هفتمین جلسه از دوره شصت و یکم سری کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی مسافر بهار، نگهبانی همسفر سپیده و دبیری مسافر سمانه، با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز شنبه ۹ تیر ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهار هستم یک مسافر
خداوند را بابت حضور در این مکان مقدس شکر میکنم، و از جناب مهندس که این بستر مقدس را فراهم نمودند تا من مصرفکننده بتوانم درمان بشوم و آموزش ببینم کمال تشکر را دارم.
دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت است. قضاوت و جهالت نقطه مقابل یکدیگر هستند. جهالت از نادانی میآید و قضاوت اگر در مورد دیگران باشد، جهالت است. کسی که دیگران را قضاوت میکند، از جهالت و نادانی اوست. هیچ یک از ما قضاوت شدن را نمیپسندیم و اگر کسی قضاوتمان کند دلخور و ناراحت میشویم. اما خودمان بهراحتی دیگران را به بدترین شکل قضاوت میکنیم بدون آن که از حقیقت با خبر باشیم.
باید بدانیم که اگر دیگران را قضاوت کنیم، قضاوتمان خواهند کرد. از هر دستی بدهیم از همان دست پس خواهیم گرفت. اگر کسی را قضاوت کنیم، روزی خودمان در همان جایگاه قضاوت خواهیم شد.
تجربه شخصی خودم این است؛ قبل از اینکه مصرفکننده مواد مخدر بشوم؛ روزی یک دختر هم سن و سال خودم را به خاطر اینکه مصرفکننده هروئین بود قضاوت کردم. حتی فکرش را هم نمیکردم که روزی خودم در همان جایگاه قرار بگیرم، ولی بعد از ۲ سال، خودم تبدیل به یک مصرفکننده هروئین و شیشه شدم و طبیعتاً مورد قضاوت قرار گرفتم.
ما فقط باید خودمان را قضاوت کنیم و دوربین را روی کردار خودمان زوم کنیم. من از کنگره این آموزش مهم را گرفتهام که همیشه تمرکزم روی شخص خودم باشد، بهجای آن که تمرکزم روی دیگران باشد. آموختهام قبل از آن که بخواهم کسی را قضاوت کنم، بهتر است به خودم نگاهی بیندازم. من چندین سال مصرفکننده بودم و تاریکیهای بسیاری را تجربه کردهام. ضربالمثل معروفی هست که میگوید؛ من اگر بیلزن باشم، ابتدا باغچه خود را بیل میزنم و زندگی خودم را میسازم. من در حد و جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت نمایم. حتی کسی که قاضی است و حکم صادر میکند، با وجود چندین سال تحقیق در مورد یک پرونده، گاهی اوقات ممکن است اشتباه حکم صادر کند. لیکن ما بدون آنکه علم این کار را داشته باشیم، بهراحتی قضاوت کرده و حکم غلط صادر میکنیم. باید دانست که بهترین قاضی خداوند است.
ما تا قبل از ورود به کنگره آموزش ندیده بودیم و آگاهی نداشتیم، نمیدانستیم قضاوت کردن دیگران از نادانی ماست، بهراحتی دیگران را قضاوت میکردیم و ترس قضاوت شدن داشتیم. من اوایل سفر اول، اگر شخصی را میدیدم که با چهره پریشان و حال بد به کنگره آمده، در ذهن خود قضاوتش میکردم و با خود میگفتم؛ حتماً لغزش کرده و روی برنامه نیست! و جالب اینکه هرگاه خودم حالم بد بود و پریشانی داشتم، از قضاوت شدن میترسیدم، ،که مبادا کسی تصور کند من لغزش کرده و سفرم را خراب کردهام!
هیچ مکانی را جز کنگره نمیتوان یافت که چنین آموزشهایی را رایگان در اختیار ما بگذارد. امیدوارم تکتک ما بتوانیم از این آموزشها بهره لازم را برده و در زندگی خود به کار ببریم. ما در کنگره آموزش دیدهایم و به آگاهی نسبی رسیدهایم، اگر مثل گذشته بخواهیم قضاوت کنیم، به معنای بازی در آگاهی خواهد بود، و این بزرگترین ناسپاسی است.
تایپ: مسافر بهار، لژیون چهارم - نمایندگی یاس
ویرایش: مسافر نگین، لژیون هجدهم - نمایندگی یاس
بازبینی و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
140