جلسه ششم از دور سی و ششم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شیخبهایی اصفهان با استادی مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر رسول با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» یکشنبه ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b3%db%b0_%db%b1%db%b9%db%b3%db%b1%db%b5%db%b4(1).jpg)
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
خیلی خیلی خوشحالم که خداوند اذن آمدن به کنگره را برای من صادر کرد. از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما آماده کردند تا انسان حال خرابی مثل من اینجا بیاید و درمان شود. از آقای دادگستر راهنمای خوبم تشکر میکنم که اجازه داد من در این جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم. از طرف خودم از مسافران شعبه شیخ بهایی تشکر میکنم و از آقای نیلچیان هم تشکر میکنم.
در مورد دستور جلسه قضاوت و جهالت: ما بر اثر جهالتی که داشتیم به اعتیاد رو آوردیم و آن ناآگاهی و ندانستن و آن نادانی که داشتیم درگیر شدیم. کلمه قضاوت یعنی: «آگاهی داشتن برای حکم کردن بین دو نفر و از بین بردن اختلاف آنها» ولی در مورد مسئله اعتیاد وقتی که یک انسانی دچار اعتیاد میشود، خواسته و یا ناخواسته در اثر جهالتی که به او دست میدهد وارد قضاوت میشود؛ این قضاوتی که انجام میدهد دوربینش روی خودش نیست، همیشه دیگران را قضاوت میکند، عیبهای دیگران را میبیند و آن تاریکی که در خودش است اصلاً نمیبیند و باعث میشود هر روز بیشتر و بیشتر وارد آن تاریکی و جهالت بشود. خداوند وقتی انسان را آفرید به او قدرت اختیار داد و دو راه هم برای او گذاشت: "یک راه کار خیر و یک راه کار شر". انسان خودش انتخاب میکند، میتواند آزادی را انتخاب کند و یا میتواند زندانی را انتخاب کند، میتواند خوشبختی را و یا بدبختی را برای خودش رقم بزند، پس خود انسان است که تصمیم میگیرد که چه راهی را برود. انسان وقتی در جایگاه قضاوت قرار میگیرد خواسته و یا ناخواسته دیگران را مورد تجسس و قضاوت قرار میدهد و این قضاوتها و تجسس در مورد دیگران باعث میشود آن انرژی را که دارد از بین برود و عیب و ایراد خودش را نبیند، هر چقدر این قضاوتی را که انجام میدهد تاریکی آن بیشتر باشد بدبختیش برای خودش بیشتر است. به نظر من باید قضاوت را فقط در مورد خودمان انجام بدهیم به خصوص ما مسافران کاری به کار کسی نداشته باشیم، دوربینمان روی خودمان زوم باشد و روی خودمان تنظیم باشد و مشکلات زندگی خودمان را برطرف کنیم و کاری به کار دیگران نداشته باشیم. برای از بین بردن آن جهالتی که دچارش هستیم باید تزکیه و پالایش بشویم، منتها انسان تاریکی خودش را نمیبیند، اعتیاد خودش یک تاریکی است وقتی که انسان وارد تاریکی میشود هر چقدر که جلوتر میرود مسیری که دارد میرود تاریکتر میشود این باعث میشود که اطراف خود را نبیند، خانوادهاش را نبیند، زن و بچهاش را نبیند، مثلاً من دور و بر خود را نمیدیدم فقط حواسم جمع بود که فلانی چه ماشینی دارد! فلانی چه خانهای دارد! فلانی چه شغلی دارد! حواس من شش دانگ جمع دیگران بود در صورتی که خود من میتوانستم اینها را برای خودم رقم بزنم و میتوانم با خانوادهام باشم، میتوانم با بچهام باشم، بچهام را ببینم و بهتر زندگی کنم. انسان هرچه جهالتش بیشتر باشد از خودش بیشتر دور میشود و از آن تزکیه و پالایشی که باید بشود غافل میشود. "قضاوت میوه جهالت است" آن ترس و منیت و ناامیدی که به آدم دست میدهد که دیگر جرات نمیکند از آن تاریکی نجات پیدا کند و انسان زمانی میتواند خودش را تزکیه و پالایش بکند که کار به کار کسی نداشته باشد و فقط روی خودش فکر بکند، کاری به کار دیگران نداشته باشد و دیگران را مورد قضاوت قرار ندهد.
خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
نگارش: مسافر امیر لژیون۲۳، مسافر حسین لژیون۲۳
ویراستار: مسافر حمزه لژیون۱
ارسال مطلب مسافر رسول
- تعداد بازدید از این مطلب :
291