نه مسجد است نه زیارتگاه، پس چرا مقدس‌ است؟ به خاطر این‌که احیای انسان‌ها در این‌جا صورت می‌گیرد و آن هم به وسیله‌ی تربیت نفس و احیای صور پنهان، چیزی که هیچ‌کس به آن توجهی ندارد، نفس است که کسی درست آن را  نمی‌شناسد و مطابق همان جسم می‌گیرند، مطابق روان می‌گیرند، همان‌طور که کمتر کسی به وجود قسمت صور پنهان در انسان معتقد هست.

ما در کنگره ممنوعیت روابط مالی داریم، اما یک سری مسائل مالی هم در کنگره هست، مسائل مالی از جمله سبد قانون یازدهم، جشن گلریزان، لژیون سردار را داریم و قسمت‌های بالاتر، فقط این روابط بین اعضا است که باید حساب شده باشد و انجام نشود و این قسمت مسائل مالی کنگره هم از روی قانون هست، از روی حساب‌ و کتاب خودش هست که مشخص هم می‌باشد که برای چه استفاده می‌شود، همه در جهت پیشبرد اهداف کنگره هست که استفاده می‌شود، مشارکت مالی در کنگره ۶۰ چه در لژیون سردار، چه همان سبد که پول کمی درونش می‌اندازیم و بقیه موارد... اگر آموزش نگرفته باشیم هیچ فایده‌ای ندارد، باید به آن سطح بالایی از دانایی رسیده باشیم که بتوانیم در لژیون سردار شرکت کنیم تا بتوانیم پهلوان شویم، وقتی با آگاهی پایین پول بدهیم حالمان خوب نمی‌شود، آن حس خوب را دریافت نمی‌کنیم به خاطر این‌که خودمان را طلبکار می‌دانیم از کنگره، هر فردی که این‌جا درمان می‌شود پیش خودمان می‌گوییم که قسمتی از هزینه درمانش را من داده‌ام، مشارکت مالی بدون آگاهی و دانایی و آموزش؛ مثل میوه‌ی کال روی درخت ‌است که هیچ ثمر و خاصیتی ندارد، نه برای خودش فایده دارد و نه برای دیگران، به خاطر همین است که جناب مهندس اجازه‌ی پهلوانی را به هر کسی نمی‌دهند، حتی در کنگره سبد هم جلوی تازه واردین گرفته نمی‌شود، چون این‌ها همه باید اول آموزش ببینند.

در کنگره قرار است که تمام تمرکز ما روی درمان اعتیاد باشد نه روابط کاری، نه روابط مالی، نه روابط خانوادگی، چون‌ ما این‌جا از این روابط با هم نداریم؛ دوستان محبت هستیم، فقط روی یک مسئله‌ی مشترک تمرکز داریم، درد مشترک همه‌ ما اعتیاد است، قرار شد ما فقط برای درمان اعتیاد بیاییم این‌جا، این‌جا اگر کسی مصرف کننده نباشد یا مصرف کننده نداشته باشد اصلاً اجازه ورود ندارد، شاید بتواند به عنوان مهمان بیاید ولی نمی‌تواند عضو کنگره بشود، پس باید تمام تمرکزمان را بگذاریم روی درمان اعتیاد و از حواشی و جزئیات دوری کنیم.

وقتی که ارتباط خانوادگی در کنگره برقرار شود؛ حالا یک سری هستند که از قبل همدیگر را می‌شناسند و اعضای خانواده هستند مشکلی ندارد ولی  اگر بخواهیم اینجا بگوییم ما مثل خواهر شدیم یا مثل مادر و فرزند شدیم آموزش هم که گرفتیم دیگر می‌توانیم با هم رفت و آمد کنیم، هر چقدر که آموزش گرفته باشید اگر قانون را که رعایت نکنید انگار آموزش نگرفته‌اید، مثل این هست که؛ پایه‌های یک ساختمان که سقف دارد، ستون‌هایش همه را کنار همدیگر گذاشته باشند، دیگر آن سقف استحکامی ندارد، ما این‌جا قرار نیست بعد از درمان، شغلی برای کسی پیدا کنیم، هم قسمت همسفرها هم قسمت مسافرها، این‌جا کسی نیامده تضمینی بدهد که بعد از درمان حتماً شغل پیدا می‌کنید، کلاً هر چیزی که بتواند حرف از آن در بیاید می‌تواند روابط را به هم بزند، مخصوصاً مسئله کار پیدا کردن؛ شاید رفت آن‌جا و دوباره مواد فروخت یا به‌ او زور گفتند و اذیتش کردند، می‌گوید فلانی این کار را برای من پیدا کرد، ما این‌جا قرار است فقط و فقط در مورد اعتیاد رابطه داشته باشیم، کاری به روابط مالی و کاری و خانوادگی نداریم.

در یکی از بندهای حرمت در مورد پوشش مناسب صحبت می‌کند؛ پوشش مناسب فقط حجاب نیست، البته باید قوانین کشوری و عرف جامعه رعایت بشود، ولی منظور از پوشش مناسب، تمیز بودن، مرتب بودن و شیک بودن است، در عین سادگی، تنوع زیادی هم نباید داشته باشیم و پوشش‌ها هم این‌طور نباشد که خانمی که وضع مالی خوبی دارد کمدش هم سرریز از لباس است هر دفعه که می‌آید یک لباس جدید بپوشد و آن وقت آن کسی که بر اثر اعتیاد آن‌قدر لطمه خورده که نمی‌تواند همه چیز را تهیه کند می‌گوید من دیگر در این‌جا جایی ندارم، این‌جا شو لباس، کیف و کفش است، من نمی‌توانم در این‌جا درمان شوم، پس همه‌ی ما ساده پوشی، ساده زیستی، را باید رعایت کنیم تا بتوانیم به دیگران هم از این طریق کمک کنیم.

بند آخر در حرمت که خوانده می‌شود در مورد مراقبت از وسایل شخصی‌مان است که می‌گوید؛ خواهشمند است که با سهل انگاری و عدم مراقبت از وسایل شخصی خودمان فضای امن کنگره را مسموم نفرمایید؛ اگر بخواهیم از وسایل خود مواظبت نکنیم، و بگوییم ما که می‌دانیم این‌جا امن است، کیف و موبایلمان را رها کنیم، چه در شعبه یا در پارک، حتی باید از وسایل شخصی مان مراقبت کنیم، حتی باید در زندگی شخصی خودمان یک آدم حواس جمع باشیم، یک فرد کنگره‌ای یک آدم حواس جمع است، امیدوارم بتوانیم همه‌ی ما این حرمت‌ها را رعایت کنیم و در زندگی شخصی خودمان هم این حرمت‌ها را به کار بگیریم و آن بهره‌ی لازم را از کنگره ببریم.

انشالله آموزش‌ها آن‌قدر زیاد بشود هم بین مسافرها، هم بین همسفرها، تا تغییر بکنیم، ما به کنگره آمد‌ه‌ایم که تغییر بکنیم، اگر تغییر نکنیم هیچ فایده‌ای ندارد، بعضی از رهجوها از من می‌پرسند که چرا مسافر من می‌گوید نمی‌خواهم به کنگره بروی، به ‌آن‌ها می‌گویم حق دارند باید هم بگویند، چون شما تغییری نکردی، اگر تغییر نکنید اصلاً لازم نیست که به کنگره بیایی، فایده‌ای ندارد نه برای خودمان، نه برای مسافرمان. از این‌که به‌ حرف‌های من گوش کردید از همه‌ شما متشکرم.

تایپ: همسفر سمانه دبیر لژیون سردار (لژیون اول)

ویرایش: همسفر مریم خدمتگزار سایت (لژیون اول)

عکس و ارسال: همسفر اعظم مرزبان خبری

همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .